ويژه پساتحريم
پروژههاي عمراني و سرمايهگذاري خارجي اولويت پس از برجام
با اجرايي شدن برجام قطعا مهمترين هدف دولت بايد در اين باشد كه از فرصت تاريخي پيش آمده نهايت بهره را به نفع كشور ببرد و با آزاد شدن داراييهاي بلوكه شده ايران و امكان داد وستد با بازارهاي جهاني بخشي از زيانهاي اين چند سال اخير را جبران كند. اما در اين ميان لازم است كه دولت توجه ويژهاي را به بخش عمراني داشته باشد. طي اين سالها و به دليل مشكلات اقتصادي كه دامنگير كشور شده بود بخش عمراني كشور كاملا با مشكل رو به رو بوده و پروژههاي زيادي به صورت ناتمام باقي مانده بودند و لازم است دولت توجه ويژهاي را براي اين بخش قايل باشد و بخشي از سرمايههايي را كه با اجرايي شدن برجام به چرخه اقتصادي كشور بازميگردد را به بودجههاي عمراني اختصاص دهد. اما نكته ديگر مربوط به جذب سرمايههاي خارجي است. با اجرايي شدن برجام و شكسته شدن زنجير تحريمهاي ظالمانه فرصت مناسبي فراهم ميشود تا دولت جهت توسعه سرمايهگذاريهاي خارجي تلاش كند.
ايجاد هماهنگي ميان همه آحاد حاكميت براي اجراي برجام
به همان دليل كه برجام نتيجه يك اجماع عمومي در حاكميت كشور بود در اجراي آن هم بايد يك انسجام و هماهنگي ملي در سطوح تصميمگيري كشور در همه عرصهها پديد بيايد. فقط اين گونه ميتوان انتظارات جامعه را متناسب با برجام و اجرايي شدن آن پاسخگو بود. در واقع دولت هر سياستي را در پيش بگيرد اگر هماهنگي ميان آحاد حاكميت در اين زمينه وجود نداشته باشد، هر اقدامي در حوزههاي برون دولتي ميتواند منجر به فروپاشي تصميمات و سياستهاي دولت در اين زمينه شود. مثال روشن آن حمله به سفارت عربستان بود. اتفاقي كه خارج از اراده دولت رخ داد و ميتوانست افكار عمومي جهان را در روزهاي نزديك شدن به اجراي برجام مخدوش كند. دولت بايد تلاش كند همان طور كه همه آحاد حاكميت را براي حل پرونده هستهاي با خود همراه كند در زمينه اجراي برجام هم اين اقدام را انجام دهد و يك هماهنگي، انسجام ميان همه دستگاههاي دولتي و فرادولتي ايجاد كند. واقعيت امر اين است كه تمام رفتارهاي جمهوري اسلامي ايران چه در عرصه بينالمللي و چه در عرصه داخلي ميتواند بر اجرايي شدن برجام تاثير بگذارد و مهمترين عنصر براي نتيجه بخش بودن برجام هماهنگي ميان همه آحاد حاكميت است.
مراقبت از اجراي برجام تا توجه به توليد داخلي
پس از اجرايي شدن برجام لازم است كه دولت در دو زمينه توجه ويژهاي را از خود نشان دهد. در حوزه خارجي لازم است كه دولت مراقب اجراي برجام توسط كشورهاي 1+5 باشد تا مبادا طرف غربي در اجراي برجام كارشكني كند. اما در حوزه داخلي مهمترين اولويت دولت با توجه به ركود بيسابقهاي كه در زمينه اقتصادي گريبان كشور را گرفته، بايد متوجه حوزه اقتصاد باشد. دولت بايد توجه داشته باشد مساله اجراي برجام و آزاد شدن داراييهاي بلوكه شده ايران و از سوي ديگر تسهيلاتي كه در زمينه داد و ستد با جهان براي ايران فراهم ميشود منجر به باز شدن بيمحاباي درهاي اقتصادي كشور به سوي جهان و كمتوجهي به توليدات داخلي نشود. رفع تحريمها و آزاد شدن داراييهاي ايران ميتواند فرصت خوبي را براي دولت ايجاد كند تا به مساله ركود بپردازد و بهترين راه اين است كه داراييهاي آزاد شده صرف توليد در داخل شود، نه صرف ورود كالاهاي مصرفي به داخل. با كمك به توليد ميتوان چرخه اقتصادي را از ركودي كه گرفتارش شده است نجات دهد.
رفع بياعتمادي مردم
واقعيت اين است كه اگرچه توافق و برجام براي مردم شيرين و دلچسب بود و حكم تحقق يكي از وعدههاي مهم انتخاباتي حسن روحاني در خرداد 92 را داشت، اما مشكلات اقتصادي و ركودي كه در اقتصاد ايران وجود دارد بخشي از اعتماد جامعه را نسبت به دولت مخدوش كرده است. به عقيده من مهمترين اولويت دولت پس از اجراي برجام بايد رفع بياعتمادي مردم و ايجاد سرمايه اجتماعي از طريق حل مشكلات اقتصادي باشد. حقيقت اين است كه مشكلات اقتصادي مردم حل نشده و به قوت خود باقي مانده و بخشي از جامعه بر اين باور است كه دولت قدمي براي حل مشكلات مردم برنداشته است. اجرايي شدن برجام ميتواند فرصت مناسبي باشد تا دولت با برنامهاي درست، دقيق و منسجم همه ظرفيتها را به كار گيرد تا مشكلات عديدهاي را كه در اقتصاد وجود دارد را حداقل تا حدي رفع كند تا مردم گامهاي دولت را براي حل مشكلاتشان درك كنند و اين باور را كه دولت به مشكلات بيتوجه است را در جامعه بشكند. تنها از اين طريق است كه اعتماد از دست رفته جامعه به دولت و حاكميت بازخواهد گشت. فراموش نكنيم بازگشت اين اعتماد تنها براي دولت نيست بلكه بازگشت اعتماد به حاكميت جمهوري اسلامي ايران است.
برنامههاي منسجم و دقيق دولت در كنار صبر جامعه
در يك سال و نيم گذشته و از آغاز مذاكرات تا رسيدن به توافق هستهاي، اتفاقاتي مانند سفرهاي مقامات بلندپايه كشورهاي اروپايي زمينه بازگشتي پر دوام و مطمئن را به جهان براي ايران ايجاد كرد تا بتوان گرهاي از معضلات ناشي از تحريمها را باز كند. اما نبايد فراموش كرد باز شدن اين مسير مانند بازگشت آب به كانالهاي خشك است و به زودي جوابگوي حل مشكلات نخواهد بود. به باور من يكي از مهمترين اولويتهاي دولت و البته رسانهها كنترل سطح توقعات جامعه است. بالا بردن سطح توقعات جامعه كاري بود كه در اين مدت در دستور كار مخالفان دولت و برجام قرار گرفت. حقيقت اين است كه با اجرايي شدن برجام قرار نيست همه مشكلات اقتصادي يكشبه حل و فصل شود. اجرايي شدن برجام مانند روان شدن آب به يك زمين خشك و تشنه است كه نيازمند بذري مناسب، باغباني دلسوز و تلاشي مستمر و بيوقفه همراه با صبر است. يقينا براي نتيجهبخش بودن برجام و پديدار شدن نخستين نشانههاي بهبود اقتصادي دستكم چندين ماه زمان لازم است و صبر جامعه را ميطلبد و البته برنامه مناسب و منسجم دولت براي اينكه بتواند از اين فرصت براي حل معضلات اقتصادي بهره ببرد.
حل شكاف سياسي داخل مستلزم پايداري و تداوم برجام
اجرايي شدن برجام گام مهمي براي دولت محسوب ميشود اما يك مساله حياتي در اين ميان وجود دارد كه عدم حل آن بيترديد بر اجراي برجام تاثير سوء خواهد داشت. به باور من همزمان با اجراي برجام دولت بايد اين نكته را در اولويت قرار دهد و تلاش خود را در اين زمينه به كار ببندد تا شكاف سياسي موجود در داخل كشور برطرف شود. وقت آن رسيده است كه دولت با دادن فراخوان و بسيج كردن همه نيروهاي سياسي حول اين موضوع، اين مساله چندين ساله را حل و فصل كند. حقيقت امر اين است كه مشكل اقتصادي و موانعي كه در سياست خارجي ايران وجود دارد تنها با اجراي برجام حل نخواهد شد. مساله پرونده هستهاي ايران موضوعي بود كه از گذشته وجود داشته و به هر دليل دولت آن را در دستور كار خود قرار داد و پيگير آن شد و توانست نتيجه مطلوبي از مذاكرات به دست آورد و منازعه هستهاي ايران را حل كند، اما پايداري و ثبات آن مستلزم رسيدن به حدي از وحدت داخلي است. اگر شكاف سياسي موجود در داخل كشور حل و فصل نشود قطعا اقتصاد هم به سر منزل مقصود نخواهد رسيد.