شبكههاي مجازي، هم خوبند و هم بد
شيرين احمدنيا/
نهادهاي مختلف زندگي در عصر ارتباطات مجازي از نفوذ رسانههاي جمعي، اينترنت و شبكههاي اجتماعي تاثير گرفتهاند. اما شايد يكي از مهمترين اين عرصهها كه بيشترين تاثير را از نفوذ رسانههاي جمعي گرفته، نهاد خانواده است. امكانات ارتباطي وسيع و پردامنه اينترنت و شبكههاي مجازي، فراتر از مرزهاي مرسوم جغرافيايي، تاثير مستقيم خود را بر شكلگيري روابط انساني و تسهيل و تقويت و در مواردي تشويق برخي از اشكال مالوف سنتي باقي گذاشته است. پيشرفت سريع تكنولوژي حتي منجر به حذف تدريجي برخي از ابزارهاي متداول ارتباطي شده كه از منظر و دسترس نسلهاي جديدتر به تدريج كنار ميرود. امروزه شاهد جايگزيني آنها با اشكال نوين از شيوههاي تبادل پيام شدهايم. به همين ترتيب در عرصه رابطههاي صميمانه در صحنه روابط اجتماعي نيز شاهد جايگزيني بسياري از ارتباطات و تعاملات چهره به چهره و مستقيم با انواعي از ديدارها و تبادل پيامهاي دوستي و معاشرت در دنياي مجازي هستيم. اين تا جايي ادامه دارد كه گفته ميشود بيشترين حوزهاي كه شبكههاي اجتماعي تاثير پذيرفته است حوزه ارتباطات و تعاملات انساني است. شبكههاي اجتماعي مرزهاي قراردادي و عرفي را از ميان برداشته و افراد را وراي مرزهاي جفرافيايي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و عقيدتي كنار هم گذاشته است. علاوه بر اين شبكهها حوزه اطلاعرساني را نيز دگرگون كرده و رجوع به رسانههاي مكتوب را بهشدت كاهش داده و از سويي موجب كاهش ارتباط رودررو و فيزيكي انسانها شده است. براي مثال افرادي كه در شبكههاي اجتماعي فعال هستند كمتر به ديد و بازديد اقوام و دوستان ميروند و كمتر با اعضاي خانواده خود صحبت ميكنند.
بسياري از اين تغييرات منجر شده است كه جامعه هم به حضور افراد به خصوص نسل جوان در فضاي اجتماعي مجازي و تبعات اجتماعي و فرهنگي آن حساسيت نشان دهد. تحقيقات نشان ميدهد استفاده از شبكههاي مجازي منجر به افزايش معاشرت اجتماعي شده و از سويي نگرانيهايي در خصوص نقش شبكههاي اجتماعي در كاهش ارتباطات خانوادگي مطرح شده است. اما آنجا اين موضوع بايد منجر به نگراني شود كه افراد در استفاده از شبكههاي مجازي دچار اعتياد شوند. بايد دانست كه اين اعتياد ممكن است منجر به عوارض روحي مانند افسردگي، خجالتي شدن، گوشهگيري و تمايل به دوري از اجتماع و كاهش اعتمادبهنفس شود.
از سويي استفاده درست از اينترنت ميتواند منجر به اعتمادبهنفس و تجربه مثبت در برقراري ارتباط و تعامل با ساير افراد براي كودكان باشد و كاربران جوان و نوجوان اينترنت ميتوانند منابع بيشتري از حمايت اجتماعي را در فضاي مجازي دريافت كنند. از سويي دامنه اطلاعات و معلومات كاربران اينترنت ميتواند بهشدت افزايش يابد و امكان تعامل با افرادي كه از آنها دور هستند نيز فراهم ميشود.
بنابراين با توجه به مزايا و معايب توامان حضور در شبكههاي اجتماعي مجازي بايد گفت نظارت دايمي والدين روي عملكرد كودكان و نوجوانان در شبكههاي مجازي و هوشياري و مراقبت از روابط فرزندانشان در فضاي مجازي و از سويي ارتقاي سواد رسانهاي خانوادهها و استفادهكنندگان از شبكههاي مجازي هر دو ميتواند در كاهش عوارض سوءاستفاده از اين امكانات بكاهد و كاربران را از مزاياي آن بهرهمند كند.