آرزويي در آستانه عاشورا
زخمي مرگ تدريجي و به دنبال روسفيدي
افشين علاء
خدايا خدايا!شهيدم بميران / شقي زيستم من، سعيدم بميران / سيه روييام رابه خون شستوشو ده / خدايا! خودت روسفيدم بميران / منم زخمي مرگ تدريجي خود / به ناگه به زخمي شهيدم بميران / به بستر، مبادا چوبيدي نلرزم / همانند سرو رشيدم بميران / چو بسيارديدي تو از من پليدي / به شمشير قومي پليدم بميران / من ومرگ خونين؟ بعيداست، اما / به اين احتمال بعيدم بميران! / اگر با سپاه حسينت نبودم / به دست سپاه يزيدم بميران / به جزخون نشايد، به جزخون نشويد / گناه مرا، پس شهيدم بميران