فرصتها و تهديدهاي پسا برجام
كاظم جلالي٭
برجام ماحصل بازگشت عقل و عقلانيت به سياست خارجي بود. هر چند ناگفتههاي بسياري درباره حل و فصل اين پرونده مهم چه در عرصه بينالمللي و چه در داخل ايران وجود دارد اما در نهايت با همكاري و ائتلاف ملي عقلاي سياستمدار اين گره كور باز شد اما بايد توجه داشت كه پايان ماجراي هستهاي تنها گام اول بود و گام مهمتر به دوران پسابرجام برميگردد. وضعيت پسابرجام براي دولت و كشور به مراتب سنگينتر و سختتر از ماقبل است. از اين جهت كه در شرايط ماقبل تحريم همواره دگر بزرگي به نام امريكا و غرب وجود داشت كه ميتوانستيم هر ناكارآمدي از خودمان را به آن حواله دهيم و افكار عمومي را به سمت اين دگر معطوف كنيم اما از امروز كار اصلي خواص دلسوز ملك و ملت آغاز ميشود. بالغ بر هفتاد و پنج درصد جامعه ما به نوعي مدافع توافق هستهاي بودند و عده زيادي از اين تعداد چندان با مفاد آن آشنا نبودند و نيستند و نميدانند درونمايه آن چيست اما احساس ميكنند كه با برجام آينده بهتري خواهند داشت. اين يعني آنكه اميد مردم براي بهبود وضعيت اقتصادي و زندگي روزمرهشان به برجام بوده و حالا كه برجام با همه مجاهدتهاي اعتداليون كشور به سختي به نتيجه رسيده بايد پاسخگوي توقعات مردم باشد. از همين رو همه آن كساني كه دلشان براي نظام و مردم ميتپد و به واقع ميخواهند تا ملك و ملت به سلامت از اين گردنه سخت مشكلات اقتصادي پسابرجام عبور كنند بايد به ياري دولت روحاني بيايند و هر كسي نقشي درست را براي آسايش و آرامش مردم در مسائل اقتصادي ايفا كند. امروز صداي پاي بحرانها به گوش همه رسيده و حل اين بحرانها وظيفه يك دولت و يك جناح نيست. سياستمداران و مديران كشور وابسته به هر گروه و جناح سياسي بايد با نگاهي ملي و در راستاي منافع ملي آستينهايشان را بالا بزنند تا مبادا فرصتهاي اقتصادياي كه ميتواند از امروز براي كشور فراهم شود با خناسي افراطيها به تهديدي براي نظام و مردم مبدل شود. ٭رييس مركز پژوهشهاي مجلس