جدال انتخاباتي دموكراتها بر سر عاديسازي روابط با ايران
مناظره امريكايي در فضاي 28 مرداد ايراني
گروه سياسي| يك سوسياليست در كشور سرمايهدارها نظر متفاوتي درباره ايران دارد. سوسياليستي كه ميكوشد سال آينده در چنين روزهايي رييسجمهور امريكا باشد. كرسياي كه ميگويد اگر به دست بياورد «عاديسازي» روابط با ايران را هم كليد ميزند. حالا هر چقدر مناظرههاي جمهوريخواهان امريكايي مجالي براي فرستادن پالسهاي منفي به تهران شده، سندرز سوسياليست مناظرههاي خود با رقيب دموكراتش، هيلاري كلينتون را تبديل به محلي براي فرستادن علايم مثبت به كشوري كرده كه «مرگ بر امريكا» شعار اصلي آن در 37 سال گذشته بوده است. سندرز براي روابطش با تهران رويايي دارد؛ همان رويايي كه اوباما در قبال كوبا آن را عملي كرد. او اما در اين صحنه تنهاست و حتي دموكراتها نيز هنوز تز سياست خارجي او را در قبال ايران قبول نكردهاند. سندرز اما با همين دست روياها دورخيز خود را براي يك «تغيير» ديگر در واشنگتن شروع كرده است. ششمين مناظره انتخاباتي او و هيلاري كلينتون در شهر ميلواكي ايالت ويسكانسين جايي بود كه نامزد سوسياليست دموكراتها براي اثبات تز سياست خارجياش در قبال ايران سراغ صفحات 62 سال پيش كتاب تاريخ روابط ايران و امريكا برود؛ جايي كه دولت دكتر محمد مصدق با كودتايي نظامي كه امريكاييها نيز در آن نقش مستقيم داشتند سقوط كرد. بعد از 62 سال سندرز دموكرات ميگويد اين سياست در آن روز يك اشتباه بزرگ بوده است. برني سندرز با انتقاد از سياست امريكا براي تغيير حكومتها، به كودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت محمد مصدق اشاره كرد و گفت كه اين دخالت تبعات غير منتظرهاي براي جهان داشت. وي همچنين با اشاره به قدرت گرفتن گروههاي افراطي در عراق و ليبي در پي سرنگوني صدام و قذافي تاكيد كرد كه تنها سقوط حكومتهاي مستبد مساله اصلي نيست بلكه بايد به فرداي تغيير حكومت نيز فكر كرد.
اشتياق سندرز در مقابل احتياط كلينتون
عاديسازي روابط تهران و واشنگتن يكي از محورهاي مهم اختلافات دو رقيب دموكرات در شش مناظره قبلي بوده است. جايي كه سندرز از سرعت عمل بيشتر براي عاديسازي روابط ميگويد و كلينتون معتقد است اين كار تنها بايد با تغييري محسوس در سياستهاي تهران انجام شود. اين خط اختلاف در مناظره ششم هم ادامه داشت. سندرز همچنان معتقد است كه مدلي شبيه احياي روابط كوبا و امريكا بايد در قبال تهران نيز انجام شود و كلينتون ميگويد «كارهاي زيادي بايد انجام شود، پيش از آنكه بتوان به عاديسازي روابط، حتي، فكر كرد. » نكته اما اينجاست كه نرمي سخنان سندرز در قبال تهران به هيچ عنوان باعث نشد تا او از ايران با عنوان يك «دشمن» خارجي امريكا ياد نكند. چيزي كه بقيه نامزدهاي انتخاباتي اين كشور در دو حزب دموكرات و جمهوريخواه نيز بر آن تاكيد دارند. تنها تفاوت حرفهاي سندرز در هفتههاي اخير اين بوده كه از يك سو در اين دشمني سهمي هم به عنوان مقصر براي سياست خارجي دولتهاي امريكا قايل است و از سوي ديگر اصرار دارد كه اين دشمني ميتواند با سرعتي بيشتر، تعديل شود. با همين استدلال است كه او اعتقاد دارد در طول زمان هدف، پيدا كردن راه تعامل با دشمنان ايالات متحده است؛ «نه فقط ناديده گرفتن آنها». كلينتون اما در مقابل سخنان اين نامزد سوسياليست حزب دموكرات اينگونه پاسخ داده است؛ «فكر نميكنم هنوز بتوان به عاديسازي روابط فكر كرد. چون در مورد ايران هنوز كارهاي زيادي مانده كه بايد به پايان برسانيم. بله! آنها بايد دست از حمايت دولتي از تروريسم بردارند، آنها بايد دست از ايجاد بيثباتي در خاورميانه، كه به هرجومرج بيشتر انجاميده، بردارند. آنها بايد از سوريه خارج شوند، بايد از حمايت از حزبالله [لبنان] و حماس دست بكشند. بايد از انتقال موشك به غزه، كه ميتواند عليه اسراييل استفاده شود، خودداري كنند... هنوز كارهاي زيادي مانده، قبل از آنكه بتوان در مورد عاديسازي روابط با ايران سخن گفت». اين نخستينبار نيست كه دو طرف از مواضع خود در مورد نحوه ايجاد احتمالي رابطه با تهران دفاع ميكنند. برخي مناظرههاي پيشين كلينتون و سندرز، نيز به بحث درباره ايران گذشته و كلينتون با انتقاد شديد از سندرز تاكيد كرده كه ديدگاه او درباره «لزوم عاديسازي روابط» با تهران «اشتباه» است. در مقابل هم برني سندرز سياست خارجي هيلاري كلينتون را تحت تاثير تفكرات هنري كسينجر، وزير خارجه امريكا در دهه هفتاد سده گذشته، ميداند و ميگويد كسينجر «يكي از مخربترين وزيران خارجه در تاريخ امريكا بود».
سندرز، كودتاي 28 مرداد و تغيير بزرگ
هر چند نامزد 74 دموكراتها هنوز هم مانند بقيه سياستمداران اين كشور از دو حزب دموكرات و جمهوريخواه لفظ «دشمن» براي ايران را اما شايد بتوان گفت در تمام سه دهه اخير او متفاوتترين مواضع را در قبال كشورمان داشته است. او تقريبا تنها نامزدي در انتخابات مقدماتي امريكا است كه نه تنها توافق هستهاي با ايران را بيكم و كاست و بدون اما و اگر قبول دارد كه حتي معتقد است بايد به حركت تنشزدايي در روابط دو كشور شتاب بيشتري هم داد. حال آنكه هيلاري كلينتون به عنوان همحزبي سندرز هم انتقاداتي به برجام وارد دانسته است. كلينتون نه به اندازه جمهوريخواهان اما در جاي خود معتقد است كه اوباما قدري بيش از اندازه در اين توافق به ايران امتياز واگذار كرده است. در چنين شرايطي شايد سخن گفتن از نقش امريكا در كودتاي 28 مرداد توسط يك سياستمدار بلندپايه اين كشور تازگي نداشته باشد اما اذعان به اين موضوع در مرحله انتخابات مقدماتي اين كشور خود نشانههايي تامل برانگيز به دنبال دارد. چرا كه در اين مراحل معمولا نامزدهاي حاضر در ميدان به دليل نوع مناسبات جامعه امريكايي و همينطور در امان ماندن از برخي حملههايي كه شايد غير ضروري به نظر برسند، همه آنچه در دل دارند را بيرون نميريزند. نمونه آن شايد همان عاديسازي روابط امريكا و كوبا باشد. اتفاقي كه در دولت اوباما رخ داد، بدون آنكه وي در مبارزات انتخاباتي خود اشاره چنداني به آن بكند و اين موضوع را ميداني براي تقابل با رقيب تبديل كند. پيش از اين سه بار مقامات عاليرتبه امريكايي از نقش ان كشور در كودتاي 28 مرداد سخن گفته بودند. نخستين بار، 15 سال پيش در سال ۲۰۰۰، مادلين آلبرايت به تاييد نقشآفريني امريكا در كودتاي ۲۸ مرداد ايران پرداخت. و بعد از آن باراك اوباما در دو مرحله، يعني سالهاي 2009 و 2013 از اين موضوع سخن گفت. رييسجمهوري امريكا در سخنان دو سال پيش خود گفته بود؛ «به رسميت شناختن علني حقايق تاريخي بخش مهمي از ديپلماسي است؛ نه فقط گروگانگيري امريكاييان در ايران در سال 1979 بلكه نقش امريكا در سرنگوني محمد مصدق در سال 1953 نيز؛ نخست وزيري كه بطور دمكراتيك انتخاب شده بود. » اين سخنان كه لحني حاكي از پشيماني داشت حالا در كلام سندرز دموكرات و البته سوسياليست و در همان مرحله انتخابات مقدماتي پررنگتر از اين هم شده است. همين هم ميتواند اين افق را ايجاد كند كه در صورت حضور او در كاخ سفيد، تحولي بزرگ در انتظار روابط واشنگتن - تهران خواهد بود.