سيره پيامبر در حوزه اجتماع و سياست
متفكر شهيد آيتالله مطهري/ «سيره» جهت سير و عمل است. استعمال اين كلمه(سيره) در مورد بيان روش و طرز سلوك رسول اكرم(ص) و منطق و متدي است كه عملاً به كار ميبرده است و نه تاريخ و سرگذشت زندگي آن حضرت. برخي از كارهاي آن حضرت جهت مخصوصي ندارد و مقتضاي شرايط خاص زماني و مكاني است. در اينجاست كه تاسي، لزوم بلكه معني ندارد. ولي بعضي ديگر جهتدار و هدفدار است و تاسي به آنها واجب شمرده شده است كه: لقد كان لكم في رسولالله اسوه حسنه...(احزاب/ 21) [و اما سيره رسول اكرم(ص) در چند حوزه اجتماعي و سياسي:]
الف. استفاده نكردن از جهل مردم در تبليغ دين
پيغمبر هميشه سعي ميكرد عقلها را بيدار كند و به «چرا» و «به چه دليل» وادار كند، نه اينكه مردم را فقط به سكوت و تعبد وادارد. پيغمبر از نقاط ضعف و از جهالت مردم استفاده نميكرد و بلكه در برابر جهالت مردم سكوت نميكرد. به عبارت ديگر، بر نقاط قوت مردم(مثلا فكر و عقل و اراده و بيداري آنها) تكيه ميكرد نه بر نقاط ضعف آنها. چرا رسول خدا حاضر نشد جهالت مردم را تثبيت كند آنگاه كه در روز وفات فرزندش ابراهيم آفتاب گرفت و مردم گفتند به خاطر فوت ابراهيم بود و حضرت فرمود: خورشيد و ماه آيات پروردگارند و براي فوت كسي نميگيرند.
ب. مشورت در اداره حكومت
براي هيچ كس مثل رسول خدا زمينه استبداد و ديكتاتوري فراهم نبود ولي او هرگز استبداد در امور اجتماعي نميورزيد و كوشش ميكرد مردم را به دموكراسي عادت دهد. داستانها از مشورتهاي رسول خدا هست. راي و نظر و فكر و عقيده مردم را محترم ميشمرد، با آنها تبادل نظر ميكرد با اينكه با عالم وحي متصل بود. پيغمبر در كارهاي شخصي خود مشورت نميكرد ولي در كار عموم مشورت ميكرد، چون طبع كار عموم اين است كه نظر و راي آنها دخالت داده شود.
ج. روش تبليغ و دعوت
حضرت امير درباره رسول خدا(ص) ميفرمايد: «طبيب دوّار بطبه، قد أحكم مراهمه و أحمي مواسمه». رسول خدا را طبيب سيار و متحرك ميخواند كه به سراغ مريضها ميرفت. ديگر اينكه هم «مرهم» داشت و هم وسيله داغ و جراحي. ديگر اينكه هر دوايي را در محل خود به كار ميبرد. تمام وسايلي كه پيغمبر به كار ميبرد در جهت بيداري مردم بود. يكي از خصوصيات او اين بود كه طبيبي بود كه سراغ بيمارهاي خود ميرفت. اين خود تعليمي است كه نبايد در داخل سنگرهاي خود عقبنشيني كرد، بايد اسلام را در محيطهاي بيديني برد و از آنجاها به نفع اسلام استفاده كرد.
د. عدم بهرهگيري از وسيله نامقدس براي هدف مقدس
سياست ديني با ساير سياستها فرق ميكند. در هدفهاي ساير سياستها «تعهد اخلاقي» در هدف وجود ندارد، لذا در انتخاب وسيله آزادند. اما در سياست ديني چنين تعهدي هست، لذا از هر وسيلهاي – ولو در مقابل دشمن – استفاده نميشود. پيغمبر اكرم(ص) هرگز در مقابل دشمن غدر نكرد، همچنان كه جفا و اعتدا نكرد. [پيامبر اكرم در قبال مخالفان داخلي همچنين سياستي داشت.] شرح صدر يعني عقده و كينه شخصي نداشتن و تحت تاثير احساسات و كينهتوزي قرار نگرفتن و همه مصلحت را رعايت كردن و بالاخره تنگنظري و سختگيري نداشتن، عفوها و گذشتها در فتح مكه و جريانهاي ديگر، اين را نشان ميدهد.
هـ.. ساده زيستي و عدم تكلف
از جمله نكات برجسته سيره رسول اكرم(ص)، بلكه سيره همه انبياء اين است كه روش آنها روش زاهدانه است. بنده نفس نميتواند آزادكننده ديگران از قيد اسارت و بندگي باشد و هم اينكه فوقالعاده زود به زانو درميآيد. پيامبر اسلام به پول و ماديات و دبدبه و طنطنه، فوقالعاده بياعتنا بود. لهذا با دستبوسي و برو و بيا مخالف بود.
منابع:
1. يادداشتهاي استاد مطهري، ج 9
2. سيري در سيره نبوي