متهم در دادگاه قتل را ناخواسته دانست
قتل با پرتاب چاقو
اعتماد| چاقويي كه پسري جوان در نزاعي دستهجمعي به سمت يك خودرو پرتاب كرده بود، با عبور از پنجره آن، به گردن يكي از سرنشينان خورد و او را كشت. متهم پس از دستگيري در بازجوييها به قتل اعتراف كرد اما وقوع آن را ناخواسته دانست.
ظهر ششم اسفند 92 وقوع اين حادثه به كلانتري زورآباد اعلام شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد چند پسر جوان از دو منطقه دولتآباد و زورآباد با يكديگر درگير شده و يكي از آنها با پرتاب چاقو باعث مرگ فرد ديگر شده است. همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني، پروندهاي با موضوع «قتل عمد» تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان پايگاه دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. آنها در تحقيقات ميداني خود عامل قتل را شناسايي و او را همراه سه پسر ديگر كه در نزاع نقش داشتند دستگير كردند.
متهم به قتل در همان بازجوييهاي ابتدايي به قتل اعتراف كرد و گفت: «آن روز همراه چند نفر از دوستانم به دولتآباد رفتيم و مشروب خورديم اما هنگام برگشت به زورآباد با چند نفر از جوانان آنجا چشم در چشم شديم و بينمان درگيري پيش آمد. من شيشه محل كار مقتول را شكستم و همراه دوستانم از محل فرار كردم.»
متهم به لحظه وقوع قتل رسيد و گفت: «چند ساعت بعد كه به خانهام در زورآباد برگشتم، از كوچه صداي داد و فرياد شنيدم. وقتي خودم را رساندم ديدم مقتول و يكي از دوستانش، سوار خودرويي شدهاند و به اهالي محله ما فحش ميدهند. از اين كار آنها خيلي عصباني شدم. براي همين به آشپزخانه رفتم و چاقويي برداشتم. آن را به سمت خودروي مقتول پرتاب كردم. شيشه ماشين پايين بود براي همين چاقو از آن رد شد و به گلوي مقتول خورد. من نميخواستم او را بكشم، فقط چاقو را پرتاب كردم.»
با ثبت اعترافات متهم، كيفرخواست پرونده با موضوع اتهامي «قتل عمد» صادر شد و براي رسيدگي در اختيار شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده قرار گرفت. متهم كه در جلسه رسيدگي به پرونده در اين شعبه، با درخواست قصاص اولياي دم روبهرو شده بود، بار ديگر به قتل اعتراف كرد اما آن را ناخواسته دانست. او گفت: «آن روز نميخواستم مقتول را بكشم. وقتي چاقو را به سمت ماشينش پرتاب كردم، فكرش را هم نميكردم كه از پنجره رد شود و به او بخورد. از اولياي دم ميخواهم مرا ببخشند. » در پايان جلسه، قضات وارد شور شدند تا حكم پرونده را صادر كنند.