گزارش« اعتماد» از رفتاري كه در يك دهه گذشته با بكرترين نقطه سرزمينمان شده است
چشم حريص دولتها به آشوراده
مژگان جمشيدي / اختصاص جزيره آشوراده - به عنوان بخش مهمي از پناهگاه حيات وحش ميانكاله در جنوب شرق مازندران- به قطب گردشگري در دو هفته گذشته سر و صداهاي زيادي به پا كرده است. سروصداهايي كه 12 سال است هر چند وقت يكبار بر سر اين جزيره حفاظت شده به پا ميشود و هر دولتي ميآيد و ميرود ديگري را متهم به واگذاري و نابودي اين جزيره ميكند. اما اكنون پرسش اساسي اين است چرا معصومه ابتكار، رييس سازمان حفاظت محيط زيست كه خود 18ماه پيش از اين، منتقد واگذاري آشوراده توسط سازمان محيط زيست بود اكنون كه براي تبديل بكرترين اراضي حفاظت شده اين جزيره به گردشگري با سازمان ميراث فرهنگي تفاهمنامه امضا ميكند، عملكرد خود و سازمان متبوعش را واگذاري نميداند و صحبت از مطالبات مردم براي تبديل اين جزيره به گردشگري ميكند؟ مگر خواسته رييس قبلي سازمان محيط زيست براي واگذاري آشوراده چيزي جز ايجاد قطب گردشگري در آشوراده و همين مطالبات مردمي بود؟ ناگفته پيداست كه هيچ يك از منتقدان امروز سازمان محيط زيست مخالف گردشگري طبيعي در آشوراده نبوده و نيستند. اما آنچه از گذشته تا امروز به عنوان طرح گردشگري در آشوراده مطرح بوده يا مناقشه بر سر مالكيت اراضي اين جزيره بوده يا ساخت هتل و بازار و زمينهاي ورزشي! آيا بهراستي در سراسر خاك اين كشور 160 ميليون هكتاري و در سراسر ساحل 600 كيلومتري خزر و ساحل 2500 كيلومتري خليج فارس و عمان، هيچ جاي ديگري براي ساخت هتل و بازارچه سنتي و زمين تنيس و انواع بازيهاي آبي و جت اسكي موجود نيست كه حتما بايد بكرترين اراضي حفاظت شده آشوراده و ميانكاله را كه مهمترين محل تخمريزي ماهيان خاوياري خزر و امنترين زيستگاه پرندگان و تنها باقيمانده جنگلها و بيشه زارهاي جلگهيي ايران در ساحل خزر است جولانگاه بتون و سيمان و آهن كنيم؟ طبيعتگردي در همه مناطق حفاظت شده دنيا يك چارچوب دارد. گردشگر طبيعت در اين مناطق فقط و فقط دنبال عكاسي، نقاشي، فيلمبرداري، پيادهروي و تماشاي حيات وحش و مناظر بيبديل است. براي شب ماني در هتل و انجام تنيس و جت اسكي و خريد اجناس چيني به نام صنايع دستي ايراني، درب ايران از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب به روي همگان باز است. اما آشوراده و گلستان، ميانكاله و تندوره، ارسباران و توران و حرا، اينها تنها باقيماندههاي ذخيره گاههاي ژني اين كشورند كه با وجود تمام تعرضات انساني در چهار دهه اخير هنوز هم اندك اميدي به بقايشان است. گزارش حاضر ميكوشد با مروري بر تاريخچه تحولات 12 سال اخير براي نابودي آشوراده، به معرفي طرحي كه اكنون سازمان محيط زيست مدعي است خدشهيي به آشوراده وارد نميكند بپردازد.
به موجب ماده يك و ماده شش قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست، وظيفه سازمان محيط زيست، حفاظت، پيشگيري و ممانعت از هر نوع آلودگي و اقدام مخربي است كه منجر به از بين رفتن تعادل اكولوژيك طبيعت ميشود. در هيچ كجاي اين قانون سخني از تامين مطالبات مردم براي اشتغال و گردشگري و... به ميان نيامده است
بر خلاف ادعاي رييس سازمان محيط زيست زون تفرج متمركز در آشوراده وجود ندارد بنابراين هرگونه ساخت و ساز تاسيسات و اماكن اقامتي در جزيره ممنوع است به جز بهسازي مراكز اقامتي روستايي موجود در بخش زون طبيعت گردي تيپII، آن هم با مشاركت جامعه بومي و محلي آشوراده
شبه جزيره ميانكاله و آشوراده با مجموعهيي از شنزارهاي ساحلي، اراضي باتلاقي و مناطق جنگلي با پوشش درختچههاي گز، جنگل انارستان، و بيشه زارهاي تمشك وسازيل و... و پيكره آبي وسيع كه زيستگاه صدها هزار پرنده مهاجر است در مرداد ماه 1348 به عنوان منطقه حفاظت شده و سپس چهار سال بعد با يك درجه ارتقا به پناهگاه حيات وحش در اختيار سازمان محيط زيست قرار گرفت. منطقهيي كه در سراسر دهههاي گذشته و در جريان تجاوزات روسها به ايران همواره به عنوان يكي از مناطق استراتژيك خزر بلافاصله توسط روسها تصرف شده و آسيبهاي زيادي ديده بود سرانجام 45 سال پيش در اختيار سازمان محيط زيست قرار گرفت. اين منطقه بعدها توسط يونسكو و دبيرخانه كنوانسيون رامسر در سوييس نيز به عنوان ذخيره گاه زيستكره و تالاب بينالمللي به جهانيان معرفي شد. اما سازمان محيط زيست هيچوقت نتوانست مديريت علمي و مشاركتي درستي در منطقه اجرايي كند و هيچگاه از ظرفيت مردم محلي و بومي منطقه استفاده نشد. تا اينكه در سال 1379 سازمان
محيط زيست بعد از چند دهه تاخير نسبت به ديگر كشورهاي جهان، تهيه طرحهاي مطالعاتي براي اجراي مديريت علمي مناطق تحت حفاظتش را با صرف ميلياردها تومان در دستور كار خود قرار داد. تا امروز با همكاري شركتهاي مهندسين مشاور و دانشگاهها براي 113 منطقه تحت حفاظت، كتابچههاي مديريتي مدوني تهيه شده و در قالب اين مطالعات در مناطق حفاظت شده، پاركهاي ملي و پناهگاههاي حيات وحش، بخشهايي كه داراي حساسيت اكولوژيك كمتري بودند به عنوان «زون تفرج متمركز» و «زون تفرج گسترده» شناسايي و معرفي شدند تا هر نوع ورود گردشگر طبيعت دوست به اين مناطق تنها در همين زونها و با ضوابط خاصي كه اين سازمان مشخص ميكند صورت پذيرد. پناهگاه حيات وحش ميانكاله نيز جز نخستين مناطقي است كه مورد مطالعه قرارگرفت اما هيچگاه اين طرحها اجرايي نشد و اخيرا اقداماتي در سازمان محيط زيست براي اجرايي شدن طرحهاي مديريت جامع مناطق آغاز شده است.
از سال 1381 جديترين مناقشات براي در اختيار گرفتن جزيره آشوراده به عنوان بخشي از پناهگاه حيات وحش ميانكاله آغاز شد. در شهريور اين سال سازمان محيط زيست، بهطور اتفاقي متوجه شد كه بنياد علوي مدعي مالكيت 1960 هكتار از اراضي پناهگاه حيات وحش ميانكاله و جزيره آشوراده شده است. بر اساس گزارش سازمان بازرسي كل كشور، «اداره كل ثبت اسناد و املاك استان بدون اخذ مجوز از سازمان محيط زيست اسناد مالكيت اين اراضي را به نام بنياد علوي صادر ميكند و بنياد علوي نيز با هماهنگي معاون عمراني استانداري گلستان و سازمان همياري شهرداريهاي استان گلستان 380هكتار از آشوراده را به يك شركت خصوصي به نام سازمان مناطق گردشگري جهان متعلق به شركت خودروسازي كرمان، شركت عمران ارگ، شركت مهندسين مشاور مناطق آزاد و آقاي محمدرضا يزدانپناه به فروش ميرساند». اما در 17 فروردين 1383 سند مالكيت 380 هكتار از جزيره به مبلغ تنها 19 ميليون تومان از سوي بنياد مستضعفان و جانبازان به اين شركت خصوصي انتقال مييابد كه در گزارش سازمان بازرسي به دلايل دو سال تاخير در صدور سند نيز بهطور كامل اشاره شده است.
آذر 1383- سازمان مناطق گردشگري جهان با ارسال نامهيي به رييسجمهور وقت خواستار حمايت دولت از اين شركت براي تبديل جزيره آشوراده به دهكده توريستي ميشود.
بهمن 1383- در پي درخواست استانداري گلستان، رييسجمهور در نامهيي به حسين مرعشي، رييس سازمان ميراث فرهنگي خواستار توجه به نيازهاي مردم و برگزاري جلسهيي با حضور رييس سازمان محيط زيست و بررسي موضوع گردشگري در آشوراده با رعايت ضوابط محيط زيستي شد. تا سال 1384 اداره كل محيط زيست استان مازندران و اعتراضات متعدد فعالان محيط زيست مانع از تغيير كاربري جزيره آشوراده شد. شهيد يحيي شاهكو محلي، رييس وقت اداره محيط زيست بهشهر به همراه 16 نفر از محيطبانان ميانكاله بارها در مقابل دخل و تصرف و تغيير كاربري آشوراده ايستادند و حتي به دادگاه هم رفتند كه در پارهيي موارد قاضي احكامي را در محكوميت محيطبانان منطقه به دليل ممانعت از حق صادر كرد و دوتن از محيطبانان را به يك سال حبس محكوم كرد. اما محيطبانان ميانكاله و شهيد شاهكو محلي همچنان ايستادگي كردند.
اول تير 1384- مديركل حقوقي سازمان محيطزيست گفت: تغيير كاربري اراضي در آشوراده ممنوع است و سازمان محيط زيست هيچ توافقي با سازمان ميراث فرهنگي براي اجراي طرحهاي گردشگري نداشته و طبق مصوبه شماره 237 و 249 شوراي عالي
محيط زيست اجراي طرحهاي گردشگري و عمراني در سواحل نيازمند انجام مطالعات ارزيابي اثرات زيست محيطي است.
اول مرداد 1384 – در يك اقدام
غير منتظره و در واپسين روزهاي دولت هشتم، معصومه ابتكار، رييس سازمان محيط زيست طي توافقنامهيي با حسين مرعشي، رييس سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري در آشوراده را مجاز شمرد و بهرهبرداري از آن را به «شركت ميانكاله» متشكل از صندوق محيط زيست (وابسته به سازمان محيطزيست)، شركت توسعه گردشگري (وابسته به سازمان ميراث فرهنگي)، و سازمان مناطق گردشگري جهان (بخش خصوصي) واگذار كرد. اين تفاهمنامه بهشدت مورد اعتراض بدنه كارشناسي سازمان محيط زيست واقع شد و كارشناسان با امضا توماري اعتراض خود را به اين اقدام اعلام كردند اما توجهي به اين اعتراضات نشد.
18 مرداد 1384- سازمان بازرسي كل كشور به تلاش براي تغيير كاربري اراضي آشوراده و ميانكاله هشدار داد وبا زير سوال بردن نحوه صدور سند مالكيت آشوراده به نام يك شركت خصوصي از تعلل سازمان محيط زيست براي خريد مستثنيات ميانكاله و آشوراده با وجود در اختيار داشتن اعتبارات لازم پرده برداشت.
مهر 1384 – سازمان بازرسي كل كشور گزارش مشروح خود را منتشر كرد. در اين گزارش عملكرد «مسوولان استانداري گلستان، اداره ثبت اسناد و املاك، قاضي هيات تكليف اراضي- سازمان حفاظت محيط زيست، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، بنياد علوي و دادگستري بندر تركمن» در قبال آشوراده «به عنوان عوامل كاملا هماهنگ غيرمسوولانه و غيرقابل توجيه» معرفي شد. سازمان بازرسي اعلام كرد: عملكرد غيرمسوولانه و غيرقابل توجيه دستگاههاي ذيربط ضمن مغاير بودن اقدامات و تصميمات متخذه با اهداف حفاظتي زيست محيطي، زمينه ساز تخريب اراضي بيبديل ارزشمندي شدهاند كه ضايعات آن فراملي است، نه در يك منطقه محدود. سازمان بازرسي با اعلام اينكه به دليل اقدامات خلاف قانون صورت گرفته در خريد و فروش اراضي استاندار و يكي از معاونان استانداري گلستان به هيات تخلفات اداري وزارت كشور معرفي شدهاند خواستار ابطال تفاهمنامه ابتكار با مرعشي، ارتقاي درجه حفاظتي منطقه به پارك ملي و بررسي بيشتر در مورد چگونگي نحوه صدور سند مالكيت براي آشوراده شد.
دي ماه 1384- با پيگيريهاي فاطمه واعظ جوادي، رييس سازمان محيط زيست در دولت نهم، توافقنامه رييس قبلي اين سازمان با سازمان ميراث فرهنگي ابطال شد و سازمان محيط زيست با هماهنگي سازمان جنگلها و مراتع براي ابطال سند مالكيت آشوراده به مراجع قضايي شركت كرد. با دستور آيتالله شاهرودي، رييس قوه قضاييه پرونده آشوراده در خرداد 1386 مورد بازبيني قرارگرفت و سرانجام قاضي دادگاه در واپسين روزهاي سال 86 سند مالكيت اين جزيره را ابطال و سند جديد به نام نمايندگي سازمان جنگلها و مراتع به نام دولت ثبت شد و آشوراده بار ديگر در اختيار سازمان محيط زيست قرار گرفت.
تابستان 1390 – با روي كار آمدن محمد جواد محمدي زاده، رييس سازمان محيط زيست در دولت دهم تلاش براي واگذاري آشوراده باز هم به بهانه گردشگري آغاز شد و اينبار سرمايهگذار شركت فرآوردههاي لبني صباح معرفي شد.
24 اسفند 1390 – با پيگيريهاي بدنه كارشناسي سازمان، شوراي برنامهريزي و توسعه استان مازندران، كليات طرح مديريت تفصيلي پناهگاه حيات وحش ميانكاله مشتمل بر 16 جلد را تاييد كرد و با تاكيد بر موارد ذيل مورد تصويب قرارگرفت. مصوبات اين جلسه اميد بخش در شش بند به تصويب رسيد.
بر اساس مصوبات اين جلسه اداره كل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي مكلف شد با همكاري ساير دستگاههاي مسوول نسبت به توسعه زير ساختهاي لازم براي فعاليتهاي همخوان با طرح مديريت ميانكاله در مراكز جمعيتي حاشيه منطقه از جمله بندر تركمن، بندر گز، بهشهر، نكا و... اقدام كند و برنامه تفصيلي تفرج منطقه با تكيه بر زيرساختهاي پيشبيني شده در مراكز جمعيتي
فوق الذكر صورت گيرد و اين همان نكتهيي است كه متاسفانه سازمان محيط زيست و ميراث فرهنگي فراموش كردهاند و همه تلاششان را براي ساخت و ساز در داخل جزيره متمركز كردهاند. همچنين اداره كل حفاظت محيط زيست استان مازندران مكلف شد تا ضوابط و استانداردهاي زيست محيطي مربوط به كليه فعاليتهاي اجرايي در داخل منطقه ميانكاله از جمله جنس مصالح و طراحي سازهها، تامين انرژي، مديريت پساب و پسماند، مديريت چشمانداز و...، را در اختيار دستگاههاي متقاضي قرار دهد.
آبان 1391 – با وجود فشارهايي كه از سوي مديران ارشد سازمان محيط زيست بر بدنه كارشناسي بود، ضوابط فني و نحوه اجراي فعاليت طبيعتگردي در جزيره آشوراده متناسب با طرح مديريت منطقه و مقررات حاكم بر مناطق حفاظت شده در تمامي نقاط دنيا، توسط معاونت محيط طبيعي سازمان تهيه و به دستگاهها ابلاغ شد.
مرداد 1392- در واپسين روزهاي دولت دهم رييس سازمان محيط زيست تفاهمنامه سهجانبهيي را با امضاي خود، رييس سازمان جنگلها و مراتع و استاندار گلستان تهيه كرد تا آشوراده را به گردشگري تغيير كاربري دهد و در اين زمان معصومه ابتكار كه عضو شوراي شهر تهران بود، بهشدت با اين امر مخالفت كرد. اين تواقفنامه به دليل مخالفت رييس سازمان جنگلها و مراتع كشور هيچگاه امضا نشد تا اينكه معصومه ابتكار در 19 شهريور 92 به سازمان محيط زيست بازگشت.
آبان 1392- تا اين زمان هميشه سرنوشت آشوراده را واپسين روزهاي دولتها رقم ميزد. اما اينبار در نخستين روزهاي دولت يازدهم سرنوشت آشوراده بار ديگر به نام گردشگري رقم خورد. اسحاق جهانگيري، معاون اول رييسجمهور خواستار تغيير كاربري آشوراده به گردشگري شد و مسووليت اين امر را به سازمان ميراث فرهنگي واگذار كرد.
9 آذر 1393- در آستانه سفر رييسجمهور به استان گلستان تواقفنامهيي بين سازمان محيط زيست و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري براي تبديل 380 هكتار از آشوراده به گردشگري امضا شد. بر اساس طرحي كه آبان ماه سال جاري به سازمان محيط زيست ارايه شده در فاز نخست 280 هكتار و در فاز دوم 100 هكتار از اراضي آشوراده به گردشگري اختصاص يافته است. اگرچه مشاور رييس سازمان محيط زيست، معاون اسبق سازمان محيط زيست و بدنه كارشناسي سازمان محيط زيست و برخي متخصصان مستقل، اين امر را به معني نابودي آشوراده و پافشاري ابتكار بر يك اشتباه قديمي قلمداد ميكنند و عاليترين مسوولان اجرايي دولت از رييسجمهور گرفته تا استاندار گلستان از تبديل نيمي از جزيره يا 380 هكتار از جزيره به گردشگري سخن ميگويند، اما ابتكار همچنان مدعي است تنها 10 درصد آشوراده به گردشگري اختصاص مييابد آن هم با رعايت ضوابط محيط زيست و تنها در زون تفرج متمركز و گسترده!
واگذاري يا تغيير كاربري، كداميك؟
به موجب ماده 16 قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست، سازمان محيط زيست قائم مقام قانوني دولت در مناطق چهارگانه است و حق واگذاري مناطق را ندارد و حتي اگر واگذاري واگذاري قطعي هم نباشد، اين سازمان حق واگذاري مديريت منطقه به قصد تغيير كاربري، بدون اخذ موافقت سازمان جنگلها را ندارد. لذا صرفنظر از اينكه در رخداد اخير واگذاري قطعي زمين صورت نگرفته اما اجراي طرح گردشگري در اين منطقه مستلزم تغيير كاربري منطقه است، اقدام اخير سازمان محيط زيست را ميتوان غيرقانوني قلمداد كرد.
به موجب ماده يك و ماده شش قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست، وظيفه سازمان محيط زيست، حفاظت، پيشگيري و ممانعت از هر نوع آلودگي و اقدام مخربي است كه منجر به از بين رفتن تعادل اكولوژيك طبيعت ميشود. در هيچ كجاي اين قانون سخني از تامين مطالبات مردم براي اشتغال و گردشگري و... به ميان نيامده و جز حفاظت و جلوگيري از تخريب سخني به ميان نيامده است. بنابراين وقتي سازمان محيط زيست از طرح ارايه شده سازمان ميراث فرهنگي به محيط زيست براي چگونگي ايجاد گردشگري در جزيره مطلع است و با علم به اين موضوع، باز هم با گردشگري ناپايدار موافقت ميكند، آيا اين تخطي از قانون محسوب نميشود؟
به موجب قانون الحاق ايران به كنوانسيون تنوع زيستي مصوبه سال 1374 مجلس شوراي اسلامي، دولت ايران متعهد به حفظ تنوع زيستي و شبكه مناطق حفاظت شده كشور شده است و لذا موافقت با هر گونه اقدامات مغاير با ضوابط حاكم بر مناطق چهارگانه، تخطي منجر به خدشهدار شدن اعتبار دولت ايران نزد مجامع بينالمللي از جمله يونسكو، اتحاديه جهاني حفاظت، كنوانسيون رامسر و كنوانسيون حفاظت از تنوع زيستي ميشود.
چرا تغيير كاربري آشوراده توجيه كارشناسي ندارد؟
به موجب مصوبه شوراي برنامهريزي و توسعه استان مازندران مورخ 24/12/1390، طرح مديريت پناهگاه حيات وحش ميانكاله در 16 جلد به تاييد و تصويب رسيده و هرگونه گردشگري در اين منطقه ميبايست در چارچوب سند طرح مديريت منطقه باشد، نه سليقه سرمايهگذار يا سازمانهاي مرتبط يا حتي مردم!
بر اساس سند طرح مديريت پناهگاه حيات وحش ميانكاله، گردشگري در آشوراده صرفا در قالب طبيعتگردي تيپ II و تفرج گسترده قابل انجام است. بر خلاف ادعاي رييس سازمان محيط زيست زون تفرج متمركز در آشوراده وجود ندارد بنابراين هرگونه ساخت و ساز تاسيسات و اماكن اقامتي در جزيره ممنوع است به جز بهسازي مراكز اقامتي روستايي موجود در بخش زون طبيعتگردي تيپII، آن هم با مشاركت جامعه بومي و محلي آشوراده. بر اساس دستورالعمل صادره توسط اين سازمان تنها مراكز خدماتي مجاز و متناسب در آشوراده سفرهخانه سنتي، فروشگاه صنايع دستي محلي با استفاده از معماري بومي مانند اُبههاي تركمني و خدمات مشابه مانند آلاچيق و... مجاز است.
براساس سند طرح مديريت پناهگاه حيات وحش ميانكاله، سواحل جزيره آشوراده در زون سپر آبي واقع شده و هرگونه فعاليت با قصد تفرج در منطقه ممنوع است. حال آنكه در طرح ارايه شده به سازمان محيط زيست انواع بازيهاي آبي در پيكره آبي آشوراده ديده شده است!
بر اساس سند طرح مديريت منطقه، در زون تفرج گسترده آشوراده تنها ايجاد مسيرهاي پياده روي چوبي، دوچرخهسواري، اسب سواري و مشاهده پرندگان از برج ديده باني مجاز است. حال آنكه در طرح ارايه شده به سازمان محيط زيست ساخت و بهرهبرداري از هتل و انواع بازار و رستوران و زمينهاي ورزشي و ميدان تيراندازي و تنيس و گلف و... و جاده و بهرهگيري از وسايل حملونقل عمومي و... هم ديده شده است. بر اساس طرح مديريت منطقه، ارايه خدمات تفريحي در آشوراده تنها توسط جامعه محلي و افراد داوطلب با نظارت محيطبانان منطقه مجاز است كه در طرح ارائه شده توسط سازمان ميراث فرهنگي اين موضوع مورد توجه قرار نگرفته است.
سخن پاياني با خانم ابتكار
صرفنظر از اين پرسش كه اساسا چرا از ميان بيش از 260 منطقه تحت حفاظت سازمان محيط زيست، تمامي دولتهايي كه روي كار ميآيند جملگي به ايجاد گردشگري در همين 380 هكتار اراضي قابل استفاده جزيره، علاقهمند ميشوند، اما اين سوال اكنون مطرح است كه چطور ميتوان طراحي يك طرح بزرگ گردشگري در يك جزيره حفاظت شده را براي استقرار انواع سازههاي سنگين بتوني و سيماني ناسازگار با طبيعت، تنها با قيد چند واژه «با رعايت ملاحظات محيط زيستي» در صدر و ذيل توافقنامهها توجيه كرد؟ چطور ميتوان به همين چند كلمه تكراري بيمصرف كه يك دهه است صدر و ذيل تمامي مصوبات و طرحهاي بزرگ عمراني و صنعتي و گردشگري كشور ميچسبد و منجر به تخريبهاي گسترده ميشود دلخوش كرد؟ خانم ابتكار، پس چرا نه اينكه 11 سال پيش توافق كرديد كه جاده 5/6 متري گلستان به 6/11 متر عرض ارتقا يابد و همزمان جاده شمالي پارك ملي گلستان توسط وزارت راه ساخته شود؟
پس چرا سازمان محيط زيست نظارت نكرد بر روند اجراي اين توافقنامه كه عرض جاده 5/6 متري به 50 تا 60 متر افزايش نيابد و هنوز هم جاده ديگري با گذشت بيش از 11 سال در بيرون از پارك ملي گلستان ساخته نشده است؟ بنابراين چطور ميتوان به نظارتهاي سازمان محيط زيست اميدوار بود وقتي ميدانيم مديريتها در اين سازمان مقطعي است و هيچ تضميني براي نظارت موثر و كارآمد وجود ندارد و در چشم به هم زدن اكوسيستمهاي بكر تكه تكه ميشوند؟ چطور ميتوان آشوراده را به سازماني سپرد كه متولي حفظ ميراث تاريخي اين سرزمين است اما هرساله در نخستين روزهاي سال در نوروز گاه تا 40 هزار بليط براي ورود بيضابطه گردشگران به يك مجموعه كوچك تاريخي مثل مجموعه تخت جمشيد و پاسارگاد ميفروشد؟ بگذاريد آشوراده زيرنظر سازمان محيط زيست و با مشاركت جامعه محلي و انجي او هاي خوشنام محيط زيستي و در چارچوب سند مطالعات منطقه به گردشگري تبديل شود. طبيعت گردان واقعي در آشوراده دنبال تماشاي پرنده و تماشاي بوتههاي سازيل و نازيل هستند، نه تنيس و گلف و جت اسكي و جاده.
بگذاريد روستاي تاريخي آشوراده با مشاركت همان مردم بومي دوباره بنا شود تا شبها طبيعتگردان خسته و آفتابسوخته را در چادرهاي تركمنيشان پذيرايي كنند و پيالهيي چاي به دست طبيعتگرد دهند. هتل و بازار را ميتوان در بندر تركمن هم ساخت اما اكوسيستم آشوراده اگر ويران شود ديگر قابل ساختن نيست. ژنها، گونهها و جمعيتها و اكوسيستمي كه از بين ميرود ديگر قابل ساختن نيست. شايد بهترين كاري كه سازمان ميراث فرهنگي ميتواند بكند احياي سوزن دوزي و بافتهاي تركمني است كه متاسفانه امروز در سراسر استان گلستان از بين رفته و آنچه در بازارهاي محلي فروخته ميشود اقلام وارداتي است كه از تركمنستان به ايران ميآيد. شايد بد نباشد الگوي بوم كلبه و تجربهيي كه يك اكولوژيست نامدار كشورمان به همراه دخترش در جوار پارك ملي گلستان داشتند و گردشگري واقعي طبيعت را در منطقه رونق دادند و غذاها و بافتهها و سنتها و آيينهاي تركمني را در يك روستاي كوچك به نام توتلي تمك احيا كردند، الگوي خود قرار دهيم. اين الگويي است پايدار كه تمامي منافعش عايد مردم بومي ميشود نه سرمايهگذاران تهراني و كرماني و روسي و غيرگلستاني!