راه تكرار را بر خطر ببنديم
الياس حضرتي
شخصا مايل نيستم بحثهاي مربوط به عربستان را ادامه دهم. در خانه اگر كس است، يك حرف بس است. آنچه گفتهايم و گفتهاند كفايت ميكند. اما اهميت موضوع آنقدر هست كه بيش از اينها در متن و حواشي ماجرا تامل كنيم. سياسي و فرهنگي، بزنگاهي است كه بايد سفت و محكم بايستيم و راه تكرار بر خطر ببنديم. خطرهاي داخلي و خارجي اين غائله آنقدر هست كه نگرانمان كند و به فكرمان وا دارد. الان وقت مناسبي است كه از آنچه واقع شده درس بگيريم و در مسير آينده به كار ببنديم، انشاءالله.
عربستان سعودي كشور ثروتمندي است. دولتيِ سر نفت عربها در اقتصاد بينالمللي ورود پيدا كردهاند و سهام عمده بسياري از بنگاههاي اقتصادي را خريدهاند.
در بسياري از شركتهاي نفتي، كارخانههاي توليد خودرو، باشگاههاي ورزشي و توليدات اينترتيمنت شاهزادههاي سعودي حضور پررنگي دارند.
اشتباه است اگر فكر كنيم اين حضور به مناسبات سياسي ربط پيدا نميكند. قدرت اقتصادي با خودش قدرت سياسي- ولوكاذب- ميآورد.
اينكه بهرغم اين همه حوادث تروريستي، اروپا و آمريكا همچنان جانبدارانه با آل سعود رفتار ميكنند، يك دليلش همين نفوذ اقتصادي عربها در بازار اروپا و امريكاست. بند ناف اكثر تروريستهاي خطرناك به رياض وصل است.
با اين حال، قدرتهاي سياسي دنيا و اغلب رسانهها با رياضنشينان مماشات ميكنند و خطاها و ندانمكاريها و تعصبات جاهلي آنها را به روي خود نميآورند. نهتنها به روي خود نميآورند بلكه افكار عمومي را منحرف ميكنند و پي نخود سياه ميفرستند. در جريان مناقشه هستهاي كه امريكا و اروپا با ايران راه انداختند عربستان نقش كمرنگي نداشت. به واسطه ولخرجيهاي شاهانه همين شاهزادههاي سعودي بود كه سياستمداران و تحليلگران تاثيرگذار دنيا عليه ايران به سمت اسراييل و عربستان غش كردند. سالهاي سال دروغ گفتند و اخبار را تحريف كردند كه ايران محور شرارت است و ايران اتمي براي صلح و امنيت دنيا خطرناك است. ترديد نكنيد برق طلاهاي سعودي سياستمداران و اصحاب رسانه را فريفت و وادارشان كرد كه دروغ بگويند و پا روي حق بگذارند. عربها با دادن رشوههاي كلان توانستند در دستگاههاي سياسي و خبري دنيا نفوذ كنند و پيشرفت و توسعه همهجانبه جمهوري اسلامي را به تعويق بيندازند يا لااقل چوب لاي چرخ سياست ايران بگذارند و تا آنجا كه قدرت نفوذ دارند بر سر راه ايران مانعتراشي كنند. همين اخيرا يكي از روزنامهنگاران معروف دنيا در فاكس نيوز بهرغم ميل گرداننده برنامه لو داد كه عربستان به رسانهها و خبرنگاران رشوه ميدهد تا ايران و شيعه را خطرناك نشان دهند. تعداد زيادي از اين رشوهگيرها را من و شما هم ميشناسيم كه تا همين يك ماه پيش در شبكههاي ماهوارهاي، عين اسپند بر آتش بالا و پايين ميپريدند تا ثابت كنند جمهوري اسلامي بمب اتم دارد و براي صلح و امنيت منطقه – بلكه دنيا- خطرناك است، جالب اينجاست كه بعضي از داخليها نيز با اظهارنظرهاي نسجيده و غلط به آنها كمك ميكردند و آنها را در رسيدن به اهداف پليدشان ياري ميدادند. خوشبينانه اين است كه اشتباهات و خطاها و ندانمكاريهاي بعضي از «داخلي»ها را به حساب «سهو» بگذاريم و گل به خوديهايشان را پانگي-ري كنيم كه غلبه احساسات و عواطف بوده است، اما با توجه به قدرت نفوذ بازماندگان ابولهب هيچ استبعادي ندارد كه فكر كنيم آنها غير مستقيم در بين دوستان داخلي ما هم نفوذي دارند و عامدانه كاري ميكنند كه براي جمهوري اسلامي دردسر درست كنند. البته كه اصل بر برائت است و تا آنجا كه ميتوانيم بايد در حفظ وحدت بكوشيم و از خطاهاي سهوي دوستانمان چشم بپوشيم، اما حالا كه بحث «نفوذ» جدي است و دشمنان قسمخوردهمان از هيچ تلاشي فروگذار نيستند، لازم است تا با درايت و هوشمندي راههاي نفوذ، بلكه روزنههاي نفوذ را سد كنيم. ما ميتوانيم حمله به سفارت عربستان و آتش زدن كنسولگريشان را در مشهد به پاي غلبه احساسات و عواطف جوانان بگذاريم. در اينكه اغلب اين جوانان عِرق ديني و ملي دارند و براي مظلومان جهان دل ميسوزانند شكي نيست. كار عربها چنان گستاخانه و ظالمانه بوده كه خون هر انسان آزادهاي را به جوش ميآورد. اما راه نشان دادن انزجار حمله به سفارتخانه نيست بهويژه آنكه راي و نظر مقام معظم رهبري بر هيچكس پوشيده نبوده و نيست كه ايشان با اين كار موافق نبوده و نيستند. پيروان راستين ولي فقيه ميدانند كه نبايد خلاف راي و دستور معظمله دست به اقدامي زد. با اين همه تعدادي از جوانان عصباني تحت لواي دفاع از شيعه و ولايت كاري كردند كه نبايد. خلوصنيت قاطبه جوانان ترديدي نيست اما هيچ بعيد نيست كه عربها براي اينكه فرافكني كنند و زشتي رفتارشان را بپوشانند غير مستقيم در جريانهاي سياسي كشور نفوذ كنند. اگر امريكا و انگليس از ابتداي انقلاب به دنبال نفوذ بودهاند، شك نيست كه آلسعود هم هر كاري از دستشان بر بيايد بكنند. لذا لازم است جريانهاي سياسي كشور از حركتهاي خودسرانه تبري جويند و به صراحت بگويند كه همراه و همفكر عوامل اصلي حمله به سفارتخانهها نيستند.
در حوادث اخير هم بايد دنبال سرنخهايي بگرديم كه چه كساني از احساسات و عواطف جوانان سوءاستفاده كردند و آب به آسياب آل سعود ريختند. اگر الان تكليف خود را با اين سوءاستفادهكنندهها معلوم نكنيم، باز در موقعيت حساس ديگري اقدامي مشابه ميكنند و كار دست مملكت ميدهند.