حميدرضا آصفي در گفتوگو با «اعتماد»:
ديد مسوولان ارشد نظام به اروپا مثبت است
محمدابراهيم ترقينژاد/ دومين سفر در يكسال گذشته. امروز فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپايي به همراه هفت كميسيونر ديگر اتحاديه اروپايي به تهران ميآيد و با محمدجواد ظريف و ديگر مقامات عاليرتبه ايراني ديدار خواهد كرد. در خصوص سفر هيات عاليرتبه اتحاديه اروپايي به تهران، گفتوگويي با حميدرضا آصفي، سخنگوي پيشين وزارت امور خارجه و سفير ايران در آلمان شرقي و فرانسه داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
سفر فدريكا موگريني به تهران در حالي صورت ميگيرد كه با وجود رفع تحريمها، فضاي رواني هراس همكاري با ايران از سوي شركتهاي اروپايي ديده ميشود. چقدر سفر مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپايي ميتواند در تخفيف اين فضاي رواني موثر باشد؟
ما پيش از اين هم شاهد سفر فدريكا موگريني يا كاترين اشتون و حتي پيشتر از آن، خاوير سولانا به ايران بودهايم ولي اين سفر از اين جهت اهميت مييابد و با سفرهاي پيشين همتايان سابق خانم موگريني تفاوت پيدا ميكند كه پس از اجرايي شدن برجام صورت گرفته و در راستاي توافقي است كه با گروه 1+5 انجام شده است. بنابراين اين سفر، سفر مهمي است به خصوص آنكه پس از سفر چند هيات عاليرتبه اروپايي به تهران صورت ميگيرد كه آخرين آن، سفر نخستوزير ايتاليا به ايران بود. بايد از فرصتهاي اين سفر استفاده كرده و موضوعات مدنظر ايران به اين مقام عاليرتبه اروپايي منتقل شود. يكي از موضوعاتي كه بايد به خانم موگريني منتقل شود، اين است كه اروپا بايد خود را از سياستهاي امريكا رها كند. در دوران تحريمها، اروپاييها نخستين قربانيان اين سياست بودند. اين قرباني شدن هم فقط مختص به محروم شدن از بازار ايران نبود، بلكه آنها از رايزنيهاي سياسي و منطقهاي با ايران هم محروم شدند. بايد تاكيد شود كه خط مشي مستقل اروپا در مسائل مختلف براي ايران حايزاهميت است و بانكها و شركتهاي اروپايي بايد وارد عمل شوند. هماكنون بخشي از مساله عدم همكاري با ايران، به دليل فضاي رواني هراس است ولي بخش بزرگي از اين مساله هم به دليل بيرغبتي بانكها و شركتهاي بزرگ اروپايي است كه با امريكا ارتباط دارند. اظهارات اخير مديرعامل شركت ايرباس در اين راستا است. ما بايد بگوييم كه فضاي رواني هراس همكاري با ايران با توافق هستهاي رفع شده و آنها بايد عملا وارد همكاري شوند. اين سفر ميتواند اطلاعات دست اولي را در اختيار اروپاييها قرار دهد و در افزايش همكاري ميان طرفين موثر و مفيد باشد.
آيا اروپاييها با اين رفت و آمدها در حال فاصلهگيري از واشنگتن در مقابله با ايران هستند؟
پاسخ من به اين سوال هم مثبت و هم منفي است. به هر حال اروپا ميداند مهمترين كشور منطقه و كشوري كه ميتواند در آن سرمايهگذاري مطمئني كرده و اعتماد داشته باشد، ايران است؛ چه از نظر سياسي و چه از نظر اقتصادي. ثبات سياسي، موقعيت ژئوپولتيكي بينظير، ظرفيتهاي بالاي اقتصادي مانند نيروي كار تحصيلكرده، هر كشور و از جمله اروپاييها را وسوسه ميكند تا با ايران در همه زمينهها رابطه برقرار كنند. آنها نسبت به اين مسائل آگاه هستند و به همين خاطر هم بايد از امريكا درباره ايران فاصله بگيرند ولي از آن جهت پاسخ به اين سوال منفي است كه ما بايد از آنها در ميدان عمل هم تحرك جدي ببينيم و تا وقتي اين تحرك ديده نشود، با قاطعيت نميتوان گفت آنها از واشنگتن فاصله گرفتهاند.
اروپا تا چه اندازه توانايي همراه كردن امريكا جهت همكاري با ايران و تسهيل در روند مبادلات بانكي را دارد؟
يك واقعيت وجود دارد و آن، اين است كه اجماع كشورهاي غربي عليه ايران از بين رفته است. واقعيت ديگر هم اين است كه شرايط منطقه به گونهاي است كه به غير از ايران، فرداي ديگر كشورهاي خاورميانه غيرقابل پيشبيني است. اين سخن به معناي آن است كه كشورهاي منطقه فاقد تواناييهاي لازم براي شريك پايدار و قابل اعتماد بودن، هستند. وقتي شرايط به اينگونه است، بهترين و تنها شريك براي اروپا، ايران است و به همين دليل، اروپاييها به امريكاييها فشار ميآورند. البته اروپاييها هم چند دستهاند؛ دسته نخست، كشورهايي هستند كه با ما همراهتر هستند، مانند آلمان و ايتاليا. دسته دوم نيز كشورهايي هستند كه به امريكا نزديكترند. با اين حال، اروپا تلاش ميكند تا امريكا را مجاب كند تا روش خود را در برابر ايران تغيير دهد. البته يك واقعيت مهم ديگر نيز وجود دارد و آن، انتخابات رياستجمهوري امريكا است كه اروپاييها نيمنگاهي به آن دارند و اين موجب ميشود تا آنها سياست صبر را پيشه كنند. به نظر من، اين مسائل و شرايط بايد در اين سفر تشريح شود. هماكنون اخباري مبني بر احتمال افتتاح اتحاديه اروپايي در ايران وجود دارد كه نشان ميدهد در اروپا، ميل همكاري با ايران تشديد شده است. ما بايد به آنها بگوييم كه امريكا بدش نميآيد تا وقتي خودش در بازار ايران حضور ندارد، شما هم از بازار ايران محروم شويد. بايد به آنها گفت كه چون سياست امريكا در رابطه با ايران، خصمانه است، نگرش متفاوتتري نسبت به اروپا در ايران وجود دارد. بايد گفت كه امريكا شما را گروگان رابطه خود با ايران گرفته و نميخواهد شما زودتر از او به بازار ايران وارد شويد و به همين خاطر، بايد از سياست امريكا درباره ايران آزاد شويد.
آيا اكنون فضاي روابط ميان ايران و اتحاديه اروپايي به گونهاي است كه آنها در تهران دفترشان را بازگشايي كنند؟ بازگشايي اين دفتر چه تاثيراتي بر روابط ايران و اتحاديه اروپايي ميگذارد؟
فضا براي افتتاح اين دفتر وجود دارد. هم ايران براي همكاري با اروپا علاقه دارد و هم آنها خواهان برقراري رابطه با ما هستند. من شما را به فرمايشات رهبري در ديدار با نخستوزير ايتاليا ارجاع ميدهم يعني ديد مسوولان ارشد نظام نسبت به اروپا مثبت است. آنها هم براي تفريح و گردش به ايران نميآيند بلكه توسعه و چگونگي همكاري با ايران را مدنظر دارند. ما هماكنون در بلژيك دفتر داريم و سفير ايران در بروكسل، نماينده ما در اتحاديه اروپا هم محسوب ميشود. اگر آنها نيز بخواهند متقابلا دفترشان در ايران ايجاد شود، ماموريتهايي را براي خود تعريف ميكند كه از جمله آنها توسعه همكاريهاي اقتصادي و افزايش روابط سياسي است.
دور سوم گفتوگوهاي ايران و اروپا از سال گذشته آغاز شده و اين در حالي است كه طرفين تجربه دو بار گفتوگو در مقاطع ديگر را دارد. اين گفتوگو در چه شرايطي به سرنوشت دو تجربه ديگر گرفتار نميشود؟
زماني دور سوم گفتوگوهاي ايران و اروپا به سرنوشت دو گفتوگوي ديگر گرفتار نميشود كه اروپا واقعيات ايران را شناخته و به رسميت بشناسد. آنها نميتوانند تحريمهاي خود را ادامه دهند و به بهانه واهي تحريمهايشان را تمديد كنند. اگر آنها واقعيات ايران را بشناسند و سعي نكنند تا ارزشهاي خودشان را به ما بقبولانند، ميتوانيم اميدوار باشيم. آنها بايد سعي كنند به ارزشهاي ايران، احترام بگذارند. اگر اروپا در موضعي برابر و همراه با احترام و بدون دخالتهاي بيجا – كه هيچوقت هم نتيجهاي نداشته است - رابطهاش را با ايران افزايش دهد، حتما روابط خوبي خواهيم داشت ولي پيششرط آن دو مساله است: نخست رهايي از چنبره سياستهاي امريكا و ديگري ديدن واقعيات ايران، آنگونه كه هست و احترام به آنها.
در روزهاي پيش شاهد تمديد تحريمهاي حقوقبشري اتحاديه اروپايي به مدت يكسال بوديم. افزايش ارتباطات ايران و اروپا و انجام گفتوگوهاي سطح عالي تا چه اندازه موجب نزديكشدن ديدگاههاي طرفين در اين باره و حتي لغو تحريمها در اين باره شود؟
نفس گفتوگو مفيد است و ما در همه زمينهها گفتوگو ميكنيم. درباره حقوق بشر، برخي از مشكلات ناشي از سوءتفاهمها است كه با گفتوگو حل ميشود، برخي از مشكلات به دليل اختلاف ديدگاهها است كه بايد براي يكديگر تبيين شود. برخي از مشكلات هم به خاطر نقص در عملكرد است كه ميتواند حل شود. ما در اين باره در صندلي متهم نيستيم و انتقادات بسياري نسبت به آنها وجود دارد. من اعتقاد دارم اگر مواضع ما، منطقي و غيرتدافعي باشد، شرايط به نفع تغيير ميكند.
افزايش گفتوگوهاي ايران و اروپا درباره بحران سوريه، تا چه اندازه در تعديل ديدگاه اروپا موثر بوده است؟
دو مساله در تغيير ديدگاه اروپاييها درباره سوريه موثر خواهد بود؛ نخست، پافشاري و استقامت ملت سوريه و پيروزيهاي ميداني ارتش سوريه است. اين مساله اثرگذارتر از گفتوگو است. ما بايد به دنبال افزايش توانمنديهاي سوريه باشيم زيرا تغيير موازنه به نفع آنها است. زماني ايران ميتواند مفيد باشد كه اين اتفاقات و روندها را براي طرف مقابل تشريح كنيم و توضيح دهيم كه آنها چارهاي جز عدم دخالت در امور سوريه ندارند. سرنوشت سوريه بايد به دست سوريها تعيين شود و حل و فصل بحران سوريه در گرو گفتوگوهاي سوري- سوري بدون مداخلهجوييهاي منفعتطلبانه است. اين كار ايران است و ما تا به امروز انجام دادهايم. البته تا حدودي طرف اروپايي به تدريج از ديدگاههاي تند خود فاصله گرفته ولي لازم است تا آنها بيش از اندازه كنوني ديدگاههايشان را اصلاح كنند و واقعيات سوريه را ببينند.