كتابخواني به حمايت دولت نياز دارد
كيهان بهمني
به عنوان يك طرح و داشتن روزي كه نويسندهها، مترجمها و خوانندهها دور هم جمع شوند، قشنگ است. اما اگر بخواهم از زبان استعاره استفاده بكنم اين طرح مثل قرص آسپريني است كه به بيمار سرطاني بدهيم؛ بنابراين اين طرح براي بالا بردن سرانه مطالعه كاري از پيش نميبرد. اين روز بيشتر به يك ديد و بازديد شبيه است تا به خريد كتاب. اما باز هم عنوان كردن چنين طرحي كه نشان ميدهد سرانه كتابخواني براي مسوولان ارزش دارد، خيلي خوب است و بايد اين را به فال نيك گرفت چون سالهاي سال است كه به مساله كتاب و مطالعه يك حالت بيمهري وجود دارد. اما مشكل جاي ديگري است. در اين شرايط احتياج به حمايت دولت داريم. اگر دولت از تمامي كتابهايي كه چاپ و منتشر ميشوند به يك اندازه براي كتابخانههاي عمومي خريداري كند و فقط از يك بخشي از كتابها حمايت نشود طبيعتا ناشرهاي ديگر رغبت ميكنند و بازار كتاب را به حركت درميآورند. اكثر اوقات وقتي به دانشجويي ميگويم چرا براي تهيه كتاب به كتابخانه نميروي؟ ميگويند كتابخانه كتاب زيادي ندارد. يا اينكه كتابهايي كه در يك كتابخانه هست سليقه همه خوانندهها را فراهم نكرده است و كتابهاي يك طيف خاص را در دسترسشان قرار ميدهد؛ بدين شكل يك نيروي دافعه در خواننده يعني كسي كه به دنبال كتاب است به وجود ميآيد. اگر دولت از همه كتابها خريداري كند و حمايت خود را نشان بدهد شايد بشود سرانه مطالعه را بالا برد. حتي ميتوان پرداخت سوبسيد را هم جزو حمايتهاي مالي دولت دانست كه از اين طريق دوباره كتاب به سبد خريد مردم بازگردد.