فدريكا موگريني در راس هياتي عاليرتبه به تهران ميآيد
سفري براي غنيسازي اقتصادي برجام
سارا معصومي/ ديپلمات 42 ساله ايتاليايي، فدريكا موگريني كه مسووليت سياست خارجي اتحاديه اروپا را بر عهده دارد، امروز به تهران ميرسد؛ دومين سفر وي از تاريخ 1 نوامبر 2014 كه اين پست را در اختيار گرفته است. موگريني يكي از آن چهرههاي نام آشنا براي ايرانيها در دو سال اخير است. در تمامي روزها و شبهاي دو سال مذاكرات نفسگير ايران و 1+5، ايرانيها يا كاترين اشتون را به عنوان نماينده اروپا در مذاكرات ميديدند يا پس از وي به ديدن سيماي فدريكا موگريني عادت كرده بودند. ايتالياييها در روزهاي پس از ورود ايران و جامعه جهاني به فاز اجراي توافق هستهاي، گوي سبقت را از سايرين در قاره سبز ربودهاند. متئو رنتسي، نخستوزير ايتاليا هفته گذشته به عنوان عاليرتبهترين مقام اروپايي از زمان اجرايي شدن برجام به تهران آمد و امروز هم موگريني كه ايتالياييالاصل است به عنوان رييس كميسيون سياست خارجي اتحاديه اروپا به پايتخت ايران ميآيد تا فصل جديدي را در رابطه ايران با اتحاديهاي كه تا به امروز 28 كشور را در دل خود جاي داده است، آغاز كند.
رابطهاي گاه دور، گاه نزديك
ايران روزهاي تحريم اقتصادي و انزواي سياسي تحميلي را پشت سرگذاشته است و اروپاييها ميگويند كه به دنبال احياي رابطه با تهران هستند؛ رابطهاي كه در دوره دوم دولت دهم در ايران عملا به اغمايي طولاني مدت رفته بود و رفت و آمد جدي ميان ايران و پايتختهاي كشورهاي اروپايي در آن دوره صورت نميگرفت. رابطه ايران و اتحاديه اروپا در سالهاي پس از انقلاب اسلامي ايران همواره رابطهاي پرحرف و حديث بوده است. ايران از يك سو با تكتك كشورهاي اروپايي رابطه داشته و البته مناسبات تهران با هركدام از اين كشورها متفاوت با ديگري بوده است و از سوي ديگر هم رابطه آن با خود اتحاديه اروپا تحتتاثير فراز و فرودهاي سياسي بسيار بوده است. در اين شطرنج، ايران آن بازيگر ثابت و اروپا آن متغيري بوده است كه هر بار تحت تاثير عامل سومي يا به ايران نزديك شده يا از آن فاصله گرفته است. در سالهاي جنگ تحميلي، زماني كه صدام حسين به ايران حمله كرد اروپاييها ترجيح دادند خود را به نديدن
و نشنيدن زده و از دور نظارهگر بمانند. با تطويل بحران و زماني كه مشخص شد صدام حسين با طولاني كردن جنگ نميتواند به خواست خود در ايران دست
پيدا كند، شاهد اندك جنب و جوشي در قاره سبزنشينها براي رسيدگي به پرونده جنگ تحميلي بوديم. در آن سالها ايران رابطه پررنگي با كشورهاي اروپايي كه قريب به 10 تا 15 مورد آنها در يك قالب قرار گرفته بودند، نداشت و تنها گاه براي توازنسازي يا تعامل با يكي از كشورهاي اروپايي عضو آن اتحاديه بود كه به سراغش ميرفت. جنگ پايان گرفت و ايران از زير خاكسترهاي جنگ با موفقيت بيرون آمد. رابطه ايران با اروپا در آن سالها وارد فاز جديدي شد؛ فازي كه هنوز تجربه تلخ ايرانيها از انفعال اروپا در برابر حمله صدام به ايران بر آن سايه انداخته بود و البته احتياط اروپاييها هم در آن دوره فاحش بود. آلمانها زودتر از ساير كشورها به سراغ ايران آمدند. انگيزه هم اقتصادي و برقراري روابط نفتي و تامين انرژي بود. اندك اندك كارتهاي خريد و فروش نفتي و اقتصادي روي ميز ايران و اروپا افزايش يافت. در همين اثنا بود كه در كنار ارتباطهايهاي اقتصادي، نيم نگاهي هم به رابطههاي سياسي آغاز شد. نخستين دور گفتوگوهاي سياسي جدي ايران و اروپا تحت عنوان گفتوگوهاي انتقادي آغاز شد. رايزنيهايي كه از نام آن هويدا بود بيشتر در مسير گلايههاي دوجانبه و انتقادهاي جدي قرار دارد. ايران و اتحاديه اروپا پس از گذران آن دور از رايزنيها به گفتوگوهاي فراگير رسيدند. در اين قالب، مباحث كلانتري مورد توجه دو طرف قرار ميگرفت. بحث در خصوص اختلافهاي حقوق بشري ميان ايران و اتحاديه اروپا هم در همان سالها آغاز شده بود. اين گفتوگوها در مسير تعاملي و مثبتي پيش ميرفت كه ايران و تروييكاي اروپايي به سالهاي 2003 تا 2005 و شكست در مذاكرات هستهاي پس از دورنماي مثبتي كه رايزنيهاي هستهاي پيدا كرده بود، رسيدند. از پس از شكست مذاكرات چهار جانبه ايران با فرانسه، انگليس و آلمان بود كه مباحث هستهاي نه تنها بر رابطههاي دوجانبه ايران با كشورهاي اروپايي سايه انداخت كه رابطه ايران و گفتوگوهاي آغاز شده آن با اتحاديه اروپا را هم تحتالشعاع قرار داد. از آن سالها رابطه ايران با اتحاديه اروپا ابتدا با شيب ملايم و سپس در سالهاي واپسين دولت دهم با شيب تند در مسير قطع كامل قرار گرفت. تحريمها عليه ايران از كانال شوراي امنيت سازمان ملل متحد و امريكا آغاز و به تحريمهاي اتحاديه اروپا منتهي شد. اروپاييها با روي كار آمدن باراك اوباما، رييسجمهور امريكا به اجماعي بيسابقه با امريكا در مقابله با ايران تن دادند و تخاصم جاي تفاهم در رابطه اتحاديه با تهران را گرفت. اين تخاصم تداوم داشت تا تابستان 92 كه دولت يازدهم به رياست حسن روحاني، رسما سكان هدايت قوه مجريه را از دولت دهم تحويل گرفت. حسن روحاني براي اروپاييها آن چهره نام آشناي مذاكرات هستهاي در سالهاي 2003 تا 2005 بود كه به شيخ ديپلمات شهرت داشت. روحاني با شعار «تعامل با جهان» آمد و اولويت آن هم حل مساله هستهاي در يك چارچوب زماندار و مشخص بود. در سه سال گذشته همزمان با پيشبرد مذاكرات هستهاي، محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران تلاشهاي فراگير براي كاستن از اختلافهاي سياسي با قاره سبز را هم آغاز كرده بود. در حاشيه گفتوگوهاي هستهاي، گفتوگوهاي مفصل ميان محمدجواد ظريف، با مسوولان دورهاي كميسيون روابط خارجي اتحاديه اروپا هم صورت ميگرفت. كاترين اشتون كه در دولت دهم ايران هم مقابل مذاكرهكنندگان وقت مينشست پس از توافق موقت ژنو، تابوي رفت و آمد اروپاييها به ايران را شكست و راهي تهران شد. 17 اسفند 92 بود كه كاترين اشتون، مسوول سابق سياست خارجي اتحاديه اروپا و هماهنگكننده گروه 1+5 در مذاكرات هستهاي با ايران راهي تهران شد. سفر دوروزه بود و در اين مدت اشتون با محمدجواد ظريف وزير امور خارجه، حسن روحاني رييسجمهور، علي شمخاني دبير شورايعالي امنيت ملي، علي لاريجاني رييس مجلس و همچنين سعيد جليلي دبير سابق شورايعالي امنيت ملي ديدار و رايزني كرد.
موگريني و اشتياق رابطه با ايران
در سال 93، كاترين اشتون جاي خود را به ديپلماتي جوانتر از ايتاليا داد. فدريكا موگريني از همان ابتداي به دست گرفتن مسووليت تاكيد كرده بود كه توافق هستهاي بايد هرچه سريعتر ميان ايران و 1+5 حاصل شود تا دو طرف بتوانند در خصوص ساير حوزهها به خصوص مسائل منطقهاي با هم رايزني كنند. همين اظهارات موگريني و برخورد وي با تيم مذاكرهكننده ايران وي را به چهرهاي تقريبا مثبت در افكار عمومي ايران تبديل كرد. ششم مرداد 1394 و اندكي پس از توافق تاريخي هستهاي در وين بود كه مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا براي نخستينبار به ايران آمد. پيگيري پرونده برجام و بررسي زمينههاي گسترش روابط تهران و اتحاديه اروپا از جمله محورهاي مدنظر موگريني و همراهانش در اين سفر بود. ثمره بحثهاي ظريف و موگريني در خصوص گسترش رابطه تهران و اتحاديه اروپا، زدهشدن جرقههاي آغاز گفتوگوها در سطح عالي بود. براساس تعريفي كه دو طرف به آن دست پيدا كردند در سال دو بار معاونان وزير امور خارجه ايران و مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا با هم ديدار خواهند كرد و ديدار وزير و مسوول كميسيون هم حداقل يك بار در هر سال تكرار خواهد شد. پس از سفر موگريني به تهران، معاون وي هلگا اشميد در بهمن ماه 94 به تهران آمد تا وقفهاي در دومينوي شكل گرفته به وجود نيايد. پس از حضور اشميد در تهران، ظريف در تاريخ
25 ديماه براي ديدار با مقامهاي بلژيك و البته رايزني با مسوولان اتحاديه اروپا به بروكسل رفت. سخنراني صريح ظريف در كميته روابط خارجي اتحاديه اروپا توجهها را به سمت خود جلب كرد و بازتاب بسياري در رسانههاي بينالمللي داشت. امروز موگريني براي پاسخ دادن به آن حضور ظريف در مقر اتحاديه اروپا و آغاز نخستين دور گفتوگوهاي عالي ايران و اروپا در سطح عالي در سال 95 به تهران ميآيد. روي كارآمدن دولت حسن روحاني نه تنها به توافق هستهاي منتهي شد، بلكه منجر به شكلگيري منسجمترين و شكيلترين رابطه تاريخي ميان ايران و قاره سبز هم شد. امروز براي نخستينبار در اين رابطه، هياتي متشكل از هفت كميسر اتحاديه اروپايي، فدريكا موگريني را در اين سفر به ايران همراهي ميكنند. هفت كميسر فوق همگي از كاركشتهترينها در حوزههاي تخصصي خود هستند و از نام كميسيونهاي تخصصي آنها نظير تغييرات آب و هوا و انرژي، بازار داخلي صنعت كارآفريني و شركتهاي كوچك، تحقيقات
علوم و نوآوري، كمكهاي بشردوستانه و مديريت بحران، حمل و نقل، محيط زيست و امور دريايي و شيلات، آموزش و فرهنگ و جوانان و ورزش مشخص است كه اين سفر اروپاييها بيشتر رنگ و بوي اقتصادي دارد. حوزه كاري هركدام از اين كميسرها، حوزههاي چند وزير را در ايران شامل ميشود و به همين دليل پيشبيني ميشود كه هركدام از آنها با چند وزير كابينه روحاني در اين سفر ديدار و رايزنيهاي جدي داشته باشند.
بسترسازي اقتصادي برجام
اين هيات اروپايي در حقيقت ميآيد تا زمينهسازي براي آينده رابطه ايران و اتحاديه اروپا در قالب يادداشت تفاهمهايي كه امضا خواهد شد، صورت بگيرد. پيشبيني ميشود كه در اين سفر يادداشت تفاهم همكاريهاي آتي ايران و اتحاديه اروپا ميان ظريف و موگريني امضا شود. از پس از اجراي برجام، ايران با كشورهايي نظير فرانسه سند همكاري يا نقشه راه امضا كرده و به نظر ميرسد كه در مدتزمان حضور موگريني در تهران، چنين سند همكاري ميان تهران و اتحاديه اروپا هم امضا شود. موگريني به تهران ميآيد تا در روزهاي پايان تحريمهاي هستهاي ايران، در خصوص دورنماي اينده همكاريهاي عمومي ايران و اروپا در بخشهاي تخصصي تصميمگيري كند. هر توافقي كه ميان ايران و اتحاديه اروپا به دست بيايد ميتواند به مثابه اتمام حجت و الگويي براي 28 عضو اين اتحاديه هم باشد. كميسيون اروپا در حقيقت بخش تداركاتي و هدايتكننده كل رابطههاي 28 كشور داخل اتحاديه با ايران است و كشورهاي عضو مقيد و موظف به همكاري با ايران در چارچوب اسناد همكاري ايران با اتحاديه اروپا خواهند بود. تلاش اتحاديه اروپا براي تاسيس دفتر نمايندگي در ايران يا اقدامي مشابه كه تسهيلكننده تاسيس دفتر در آينده باشد، در سفر موگريني به تهران ادامه پيدا خواهد كرد. در سالهاي گذشته نماينده ايران در بروكسل جدا از سفير رابطه دوجانبه، نماينده ايران در اتحاديه اروپا هم بوده است اما از نماينده اين اتحاديه در ايران خبري نبوده و نيست. اروپاييها تا به امروز در تهران غايب بودند و از درخواستهاي روشن آنها گشايش نمايندگي سياسي اتحاديه در تهران است. برخي منابع ايراني آگاه ميگويند كه احتمالا ايران و اتحاديه اروپا به عنوان راهحلي كوتاه يا ميان مدت به اين نتيجه ميرسند كه نمايندگان اتحاديه در نمايندگي يكي از كشورهاي عضو در تهران فعاليتهاي خود را آغاز كنند. اين كشور ميتواند رييس دورهاي اتحاديه اروپا باشد. جدا از مباحث سياسي كه در ديدارهاي ظريف با موگريني مطرح خواهد شد و احتمالا به رايزنيهاي دو طرف در خصوص مسائل منطقهاي هم منتهي خواهد شد، رايزنيهاي نمايندگان دو طرف در خصوص همكاريهاي دوجانبه در حوزه انرژي از مهمترين بخشهاي اين سفر خواهد بود. اروپا در شرايط فعلي به دليل مشكلات در رابطه با روسيه، به ايران بسيار اميدوار است. از ديرباز تنوع منابع تامين انرژي در دستور كار اروپا قرار داشته و اروپاييها به دنبال پيدا كردن منابع جايگزين و تنوع منابع براي تامين انرژي خود هستند. بر همين اساس، اتحاديه اروپا ايران را معتبرترين منبع جايگزين براي تامين انرژي 28 كشور عضو خود ميداند و در نقشه راه كميسيون براي انرژي اروپا، ايران يكي از منابع اصلي تامينكننده در 25 سال آينده است. با وجود عزم اروپاييها براي بازگشت به بازار انرژي ايران، سالها دور ماندن از اين بازار، مسير بازگشت را پرسنگلاخ كرده است. اتحاديه اروپا در قالب برجام خود را متعهد به تلاش براي برداشته شدن تحريمها و همچنين فضاي رواني آنها كرده است، سفر موگريني در شرايطي كه هنوز برخي بانكها و موسسههاي خصوصي اروپايي بيم نزديك شدن به تهران را دارند ميتواند چراغ سبزي باشد براي سرمايهگذاري در تهران. اروپاييها يك به يك به ايران ميآيند تا در روزهاي پرآشوب رقابتهاي انتخابات رياستجمهوري در امريكا، به جهان بگويند كه برجام، توافقي بينالمللي بود كه تعهد بينالمللي را براي همه ما ايجاد كرده است.