اثرات حضور حسن روحاني در دانشگاهها چيست؟
اهالي دانشگاه؛ موتور محركه دولت روحاني
گروه احزاب|حسن روحاني بازهم به مناسبت بزرگداشت روز دانشجو راهي دانشگاه علوم پزشكي ايران شد تا دوباره بگويد ميداند چه ميگويد و بهتر به ياد دارد چه عهدي با مردم و دانشجويان بسته است. همين بود كه ديروز در جمع پرشور دانشجوياني كه او را تشويق ميكردند گفت كه: «عهدش شكستني نيست». تا همه بدانند كه عهد او، عهد خوبان است. حسن روحاني كه پيش از انتخابات رياستجمهوري بيپرده و با صراحت از دلواپسيها و نگرانيهاي خود درباره فضاي دانشگاهها و وضعيت دانشجويان سخن ميگفت ديروز بازهم حرفهاي پيش از انتخابات خود را تكرار كرد تا مشخص شود كه دلمشغوليها و ذهنمشغوليهاي رييسجمهور درباره موقعيت و وضعيت دانشگاهها همچنان پررنگ است و دولت براي رسيدن به نقطه مطلوب خود در اين زمينه همچنان برنامه دارد. وعدههاي روحاني كه پيش از بر تن كردن عبا و قباي رياست دولت، از جديترين منتقدان فضاي امنيتي دانشگاهها بود در چهار بخش خلاصه ميشد؛
1) دولت با نخبگان دانشگاهي آشتي كند.
2) آزادي را به دانشگاهها بازگرداند.
3) فضاي امنيتي دانشگاهها را برطرف كند.
4) از مشورت و نظرات كارشناسانه دانشجويان و اساتيد بهره ببرد.
روحاني با گفتن اين جملات و ارائه اين وعدهها، موجي از اميد را راهي دل دانشجويان نااميد كرد و همين شد كه بخشي از سبد راي حسن روحاني در انتخابات رياستجمهوري از آن دانشجويان و اساتيد شد.
روحاني در طول مدتي كه راهي پاستور شده، نشان داده است كه دانشجويان و اساتيد را موتور محركه دولت خود ميداند و به هيچوجه در اين زمينه نه تنها باجي به باجخواهان سياسي و جناحي نميدهد كه به گفته خود، براي افشاي اين تازه به دورانرسيدهها به افكار عمومي برنامه دارد؛ برنامهيي كه نقاطي از مختصات و مشخصات آن در ماجراي وزارت علوم قابل رويت بود.
اما به واقع جداي از تمامي مشكلاتي كه حسن روحاني و دولت او با آن دست و پنجه نرم ميكنند، فضاي امروز دانشگاههاي كشور چه تغييراتي را نسبت به دولت گذشته پيدا كرده است؟آيا نگاه دانشجويان به اين دولت همچون دولت محمود احمدينژاد است؟آيا همچنان دانشجوياني كه علاقه دارند تا در مسائل سياسي كشور و اجتماعي، نقش آفريني كنند بايد نگران «ستارهدار» شدن خود باشند؟ آيا مجموعههاي حراستي در دانشگاهها به راحتي ميتوانند در اين دولت با يك تلفن ساده، دانشجويي را با تهديد و تحديد مواجه سازند؟آيا اساتيد دانشگاهها همچون سابق بايد مراقب پاسخهاي خود به سوالهاي دانشجويان خود باشند؟ آيا محل تشكلهاي مستقل دانشجويي، خاك ميخورد و مراجعهكننده و داوطلبي براي عضويت و فعاليت ندارد يا آنكه امروزمحل رفت و آمد دانشجويان است؟و اينكه آيا امروز چهره دانشجويان عبوس و قد و قامتشان از بياعتماديها و رفتارهاي امنيتي خموده است يا آنكه امروز دلشان پر اميد، قامتشان برافراشته است؟پاسخ مشخص است و لازم نيست تا كسي دانشجو باشد يا آنگاه كه حسن روحاني به دانشگاه ميرود در ميان دانشجويان حاضر باشد. كافي است تا اين تغييرات و اين تفاوتها ميان رفتار دو دولت را حتي از قاب تلويزيون و در ميان اخبار تنظيم شده صدا و سيما هم ديد، جايي كه دانشجويان براي حضور در سالن سخنراني مردي كه به او راي دادهاند، از هم سبقت ميگيرند و آنگاه كه دغدغههاي خود را از زبان او ميشنوند اشك شوق در چشمانشان جمع ميشود و مرتب دست ميزنند و هورا ميكشند. اين دست زدنها و هورا كشيدنها تنها يك پيام سياسي دارد؛ اهالي دانشگاه خشنودند و اميدوار. اين استقبال اما تنها از روحاني نشده است. هر فعال سياسي كه براي سخنراني روز گذشته به دانشگاهها رفته بود ميهمان محبت دانشجويان شده بود. براي دانشجويان فرقي هم نداشت كه ميزبان محمدرضا عارف شده باشند يا ابراهيم اصغرزاده. آنها به بهانه بازشدن پاي سياستمداران امروز خود و دانشجويان ديروز انقلاب، ميخواستند خود را نشان دهند. اينكه همچنان هستند و اينكه اميد به رگهاي تا پيش از اين خشكيده دانشگاه بازگشته است. آنها امروز ميدانند كه رييس دولت نه در كلام كه در عمل ميخواهد تا در كنار بازگشت اميد و آرامش به دانشگاهها، دانشجويان در مديريت كشور چه در حوزه اجرا و چه در حوزه نظارت و مشورت، تحرك و پويايي داشته باشند؛ پويايياي كه خميرمايه و روح اصلي جنبشهاي دانشجويي در تمامي ادوار گذشته بوده است. آنها امروز ميدانند كه چه نقشي را بايد براي ملك و ملت ايفا كنند و همه خستگيها و دلخوريهايشان تا پيش از رياستجمهوري حسن روحاني اين بود كه جريانهايي اجازه ايفاي نقش به دانشجويان را نميداده است، اما حالا اوضاع فرق كرده و با تغيير دولت، نگاه سابق به دانشگاه و دانشجو هم رفته است. اگرچه در اين ميان جريانها و گروههايي هستند كه نگاهي ابزاري و جناحي به دانشگاه و دانشجو دارند؛ گروههايي كه در كنار تشكلهاي سياسي علني و سازمانهاي سياسي مخفي خود، دانشگاه را ملك طلق خود ميپندارند و منافع حزبي و باندي خود را از دل دانشگاهها جستوجو ميكنند و حالا با روي كار آمدن روحاني و بازگشت نشاط سياسي و اميد به دانشگاهها، نقشههاي خود را نقش برآب ميبينند. البته اين گروهها با وجود اينكه ديگر موقعيت سابق خود را در دانشگاهها ندارند اما توپخانه رسانهها و پروپاگانداي روانيشان برقرار است و حاشيهساز. مديران اين جريان كه سالها مديريت دانشگاهها را بر عهده داشتهاند قريب به يك سال و نيم گذشته هر از چندگاهي در عيان و نهان تلاش كردهاند تا موقعيت از دست رفته خود را بازيابند و برسند به آنچه ميخواهند اما حسن روحاني نشان داده كه در برابر اين باجخواهيها، گامي به پس نميبرد و پاي حرفها و وعدههايش سفت و سخت ايستاده است. همين است كه چند روزي است اين رسانهها جنگ روانياي را درباره عدم صدور مجوز براي سخنراني برخي چهرههاي حاشيهساز خود در دانشگاهها به راه انداختهاند كه تنها ميتواند نشاندهنده دو گانه؛ تضعيف موقعيت خود در دانشگاهها و افزايش اعتماد اهالي دانشگاه به دولت روحاني و به تبع آن تقويت موقعيت رييسجمهور در فضاي عمومي و علمي كشور باشد. از سوي ديگر شايد مجوز ندادن دولت به چهرههاي حاشيهساز اين جريان ميتواند شاهد مثالي از پايبندي دولت و رييس دولت به وعدههايش به دانشجويان باشد؛ جلوگيري از عوامل و عناصر آرامشستيز در دانشگاهها. اين چيزي نيست جز تفاوت دو دولت درباره اهالي دانشگاه. روزنامه اعتماد در همين راستا نظرات برخي از فعالان سياسي كشور را جويا شده است.