انطباق با شرايط واقعي
سيد علي ميرفتاح
همه بايد در انتخابات شركت كنند و نگذارند صبغه دموكراتيك نظام كمرنگ شود. قهر كردن با انتخابات در هر شكل و با هر عنواني خطاي سياسي است، عاقبت خوشي هم ندارد. ضمن اينكه با توجه به شرايط منطقه حضور پررنگ مردمي ميتواند به تقويت بنيههاي كشور كمك كند. انتخابات را نبايد دست كم گرفت و نبايد با آن قهر كرد. به هر زور و ضربي هست نبايد گذاشت كه چراغ انتخابات خاموش شود و مردم از حضور در پاي صندوقها دلسرد شوند. سياست به يك اعتبار تطبيق با شرايط موجود است، هر چند اين شرايط با آنچه دلخواه و مطلوب ناميده ميشود فاصله داشته باشد.
الان كه نشستهام به نوشتن كرگدن نامه هنوز معلوم نيست كه چه كساني تاييد صاحيت شدهاند و چه كساني حذف شدهاند. بازار شايعه داغ است و هر سه دقيقه يك بار پيامي تاييد نشده ميرسد كه رد شدهها چه كساني هستند و تاييد شدهها چه كساني. طبيعي است كه خيليها احساس ناكامي كنند و عملا فرصت رقابت را از دست بدهند. اما احساسات را بايد مهار كرد و تصميم درست گرفت. البته هر كسي كه تصميم ميگيرد گمانش اين است كه تصميم معقول و سنجيدهاي ميگيرد و بهترين راه
را انتخاب ميكند.
اما تصميم درست، متر و معيار سياسي دارد نه متر و معيار سوبژكتيو. من عندي و نفساني نميشود فكر كرد كه الان بهترين راه كدام است. بايد ديد كه چه منافع و مضاري كشور و آينده ما را دربر ميگيرند. راي ندادن دقيقا به معني كمك كردن به آنهايي است كه اعتقادي به انتخابات ندارند و دنبال بهانهاند تا خود را از شر چيزي كه از بيخ و بن قبولش ندارند خلاص كنند. در حرفي كه ميزنم مبالغه نميكنم. حقيقتا گروهي سفت و سخت و قدرتمند وجود دارند كه اعتقادي به انتخابات ندارند و دموكراسي را تمام و كمال غربي و ابليسي، بلكه شر ميپندارند.
چيزي كه نميگذارد آنها تمام و كمال به توفيق برسند يكي حضور مردمي است، يكي هم مخالفت صريح رهبر انقلاب با ايشان. مرحوم امام (ره) به همين صراحت با آنها مخالفت ميكردند. صحيفه را تورق كنيد ميبينيد كه ايشان اهتمام ويژهاي به امر انتخابات داشتند و جلوي كمرنگ شدن يا تشريفاتي شدن انتخابات را بارها و بارها گرفتند. اين فرمايش رهبر انقلاب كه همه را به حضور در انتخابات فرا خواندند پيام سياسي روشني دارد. معظم له تصريح كردند كه حتي مخالفين نظام و رهبري هم بايد بيايند و در انتخابات شركت كنند. معني سياسي اين حرف اين است كه حق راي آنها نيز بايد محترم شمرده شود. اين حرف در موقع انتخابات رياستجمهوري هم گفته شد و موجب شد تا از قبل آن شرايط تغيير و تحول دموكراتيك در ساختار قدرت پديد آيد. اگر امروز همزمان با تاييد صلاحيتها منتظر شمارش معكوس رفع تحريمها هستيم و در سياست خارجي به روشي معقول و متين و معتدل دست يافتهايم همه از بركت حضور گسترده مردمي در انتخابات رياستجمهوري است كه يك گروه رفتند و گروهي ديگر با شعارهايي ديگر و روشهايي ديگر آمدند. انتخابات البته تعيينكننده همهچيز نيست. سلمنا.
اما همين مقدار هم چيز كمي نيست و با آن ميشود از حرفهاي تند و تيز ضدهولوكاست و ورق پاره خواندن تحريمها و هزينه روي دست ملت گذاشتن، به تعامل با دنيا رسيد و سخن از مذاكرات برد- برد گفت. بله. انتخابات طبق دلخواه همه گروههاي سياسي پيش نميرود، سهل است خيلي از جريانها و گروهها هيچ كانديدايي كه آنها را نمايندگي كند، ندارند. حتي خيلي افراد شناخته شده و اسم و رسمدار هم به مرحله نهايي راه پيدا نميكنند.
اصلا سرزندگي و شادابي مجلس به تنوع سليقهها و گروههاست. اتفاقا مجلسهاي خوب و پر رونق و مفيد غالبا مجلسهايي بودند كه يكدست نبودند و صداي واحد از آنها شنيده نميشد. اگر مجلس قرار است ملتي را نمايندگي كند طبيعي است كه همه گروهها هم بايد در آن نماينده داشته باشند. اينها جزو بديهيات است. با اين همه مخالفين اين بديهيات كم نيستند. گروهي به صراحت مخالفت خود را اعلام ميكنند و گروهي هم از باب اضطرار و اكل ميته آن را تحمل ميكنند.
واقع بينانه بخواهيم نگاه كنيم انتخابات را بايد رونق بدهيم. ايدهآل بودن خوب است اما حاصلي ندارد و ما را به جايي هم نميرساند. بخواهيم خود را با شرايط واقعي وفق بدهيم بايد در انتخابات شركت كنيم و هر طوري هست خيرالموجودين را به مجلس بفرستيم. بالاخره مگر نه اينكه يك معني سياست منطبق شدن با شرايط واقعي و بهرهبرداري از آن است؟ در همين وضعيت هم قوت و قدرت صندوقهاي آرا را نبايد دستكم گرفت.