بحران آب در برنامه ششم توسعه ديده نشده است
مديركل امور آموزش و مشاركتهاي مردمي سازمان محيط زيست: خشكسالي طبيعي را چهار برابر كرديم
اعتماد| مديريت منابع آبي در كشور، يكي از معضلاتي است كه هنوز در حال فشردن گريبان منابع و حوضههاي آبي كشور است؛ معضلي كه تا مساله آب تبديل به بحران نشد، عزمي براي مديريت درست آن ايجاد نشد. فقدان برنامه منسجم و مدون براي رسيدگي به مشكلات ايجاد شده در حوزه آب، مشكلاتي را دراين حوزه ايجاد كرد. از مصرف نادرست و بيرويه منابع آبي تا هدررفت آن در مصارف كشاورزي و شرب، تا محدود نكردن افراد براي استفاده از منابع زيرزميني بدون توجه به افت ميزان آب در سفرهها و گوشزد نكردن خطرات ايجاد شده در اثر اين سوء مصرف، داشتن رويكرد صرف سازهاي براي مديريت منابع، همه و همه مواردي است كه باعث شده منابع آبي كشوري با بيش از 60 درصد پهنههاي خشك و بياباني، آنقدر دور از تدبير مصرف شود كه امروز با خشكي خودساختهاي كه وراي خشكسالي طبيعي است، مواجه شويم.
مركز پژوهشهاي مجلس، در گزارشي كه در خصوص جايگاه آب در برنامه ششم توسعه، تهيه كرده به مواردي پرداخته كه نقص برنامهريزي و مديريتي در برنامههاي پيشين محسوب ميشود. اين گزارش، با مروري كلي بر مواد برنامههاي توسعه قبلي و عملكرد آنها در بخش آب، نشان ميدهد كه با توجه به وضعيت نامطلوب كنوني، اين برنامههاي توسعه در ارتقاي بخش آب موفق نبودهاند. از مهمترين نقاط ضعف اين برنامهها، ميتوان به غالب بودن تفكر سازهاي در تدوين و عملكرد آنها، ضعف شديد در ارتقاي نرم افزاري بخش، غيرواقع بينانه بودن و عدم تطابق با شرايط موجود كشور اشاره كرد.
اما با بررسي برنامه ششم، اين گزارش ميافزايد: در تدوين برنامه ششم توسعه، اسناد بالادستي مختلفي وجود دارد كه مهمترين آنها سياستهاي كلي برنامه ششم توسعه است. متاسفانه با وجود اهميت بخش آب، نقش آن در سياستهاي كلي برنامه ششم توسعه كمرنگ ديده شده. با توجه به بحران آب موجود در كشور و همچنين پيشبيني تداوم اين بحران، لزوم تغيير جهتگيريها در تدوين سياستهاي برنامه ششم در بخش آب، كاملا ضروري به نظر ميرسد. از اهداف اصلي كه بايد در تدوين راهبردهاي برنامه ششم توسعه در بخش آب مورد توجه قرار گيرد، شايد بتوان به مواردي چون ايجاد تعادل بين منابع و مصارف، تامين پايدار آب مورد نياز بخشهاي مصرفكننده با توجه به اصول توسعه پايدار، حفاظت و صيانت از منابع آب، ارتقاي مشاركت بهرهبرداران در مديريت منابع آب، احيا و تعادل بخشي، اصلاح ساختار اقتصاد و مديريت آب و ارتقاي بهرهوري اشاره كرد. در اين گزارش با مقايسه مقدار متوسط بارش 10ساله اخير، اعلام ميكند بارشي كه حدود 5/222ميليمتر بوده نسبت به متوسط درازمدتش 21 ميلي متر كاهش داشته، و اين يعني 6/8درصد كاهش. همچنين مقدار متوسط درازمدت حجم جريان سطحي حدود 86 ميليارد مترمكعب بوده. با درنظر گرفتن مقادير حداكثري اين حجم كه در سال آبي48- 1347 نزديك به 174 ميليارد مترمكعب بود و ميزان حداقلي آنكه مربوط به سال88-1387حجم 38 ميليارد مترمكعب بوده، ميتوان به اين نتيجه رسيد كه متوسط 12 ساله اخير حجم جريان سطحي نسبت به دوره درازمدت، حدود 32 درصد كاهش داشته است. اين كاهش را ميتوان در علل مختلف جستوجو كرد، عللي چون عدم تغذيه رودخانه از منابع آب زيرزميني به دليل افت سطح آب آبخوانهاي زيرزميني، توسعه كشاورزي و افزايش سطح زير كشت و برداشت بيشتر آب از رودخانهها و جريانهاي سطحي، تغيير الگوي بارشهاي مولد رواناب. افزايش تعداد دشتهاي ممنوعه كشور از حدود 15 دشت در سال 1347 به 319 دشت در سال 1393. از عكس العملهاي آبخوانها به اين امر، كاهش ظرفيت آبي آنهاست كه با وجود افزايش تعداد چاهها از سال 1388 به بعد روند افزايش تخليه چاهها تبعيت از افزايش تعداد چاهها نداشته و قدرت آبدهي چاهها به دليل افت زياد سطح آب و كاهش ظرفيت آبخوان، كاهش نشان داده است. همچنين در بخشهاي ديگر اين گزارش، به موارد و مسائلي چون وضعيت منابع آب زيرزميني كشور، چالشها و تهديدهاي منابع آبي، عملكردهاي نامناسب برنامه چهارم و پنجم و پيشبيني آينده آب كشور در صورت تداوم سياستهاي كنوني پرداخته است و از لزوم تغيير جهتگيريها در برنامه ششم خبر داده است. در بخش نهايي اين گزارش هم به اهداف اصلي كه بايد در تدوين راهبردهاي برنامه ششم در بخش آب مورد توجه قرار گيرند اشاره كرد و آنها را در مواردي چون ايجاد تعادل بين منابع و مصارف، تامين پايدار آب مورد نياز بخشهاي مصرفكننده مختلف با توجه به اصول توسعه پايدار، حفاظت و صيانت از منابع آب، ارتقاي مشاركت بهرهبرداران در مديريت منابع آب، احيا و تعادلبخشي، اصلاح ساختار اقتصاد و مديريت آب و ارتقاي بهره وري، توجه به فناوريهاي نوين در بخش آب و توجه به موضوع آب مجازي دستهبندي كرد.
خشكسالي طبيعي را چهار برابر كرديم
محمد درويش، كارشناس محيط زيست و مديركل امور آموزش و مشاركتهاي مردمي هم در گفتوگو با «اعتماد»، به نكاتي كه به درستي در گزارش مركز پژوهشها آمده اشاره كرد. او در اين خصوص گفت: مهمترين نكتهاي كه در گزارش مركز پژوهشهاي مجلس، به درستي به آن تاكيد شد، اين است كه اعلام ميكند بزرگترين بحران مديريت آب كشور، در طول برنامههاي پنج ساله وجود داشته، اين بود كه تفكر سازهاي همچنان در مديريت حرف اول را ميزند و هيچ تلاش درخوري براي اينكه اين تفكر جايش را به تفكر نرمافزاري بدهد، ديده نشده. با تاييد اين نگاه، بايد بگويم وزارت نيرو مدام به افزايش سدهايش و انتقالهاي بينحوضهاي اشاره و تلاش ميكند كشور را با افتخار به عنوان سومين كشور سدساز دنيا معرفي كند و همه اينها را نشان كارايياش ميداند. در اين گزارش اشاره شده كه از قضا اين موارد موجب بحران و مشكلات آب شده. اين اتفاق باعث شده كشاورزي در حد بيرويه و ناپايدار پيش رود. به جاي اينكه به سمت ارتقاي نرمافزاري برود، با تجاوز به رويشگاههاي معدني و جنگلي، بحران موجود را تشديد كرده.
به گفته درويش، نكته جالبي كه در اين گزارش گفته شده، متوسط بارش آسماني در 10 سال اخير است كه 6/8درصد اعلام شده. الان ميزان بارش 22 و نيم ميليمتر در سال است، در صورتي كه از نظر كاهش حجم جريانهاي سطحي، در مقايسه ده ساله تا سال 93، حدود 32 درصد است كه تقريبا چهار برابر كاهشي كه در ريزشهاي آسماني اتفاق افتاده، در حجم جريانهاي سطحي رخ داده است. دليل مستحكم و انكارناپديري در اين ميان ديده ميشود كه ما افت ريزشهاي آسمانيمان را با مجوز دادن به سدسازي بيشتر از سوي وزارت نيرو و حفر چاههاي بيشتر از سوي وزارت جهاد كشاورزي ايجاد و خشكسالي مصنوعي ايجاد كرديم. درواقع بايد خشكسالي طبيعي ايجاد شده در حد 8 درصد ميبود كه اين مساله با وخامت ايجادشده توسط سياستهاي غلطي كه اعمال كرديم به چهار برابر افزايش يافت. درويش معتقد است: بنابر گزارش مركز پژوهشها نقش آب در برنامههاي پنج ساله در حال كاهش است، درحالي كه بحران آب در حال افزايش است. همچنين اين انتقاد را مطرح ميكند كه آنطور كه شايسته بود، به موضوع آب جديتر نپرداختيم و براي حل بحرانها حركتي نكرديم. حاصل گزارش اين است كه وزارت نيرو بايد تمهيداتي را براي مديريت مصرف و تقاضا ايجاد كند و به سمت معرفي گزينههايي كه كمترين وابستگي را به آب و توسعه داشته باشد، حركت كند. اما هيچ خط و نشاني در اين موارد نميبينيم. دليلش را هم در اهداف برنامه سوم، چهارم و پنجم و عدم توجه به واقعيتهايي ميداند كه بايد اتفاق ميافتاده و نيفتاده.
درويش با اشاره به هشدار اعلام شده از سوي اين گزارش گفت: اين گزارش بند به بند برنامه ششم را بررسي كرده. در بند يكم آن اشاره دارد كه بايد به سمت رشد 8 درصدي برويم، مشخص است كه هيچ عنواني، بدون تحقق منابع آبي درخور محقق نميشود و هيچ مكانيسمي براي آنكه منابع آبي را براي رشد 8 درصدي داشته باشيم، ديده نشده. اين گزارش هشدار داده ممكن است سرنوشت برنامه ششم هم به سرنوشت برنامههاي سوم، چهارم و پنجم دچار شود.