يارانهها و بينهايت كوچكها
در آن زمان مخالفان در مقام دولت نبودند و صرفا از منظر تحليلي مخالفت ميكردند، ولي الان كاري است كه انجام شده، بايد به لحاظ عملي نيز تبعات آن را در نظر بگيرند. فقط اين يك مورد نيست. بسياري از طرحهاي دولت پيش به لحاظ اقتصادي و عقلي غيرقابل دفاع بود، و از اصل نبايد انجام ميشد، ولي اگر به هر دليلي آن طرحها اجرا شده و مثلا نيمي از طرح اجرا شده، اين دولت چارهاي ندارد جز آنكه آنها را به انجام برساند. ولي اين امر به معناي آن نيست كه دولت از اساس با اين طرحها موافق است. متاسفانه دولت قبلي، آنقدر از اين اقدامات كرده كه تا چندين سال همه دولتهاي بعد از خود را درگير اقدامات نابخردانه خود كرده است. از سوي ديگر دولت بسيار مشتاق است كه تعداد بيشتري از مردم غيرنيازمند را از سياهه يارانهبگيران حذف كند. دليل آن نيز واضح است. دولت درگير تامين پول يارانه است. ولي اين كار به سادگي ميسر نيست. در سال گذشته كه اين كار انجام شد، چهار و نيم ميليون نفر را حذف كردند كه در نهايت مجبور شدند يك و نيم ميليون نفر را بازگردانند و مشكلات فراواني رخ داد، حال چگونه ممكن است اين كار را همچنان تا 24 ميليون نفر ادامه داد؟ وقتي دادههاي پايگاههاي اطلاعاتي كشور يكديگر را حمايت نكنند و زيرساختهاي آن ضعيف باشد، اجراي اين مصوبه مشكل است. به طور قطع دولت بيش از هر گروه ديگري علاقهمند است اين مشكل را حل كند تا يارانهها فقط به كساني پرداخت شوند كه جزو دهكهاي پايين جامعه هستند، ولي اجرايي بودن اين كار نيز دغدغه دولت است. به علاوه اين پرسش را هم ميتوان طرح كرد كه چرا اين مجلس پيش از آمدن دولت جديد چنين مصوبهاي را در دستور كار خود قرار نداد؟ آيا اين سوال يا ابهام واقعيتر نيست؟ آيا اجراي چنين طرحي مثل سال 1392، تمام انرژي دولت را به خود اختصاص نميدهد و آن را از انجام ساير وظايفش بازنميدارد؟ به طور قطع ايجاد تنش در اين حد براي دولت و جامعه مناسب نيست، هرچند ارقام پرداختي يارانهها كلان است، ولي درگير شدن دولت در موضوعي كه چالشبرانگيز است موجب زيانهايي ميشود كه دولت را از انجام ساير وظايفش بازميدارد. نكته ديگري كه يكي از اصولگرايان تندرو در مقام دفاع از ادامه يارانهها گفت اين بود كه: «همه نگاههاي توسعهمان را معطوف به 45 هزار و 500 تومان يارانه مردم كرديم، انگار فكر ميكنيم اين ميزان را از مردم بگيريم مملكت گلستان و بيكاري رفع ميشود… هر روز براي 45 هزار و 500 تومان نقشه ميكشيم كه چگونه حذفش كنيم.» اين ذهنيت ميخواهد نشان دهد كه مبلغ يارانه كوچك است و نبايد به آن توجه داشت. اگرچه دولت با حذف 24 ميليون نفر يارانه بگير مخالفت كرد، ولي نه به اين دليل، بلكه به دليل غيراجرايي بودن آنكه ممكن است عدهاي را دچار مشكل كند. چرا اين دليل و ذهنيت غلط است؟ اگر كسي درس رياضيات و مهندسي خوانده باشد، ميداند كه اصطلاحي در اين دانش است به نام بينهايت كوچكها. بينهايت كوچكها، كوچك نيستند. اين جهان هستي كه عظمت و بزرگي آن را حتي نميتوانيم تصور كنيم، از بينهايت ذرات كوچكي ساخته شده است كه اندازه كوچكي آن نيز در مخيّله ما نميگنجد. براي آشنايي اين نماينده تندرو كافي است كه گفته شود از ابتداي پرداخت يارانهها تاكنون 227 هزار ميليارد تومان يارانه پرداخت شده است. يعني به معادل پنج ميليارد نفر در يك ماه يارانه پرداخت شده. به عبارت ديگر چيزي نمانده تا نزديك به جمعيت كره زمين در يك ماه يارانه پرداخت كرده باشيم. تا اين جاي كار مشكلي نيست زيرا به مردم داده شده. ولي هنگامي كه متوجه ميشويم اين رقم معادل صد ميليارد دلار بوده و اگر در سرمايهگذاري صرف ميشد، ميليونها شغل ايجاد ميشد و سالانه بسيار بيش از اين رقم، اكنون به توليد كشور اضافه ميشد و همين مردم از آن بهرهمند ميشدند و اين حد فقط بيكاري وجود نميداشت، آنگاه متوجه ميشويم كه همين ارقام به ظاهر كوچك وقتي كه در تعدادهاي بزرگ ديده شوند؛ چه ابعاد و اندازههايي پيدا خواهند كرد؟
ذهنيت تندروها و مخالفان دولت اجازه نميدهد درك دقيقي از ابعاد سياستهاي غلط دولت مورد حمايت خودشان پيدا كنند. يارانهها نه فقط در كاسه اين دولت، بلكه اين ملت گذاشته شد و سنگي است كه به چاه افتاده و كسي هم نميتواند آن را به سادگي درآورد.