• ۱۴۰۳ جمعه ۶ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3480 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۲ اسفند

اين سخنگويان اميد...

اصغر زارع كهنمويي٭

كاش مي‌شد، صحنه‌هاي بي‌بديل هفته اول اسفند را مستند كرد. روايت اين يك هفته مي‌تواند مرجع دست اول و درسنامه آموزنده دموكراسي‌خواهي براي جهانيان باشد. مخالفان اصلاحات چه‌ها كه نكردند تا كافه را به هم بريزند اما توفيق نداشتند، چون كساني كه براي فتح صندوق‌ها سرازير خيابان‌ها شدند، سوداي اصلاح داشتند و همه نقشه‌هاي مخالفان را ازبر بودند. آنان مسلط‌ترين افراد به آرايش انتخاباتي جبهه مقابل هستند، مي‌دانند براي اينكه بمانند، نبايد با كساني گلاويز شوند كه گلاويز شدن، مسلك و راهبردشان است.
مي‌گفت؛ كساني كه براي آرامش كشور از چشم‌ها، اشك‌ها و تمناهاي جواني خود مايه گذاشتند. منتخبان واقعي پايتخت، اين 30نفر نيستند، نمايندگان اصلي، جواناني هستند كه در نااميدي مطلق به گفت‌وگوي چهره به چهره با مردم تهران نشستند و آنان را براي راي دادن به ليستي كه هرگز نمي‌شناسند قانع كردند.
اينان بازيگران اصلي دهه 90هستند، اصحاب حلقه نخست دموكراسي‌خواهي و سوداگران حيات آرام براي ايرانيان. اينان ديگر‌گونه هستند، طور ديگري مي‌انديشند، طور ديگري مي‌بينند و تفاوت بسيار زيادي با سياست‌مداران نسل قبل دارند. هرچه آنان، سوداي كسب قدرت و قبضه سياست داشتند، اينان در سوداي «زيبا زيستن»اند. «فرديت» براي پدران‌شان اصل بود و به همين دليل از ميان آنان شخصيت‌هاي بلند برخاسته است. اما براي اينان «جمعيت» اصل است. اينان نماينده ندارند، نماينده آنها كارويژه دسته‌جمعي‌شان است كه در كنار هم و با هم انجام مي‌دهند. در مناسبات آنان فرمانده و سرباز و رعيت، ليدر و نوچه و... مطرح نيست، همه آنان در كنار هم، فرمانده‌‌اند و بي‌هم، هيچند.
اسفند 94 مي‌گويد، نسل جديدي از سياست‌ورزان ايراني ظهور كرده است، نسلي جديد كه زبان مردم را بهتر مي‌فهمد و مي‌داند چگونه با مردم گفت‌وگو كند تا آنان را قانع كند؛ نسلي جديد با ادبيات جديد و روياهاي جديد. «زيستن» روياي بزرگ آنان است. آنان شايد آرمان‌گرا نباشند شايد، نماينده خوبي براي آرمان‌هاي سنگين و بزرگ دهه‌هاي گذشته نباشند اما قدرت عمل سياسي را مي‌دانند و فهم اين را كه «اكنون بايد اين كار را انجام داد». آنان شايد از نسل همان كساني باشند كه دو سال پيش براي مرگ مرتضي پاشايي خيابان‌هاي تهران و شهرهاي بزرگ را فتح كردند. همان‌ها كه «براي سياست كه براي «زيبا زيستن» مدام به خيابان مي‌آيند؛ يك روز براي مقابله با اعتراض به اسيدپاشي و روزي ديگر براي وداع با اسطوره‌اي كه اسطوره نبود. »
نسل جديد، نسل دل‌رحم و نازك‌دل است اما عمل‌گرا، جسور، پيگير، جدي و پر از اميد. «زيستن» سرواژه اين نسل است. كاش در طرحي جامعه‌شناختي، گفت‌وگوهاي نسل جديد سياست‌ورزان ايراني با مردم بررسي شود و به اين يك سوال بزرگ و جدي پاسخ داده شود: آنان چگونه مردم را قانع كردند؟ شايد پاسخ را در زيست‌جهان آنان بيابيم. دختران و پسران كافه‌نشيني كه هريك چند مدرك عالي دانشگاهي در جيب دارند، تخصص و مهارت‌هاي نرم‌افزاري قابل اعتنايي دارند، جسارت و جديت بي‌مثالي دارند، نگاه متفاوتي به دنيا دارند و از همه مهم‌تر، احساسات و عواطف بسيار شكننده و البته پيش‌برنده‌ دارند. سياست‌ورزي آنان در متن سبك زندگي خاص‌شان نهفته است. آنان سياست را نيز همچون موسيقي، همچون سينما، همچون ورزش و... براي خوب زيستن مي‌خواهند.
دشواري اصلاحات اكنون بر شانه‌هاي جوانان زير 30سال نشسته، همان‌ها كه همه پايتخت‌نشينان، هفته گذشته نمونه‌هايش را ديدند: «بفرماييد... ليست اميد... ليست آقاي... خواهش مي‌كنم به كل ليست راي بدهيد... فراموش نكنيد... » آنها آموزگاران دموكراسي‌اند. روش كارشان، گفت‌وگو است؛ گفت‌وگو با مخالفان‌شان به‌خصوص مخالفاني از نسل پدران يا پدربزرگان‌شان. اين، سبك سياست‌ورزي آنان است؛ وسط خيابان مي‌ايستند و رو در رو با رهگذراني كه ديگر نااميد شده‌اند، به گفت‌وگو مي‌پردازند. «صداقت»، «شجاعت» و «تكرار» (training) برگ برنده آنان است. آنها در اين روزها آنقدر گفتند و تكرار كردند تا توانستند بخش قابل توجهي از مردم تهران را قانع كنند كه به تمام ليست راي بدهند. يادمان نرود، در كنار احترام وصف ناپذير، آنان بي‌احترامي‌ها و اهانت‌هاي بسياري را نيز تحمل كردند و البته حتي يك مورد درگيري ميان آنان و مخالفان گزارش نشده است.
برگ برنده رهبران اصلاحات در اين است كه اعتماد اين نسل را به خود جلب كرده‌اند. محبوبيت رهبران اصلاحات در ميان اين نسل، بزرگ‌ترين سرمايه اصلاحات است. درواقع، كار اصلي را نه رهبران كه همين جوانان گمنام كردند. اما يك هشدار جدي بايد به رهبران، سياست‌گذاران و منتخبين اصلاحات داد. «محبوبيت» و «اعتماد» سرمايه‌هاي بسيار بزرگي هستند كه به‌كندي و به‌سختي حاصل مي‌شود اما به‌تندي و به‌آساني از دست مي‌رود. نسلي كه شما با اتكا به عواطف و فهم و تلاش آنان، در يك هفته، تهران را فتح مي‌كنيد، بسيار عملگرا و نتيجه‌گراست. اگر محصول عمل سياسي را به‌صورت محسوس درك نكنند، قطعا و قطعا رويگردان خواهند بود. هزاران جوان گمنامي كه توصيف‌شان رفت، با شما عقد ابدي نبسته‌اند، اگر شما نتوانيد به تحقق روياي «زيبا زيستن» آنان كمك كنيد، قطعا از شما نااميد خواهند شد.
كاش امسال جايزه صلح نوبل به اينان اهدا شود؛ به اين سخنگويان اميد. كاش سياستمداران، دانشوران، كارگزاران، كارآفرينان و حتي مخالفان، قدر جواناني را كه مرجع اميد هستند، بدانند.‌اي كاش، منتخبان فراموش نكنند كه قهرمانان اصلي اين كارزار چه كساني بودند و چه مي‌خواهند. كاش پدران و مادران‌مان، قدر اين حنجره‌هاي شرقي را بدانند... آنان شايسته بهترين تكريم‌ها هستند... براي تكريم آنان، شعر و يادداشت و خطبه لازم نيست، براي اينكه آنان را در كنار خود داشته باشيم بايد روياهاي‌شان را محقق كنيم.
٭روزنامه‌نگار

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون