مردي همسر، پدرزن و مادرزن خود را كشت
قتل عام خانوادگي با كلاشينكف داماد
اهالي روستاي سوخورشهباز از جزييات حادثه به «اعتماد» گفتند
اعتماد| «مردي كه «با اطلاع از طلاق غيابي همسرش» به خانه پدرزنش رفته بود، همسر، پدرزن و مادرزن خود را به گلوله بست و كشت.» اين گفته يكي از اهالي روستاي سوخورشهباز در گيلانغرب به «اعتماد» است كه خانواده دو طرف درگير را ميشناسد. به گفته او متهم مردي 35 ساله است كه صبح جمعه، با يك قبضه سلاح كلاشينكف به خانه پدرزنش رفت و با به رگبار بستن اهالي خانه، همسر، پدرزن و مادرزن خود را به قتل رساند و دو برادزنش را نيز مجروح كرد.
معاون اجتماعي پليس كرمانشاه نيز با اشاره به درگيري متهم با ماموران هنگام دستگيري از اختلاف او با همسرش خبر داد و گفت: «متهم در مدت شش سال نامزدياش، درگيريهاي مستمري با همسرش داشت. اين اختلافات به تدريج بالا گرفت و سرانجام به تهيه اسلحه توسط او و انجام اين جنايت هولناك انجاميد.» به گفته سرهنگ محمدرضا آمويي، اختلافات متهم با خانواده همسرش به دادگاه نيز كشيده بود. اشاره او به درگيريهاي ادامهدار آنها است كه يكي از اهالي روستا با تاييد آن گفت: «متهم قبلا يك بار در تهران با يكي از برادرزنهايش درگير شده بود و كارشان به دادگاه كشيد. آنها پرونده داشتند. همين اختلافات دست آخر به طلاق كشيد.»
متهم در نخستين بازجوييها پس از دستگيري به كارآگاهان گفته است: «چند سال قبل با مهسا ازدواج كردم اما سال 89، به خاطر اختلافاتي كه با هم داشتيم، طلاق گرفتيم. من بعد از مدتي دوباره تصميم به بازگشت گرفتم و مهسا را راضي كردم كه با هم ازدواج كنيم. خانوادهاش را هم راضي كردم اما پس از مدتي، دوباره اختلافات شروع شد. ديگر از كارهاي زنم و دخالتهاي خانوادهاش خسته شده بودم به همين خاطر شب حادثه سراغشان رفتم و بعد از كشتن مهسا، پدر و مادرش را هم به قتل رساندم.»
متهم از چهار سال پيش با مهسا كه از بستگان اوست عقد كرده بود اما موفق به زندگي با او نشد و خانوادهاش خواستار جدايي آنها بودند. يكي از همسايهها با بيان اين موضوع گفت: «من شنيدهام، وقتي تصميمشان به طلاق قطعي شد، متهم براي كار به تهران رفت تا مهريه زنش را تامين كند. نميخواست تا وقتي مهريه را تمام و كمال نداده، زنش را طلاق بدهد اما پس از مدتي كه ديد توانايي پرداخت همه مبلغ مهريه را ندارد، چند ريش سفيد را به خانه آنها فرستاد تا درباره گذشت از دريافت بقيه مبلغ صحبت كنند كه به جايي نرسيد. دست آخر هم وقتي فهميد طلاق غيابي زنش را گرفتهاند، به روستا برگشت و آن كار وحشتناك را انجام داد.»
با گذشت سه روز از وقوع حادثه، دو مجروح همچنان در بيمارستان بسترياند و اقدامات درماني روي آنها ادامه دارد. متهم نيز همچنان تحت بازجويي است تا جزييات شب حادثه روشن شود. با اين همه هنوز اهالي روستا قادر به پذيرش وقوع اين حادثه نيستند: «متهم پسر بدي نبود. وضع مالي خوبي هم داشت. وقتي زنش را طلاق دادند، برگشت و آنها را به رگبار بست.»