ضعف فرهنگي چالش اصلي معلولين
اصغر شيرزادي٭
اكثريت كشورها با توجه به منشورهاي بينالمللي و كنوانسيونها و پروتكلهاي بينالمللي، روز به روز تلاش بيشتري را در جهت رفع تبعيضهاي به ناحق و در دسترسپذيري بيشتر و ايجاد زمينههاي مشاركت عمومي تمام اقشار جامعه خود به امكانات لازم براي زندگي يك شهروند، دارند، چراكه تمام دولتمردان و مردم جهان امروز به اين نتيجه رسيدهاند كه تواناييهاي يك انسان تنها به قابليتهاي فيزيكي و سلامت جسم وي محدود نميشود، بلكه اين تفكر و عقلانيت انسانهاست كه ميتواند در ساختن دنيايي زيبا و كارآمد نقشي كليدي داشته باشد. خوشبختانه در ايران نيز با تدوين قوانين و پذيرش قطعنامههاي حقوق افراد داراي معلوليت گامهاي مثمر ثمري براي حمايت از اين قشر از جامعه برداشته شده است. با اين وجود و درحالي كه حداقل در شعار، مسوولان و مديران كشوري، همواره بر حضور معلولين در سطوح مختلف جامعه تاكيد داشته و دارند، اقدامات و اظهاراتي كه هر از چندگاهي از سوي همين مديران و نمايندگان مردم ديده و شنيده ميشود باعث جريحهدار شدن احساسات جامعه معلولين شده، آنها را نسبت به شعارهايي كه داده ميشود، بدبين و حتي بياعتماد ميكند. اين امر ميتواند خود دليل مستدلي باشد براين واقعيت كه هنوز خلأهاي فرهنگي بسياري در مورد برخورد با اقشار خاص و معلولين جامعه و رعايت حقوق به حق آنها وجود دارد. درهمين راستا مجلس بيشك ميتواند با توجه به مسووليت خود يعني وضع قوانين جديد و اصلاح قوانين موجود مرتبط با معلولان، گامهاي موثري را در جهت رفع موانع موجود و هرچه بهتر شدن شرايط زندگي آنها بردارد. با اين حال متاسفانه شاهد آن هستيم كه در برخي موارد نمايندگان مردم در مجلس نهتنها گرهاي از مشكلات اين قشر بازنكردهاند كه گاهي حتي خود به عاملي براي سنگاندازي در راه رشد و پيشرفت معلولين بدل ميشوند. نمونه اين رويه، اقدامات تاملبرانگيز و ناشايست چند تن از نمايندگان مجلس در هفته گذشته است كه در نوع خود به واقع تاملبرانگيز و سوالبرانگيز است. اين نمايندگان در صحن علني مجلس و بالحني ناشايست اعلام كردند كه نابينايان شايستگي حضور در مجلس و نشستن بر روي صندلي نمايندگي را ندارند. . اين سخنان نشان از آن دارد كه نمايندگان مردم والبته معلولين در مجلس، هنوز با قابليتها و توانمنديهاي اين قشر آشنا نبوده، از ابزارها و دانش و تجهيزات روز موجود در جامعه كه به كمك معلولين آمدهاند بياطلاعند. استدلال اين نمايندگان نيز، استناد به بند 6 ماده 28 قانون انتخابات است كه براساس آن نابينايان از حضور در انتخابات محروم هستند. اين درحالي است كه هم اينك چند سالي است كه از سوي كميسيون حمايت از معلولين مجلس، طرحي براي اصلاح اين قانون و برداشتن اين ممنوعيت آماده شده وتلاشها براي تصويب آن با جديت ادامه دارد. كوتاه سخن آنكه، معلولين نيز جزيي از همين جامعه هستند كه همواره براي به دست آوردن حقوق به حقه خود در تلاشند. شهرونداني كه از نمايندگان خود انتظار دارند كه اگر كمك حمايتي از آنها نميكنند، حداقل در مسير زندگي و پيشرفتشان سنگاندازي نكنند. ضمن آنكه تاريخ حكايت از آن دارد كه پيش از اين نيز معلولين در مجلس حضور موفقي داشتهاند. حضوري كه بهترين نمونه آن حضور دكتر خزاعلي به عنوان يك نابينا در مجلس يا حضور دكتر علي صابري در شوراي شهر است. با همين استدلال و به حكم تمامي اقداماتي كه معلولين تاكنون انجام دادهاند، از تمامي نمايندگان مجلس انتظار داريم كه اگر عذرخواهي از معلولين را در شأن خود نميدانند!، حداقل در مقام دلجويي از معلولين، با همتي بيشتر به اصلاح و تدوين قوانين مرتبط با معلولين بپردازند.
٭مديرعامل انجمن تخصصي معلولين ايران