محمدابراهيم ترقينژاد/ مدتها بود كه خبرها حكايت از حضور نظامي روسيه در سوريه داشت تا آنكه از هفته گذشته روسها حضورشان را در سوريه به صورت مستقيم اعلام كردند و گفتند كه مسكو حملاتش را در راستاي بمباران هوايي مواضع داعش و ديگر گروههاي تروريستي آغاز كرده است. از آن هنگام، امريكاييها ابتدا به ابراز نگراني پرداختند و پس از آن سكوت كردند. با اين حال، با وجود اينكه جمهوري اسلامي ايران نيز از اقدامات روسيه در سوريه استقبال كرده است، گروهي اعتقاد دارند كه حضور مستقيم مسكو در اين بحران نه تنها ميتواند موجب تغيير صحنه ميداني در سوريه شود بلكه ميتواند موجب تغيير سياستهاي ايران در سوريه هم باشد. درباره تاثير اقدامات روسيه در سوريه و سياستهاي ايران در اين باره گفتوگويي با جهانگير كرمي، استاد دانشگاه تهران داشتهايم كه در ادامه ميآيد.
با آغاز اقدامات مستقيم نظامي روسيه در سوريه شاهد مخالفت جدي از سوي امريكا با اين عمل نبودهايم. آيا سكوت نسبي امريكا در برابر اين اقدامات، به معناي تاييد اين راهبرد درباره سوريه است؟
نكته نخستي كه بايد درباره اين مساله اشاره كنم اين است كه مقامات امريكايي به هيچ وجه اقدامات تهران و مسكو را در سالهاي اخير و اقدامات كنونيشان را تاييد نكردهاند بلكه ضمن اعتراض و نكوهش اين اقدامات سعي كردهاند تا به نوعي به صرف يك اعتراض ديپلماتيك بسنده كنند. دليل اين اعتراض ديپلماتيك هم بعضا براي دلگرمي دادن به دوستان و متحدان منطقهايشان است اما هيچگاه اين اعتراضات به اقدامي فراتر از آن افزايش نيافته است.
دليل اين نوع برخورد امريكاييها چيست؟ رضايت ضمني آنها از اقدامات ايران و روسيه يا ناتواني در برخورد با آنها؟
امريكا در زمان باراك اوباما در خاورميانه سياست موازنهگرايي را دنبال ميكند و نه سياست دخالت مستقيم را كه در دوره جرج بوش دنبال ميشد. اين سياست بيش از هر كجاي ديگري در سوريه مشاهده ميشود. از طرف ديگر، دولت اوباما نه ادعاي دخالت در موضوع سوريه را دارد و نه از اين آمادگي برخوردار است تا در اين موضوعات دخالت كند و حتي ميتوان گفت كه امريكا مسائل خاورميانه و به ويژه سوريه را به متحدان خود واگذار كرده است و جز پشتيباني ديپلماتيك، كار ديگري انجام نميدهد زيرا از نگاه دولت امريكا، مساله سوريه جزو مسائل و اولويتهايي نيست كه منافع و امنيت ملياش را مورد تهديد قرار دهد. از سوي ديگر، اقدامات مسكو كه با درخواست و دعوت دولت بشار اسد صورت ميگيرد، با نوعي مشروعيت بينالمللي و داخلي و در چارچوب حقوق بينالمللي صورت ميگيرد، پس ميتوان اين برداشت را داشت كه امريكا اين نوع از مداخله را كه با هدف مبارزه با تروريسم است، پذيرفته است.
دعوتي هم كه از سوي مقامات امريكايي از ايران و روسيه براي حل مساله سوريه ميشود، در اين چارچوب است؟
امريكا از ابتدا درگير مساله سوريه نشد هرچند كه متحدان امريكا در منطقه تلاش كردند تا پاي امريكا را نسبت به اين مساله باز كنند و شما اين تلاش را ميتوانيد در برهههاي مختلف و به ويژه در سال 2013 كه دولت بشار اسد متهم به استفاده از سلاح شيميايي شده بود، مشاهده كنيد. اوباما در آن زمان بهشدت تحت فشار براي اقدام نظامي عليه سوريه بود ولي طرح روسها در خلع سلاح شيميايي سوريه بهانه حمله را از امريكا گرفت. از طرفي بايد متوجه باشيم اين مساله در اولويتهاي راهبردي امريكا نيست. با اين وجود، امريكاييها دوست داشتند كه دولتي مانند دولت روسيه در قالب ائتلاف مبارزه با تروريسم عليه داعش و ديگر گروههاي تروريستي وارد عرصه عمل شود ولي دولت روسيه با اين بهانه كه اين ائتلاف به دعوت دولت سوريه نيست، آن را غيرقانوني برشمرد و حاضر به مشاركت نشد. از سوي ديگر، روسها با توجه به برداشت جديد از تحولات منطقه وارد عرصه عمل شدهاند.
آيا اين دخالت نظامي روسيه و پيشروي سياسياي كه روسيه در پرونده سوريه دارد، ميتواند در منطقه به ضرر ايران باشد؟
به نظر ميآيد كه حفظ حكومت بشار اسد، حفظ تماميت ارضي سوريه و عدم تجزيه اين كشور و از طرفي عدم به قدرت رسيدن گروههاي تروريستي و در شرايطي خاص، انتقال مسالمتآميز قدرت به يك دولت معتدل ملي براي ايران و روسيه اهميت دارد و به اين دليل، اگر اقدامات كنوني روسيه در سوريه در اين جهت صورت بگيرد، آن اقدامات كاملا همراستا با خواست ايران است زيرا اين اقدامات هم به حفظ دولت بشار اسد منجر ميشود و هم به تضعيف تروريستها ميانجامد، ولي نكتهاي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه اين مساله علاوه بر مثبت بودن قضيه ميتواند در آينده محدوديتهايي را هم براي ايران ايجاد كند.
آيا تهران و مسكو در اين باره و اينكه جانشين بعدي بشار اسد چه گروه يا كساني باشند، تفاهم دارند؟
نخستين گزينه هر دو كشور، حفظ دولت فعلي بشار اسد است. اين گزينه بهترين گزينه براي تهران و مسكو است زيرا معلوم نيست بعد از بشار اسد چه اتفاقي بيفتد. با اين وجود، اگر راهحلي پيدا شود كه موجب حفظ منافع ايران و روسيه در سوريه باشد و حداقل خواست آنها رعايت شود، يعني مسائلي نظير عدم تجزيه كشور سوريه، انتخاب دولت توسط ملت سوريه و عدم به قدرت رسيدن تروريستها، هم ايران و هم روسيه از اين راهحل استقبال ميكنند.
ارزيابي ايران از اقدام روسها در سوريه چيست؟
ايران استقبال كرده است و پيش از اين هم، مقامات روس گفته بودند كه در اين باره با مقامات ايران، عراق و سوريه هماهنگيهايي انجام دادهاند.
آيا احتمال دارد كه ايران هم به صورت رسمي در سوريه حضور نظامي پيدا كند؟
ترجيح ايران اين است كه در مساله سوريه حضور نظامي رسمي پيدا نكند و فقط به مسائل مستشاري و برخي كمكهاي ديگر بسنده كند اما اگر فضاي سوريه پيچيدهتر شود و دولت سوريه هم به صورت رسمي از ايران درخواست كند، ايران هم در اين باره حضور نظامي پيدا ميكند. اقدام روسيه در سوريه زماني صورت گرفت كه تركيه حملاتي را نسبت به كردهاي سوريه داشت. اين كردها با دولت بشار اسد همراه نبودند و با داعش نيز نبردهايي داشتند. اين اقدامات تركيه و مداخلات نظامي باعث حضور نظامي روسيه شد. درباره ايران نيز اگر دخالتهاي نظامي در سوريه توسط ديگر قدرتها افزايش يابد، ممكن است ايران حضوري عيني در سوريه داشته باشد.
چرا عربستان و كشورهاي عربي حامي امريكا در برابر اين عملكرد روسها در سوريه كه به نوعي همراستا با سياستهاي ايران است، سكوت كردهاند؟
نكته نخست اينكه شرايط دولت سوريه با قبل تفاوت پيدا كرده است. همه كشورهاي غربي ديگر اصراري براي رفتن بشاراسد ندارند و حتي تركها و قطريها نيز اذعانهايي را مبني بر اينكه ضرورتي بر رفتن بشاراسد نيست داشتهاند و پذيرفتهاند كه دولت بشار اسد به سادگي سقوط نميكند و اگر هم دولت كنوني سقوط كند، آينده خطرناكي براي اين كشور رقم خواهد خورد. البته در اين مدت لابيهاي تركها و اعراب فعال خواهند شد تا از طريق افكارعمومي به اوباما فشار بياورند تا اقدامي در برابر روسيه انجام دهد.
با اين وجود، آيا امكان تغيير سياست از سوي ايران درباره سوريه امكانپذير است؟
اقدام دولت روسيه با استقبال ايران مواجه شده و خوشايند ايران است، هرچند همانطور كه گفتم ممكن است در آينده محدوديتهايي را براي ايران ايجاد كند. به عبارت ديگر، در پروسه صلح و انتقال ساختار آينده ممكن است روسها با استفاده از كارت سوريه به دنبال امتيازگيريهاي جديدي باشند و بخواهند مسائل ديگري مانند اوكراين را هم مطرح كنند. با اين حال، در مجموع اقدام روسيه به زيان ايران نيست زيرا اگر اردوغان و حزب عدالت و توسعه در انتخابات بعدي بتوانند پيروز شوند و به تنهايي تشكيل دولت بدهند، آن هنگام اردوغان فشارهاي جديتري را به دولت كنوني سوريه وارد ميكند. در آن شرايط حضور روسها در سوريه عامل بازدارندهاي براي تركها است.
اخيرا روسها از تشكيل يك كميته بينالمللي بحران با حضور ايران، امريكا، روسيه، تركيه، عربستان و مصر خبر دادند. اين طرح سياسي روسها شدني است؟
روسيه در ماجراي سوريه نشان داده است كه قدرت جمع كردن ديدگاههاي دو طرف يعني هم ايران و بشار اسد و حزبالله و هم طرفهاي غربي و عربي و تركيه را دارد. هماينك نيز روسها با هر دو طرف رابطه دارند و به صورت دوجانبه با آنها به رايزني ميپردازد. آنها در اين مدت رايزنيهاي فشردهاي با امريكا و همچنين عربستان و تركها داشتهاند. رايزنيهايشان نيز با ايران برقرار بوده است. نكتهاي را كه بايد در اين باره بيان كنم اين است كه دولت سوريه نيازمند نقشآفريني است، يعني آنها فضاي سوريه را فضاي خروج از بحرانهاي ناشي از اوكراين ميدانند و براي همين ممكن است در آينده اين مساله براي ايران محدوديت ايجاد كند.
آيا با تشكيل اين گروه با حضور همه طرفها، شرايط براي گفتوگوي ايران با ديگر طرفهايي كه در اين مدت درباره سوريه رايزني نكردهاندمانند عربستان و امريكا فراهم ميشود؟
بله، احتمال اين مساله وجود دارد. تشكيل اين گروه نخستين قدم ميتواند محسوب شود ولي تشكيل آن نيازمند همراهي و همكاري تركها و عربستان است چون غرب مشكلي ندارد.