اندر ضرورت پايانبخشي به سياست يك بام و دو هوا
مهدي محتشمي
مديركل اسبق امريكاي شمالي وزارت امور خارجه
در پي انتخابات پارلماني كانادا در ماههاي پاياني سال گذشته ميلادي، حزب ليبرال كانادا با رويكردي ميانهروانه توانست اكثريت كرسيهاي مجلس اين كشور را فتح كند و در پي آن دولتي بر سر كار آمد كه از تفاوتهاي فاحشي نسبت به دولت سابق اين كشور به رهبري استفان هارپر در خصوص مسائل بينالمللي و از جمله مسائل خاورميانه، ايران و نوع روابط با ايران برخودار است. در ايام تبليغات پارلماني نيز شاهد بوديم كه جاستين تردو در خصوص مسائل ديپلماتيك بهگونهاي ديگر سخن ميگفت و يكي از برنامههاي خود در صورت پيروزي در انتخابات، بهبود روابط با ايران و بازگشايي سفارتخانهشان در تهران اعلام كرد. پس از روي دولت كار آمدن جديد كانادا، مقامات عالي اين كشور نسبت در نوبتهاي مختلف از تلاش براي بهبود روابطشان با ايران سخن گفتهاند. البته اين مساله طبيعي است كه دولت كانادا در شرايط بينالمللي پسابرجام مانند ديگر دولتها و كشورها به دنبال بهبود روابط با ايران باشد و در اين راستا، نسبت به سياستهاي خود تجديدنظرهايي انجام دهد. اكنون اوتاوا شاهد است كه بسياري از كشورهاي مطرح و تاثيرگذار دنيا در جهت گسترش مناسبات سياسي، اقتصادي تجاري و فرهنگي و... با ايران گام برداشتهاند و به همين دليل آنها نميخواهند در رقابت با ديگر كشورها عقب بيفتند و از اين جرگه خارج باشند. با اين وجود اظهارات اخير استفان ديون، وزير امور خارجه كانادا مبني بر آغاز رايزنيهاي رسمي با تهران براي از سرگيري روابط ميتواند گام جدي و اساسي در راستاي اجرايي ساختن اهداف دولت جديد اين كشور باشد. آنها در اين چارچوب مايل هستند تا در روندي گام به گام و مرحلهاي روابط خود با ايران را بهبود بخشيده و در جهت توسعه مناسبات و گسترش همكاريها گام بردارند. البته بايد دانست با آنكه زمينههاي همكاري ميان تهران و اوتاوا بسيار است و ظرفيتهاي مختلفي براي افزايش همكاريها وجود دارد، در طول چند دهه اخير، روابط دو كشور دچار نوساناتي بوده است و دولت كانادا به شكل يكجانبه، با طرح ادعاهايي واهي و اظهاراتي خارج از منافع ملي اين كشور زمينهساز كاهش مناسبات دو كشور شده است. در اين چارچوب آنها در چندين نوبت به شكلي يكطرفه روابطشان را با تهران كاهش دادهاند اما هر بار و با گذشت مدتي متوجه خطاي محاسباتي در روابطشان با تهران شده و در جهت بهبود روابط و گسترش همكاريها گام برداشتهاند. رويكرد جديد دولت كانادا در علاقهمندي به بهبود روابط و توسعه مناسبات با ايران نيز در همين چارچوب قرار ميگيرد. دولت جديد اين كشور به نيكي دريافته است كه از كاهش روابط يا قطع يكجانبه آن، تنها كانادا است كه دچار ضرر و زيان ميشود. آنها در اين راستا، با كاهش روابطشان با ايران نه تنها جايگاهشان را در خاورميانه و مناسبات منطقهاي كاهش ميدهند، بلكه از حضور در بازار جذاب و پرتوان ايران و پتانسيلهاي فراوان كشورمان نيز محروم ميشوند.
با اين حال و با وجود تمايل دولت كانادا براي بهود روابط با ايران، در داخل اين كشور نيز جرياناتي مانند گروهها و جريانهاي داخل امريكا وجود دارند كه از بهبود روابط، گسترش مناسبات و افزايش همكاريهاي تهران و اوتاوا ناخشنود و نسبت به اين مهم ناراضي و عصباني هستند. بيترديد در اين راستا، جريانهاي محافظهكار و لابيهاي نزديك به رژيم صيهونيستي نقش اول را بازي ميكنند و تلاش ميكنند تا با روشهاي مختلف در روند رو به بهبود و گسترش ايران و كانادا اخلال ايجاد كرده و از شتاب آن جلوگيري كنند. من اعتقاد دارم حكم اخير دادگاه آنتاريو كانادا مبني بر دستبرد ۱۳ ميليون دلاري به اموال ايران نيز در چارچوب قرار ميگيرد.
اگرچه مبلغ 13 ميليون دلار در مقابل اقدام اخير ديوان عالي امريكا در مصادره اموال ايران به ارزش حدود دو ميليارد دلار، رقم ناچيزي است و نشانگر حداكثر زورآزمايي مخالفان ايران در كانادا است. با اين حال، آن اقدام بيش از هر چيز ميتواند اقدامي نمادين در تداوم خصومتورزيها با ايران و ادامه يافتن سياستهاي يكجانبه نسبت به تهران باشد و در روند بهبود روابط با ايران اثراتي منفي به همراه داشته باشد و از سرعت افزايش مناسبات بكاهد. در چنين شرايطي دولت كانادا در صورتي كه براي بهبود روابط با ايران اراده دارد، بايد در برابر چنين رفتارهاي غيرحقوقي و تصميمات سياسي ايستادگي كرده و در مقابل آن بايستد. به عبارت ديگر، دولت كانادا بايد متوجه باشد كه اتهامات وارد به ايران، اتهامات جديدالتاسيسي نيستند و انطباقي هم با رويكرد ثباتساز و امنيتآفرين جمهوري اسلامي ايران ندارد. در واقع، دولت كانادا بايد متوجه باشد كه اقدام اخير دادگاههاي اين كشور، اقدامي در جهت اخلال در روند دولت اين كشور و سنگاندازي در برابر رويكرد ديپلماتيكشان است. اين مسائل موجب ميشود تا دولت جاستين ترودو از خود تحركي نشان دهد. آنها بايد متوجه باشند كه چنين رفتارهاي نه تنها به بهبود روابط با ايران كمكي نميكند بلكه تاثيري منفي در فضاي ذهني در روابط ايران و كانادا خواهد داشت. آنها بايد بدانند كه سياست يك بام و دو هوا كمكي به تحقق خواستهشان نميكند، چراكه نميشود از يكسو بهبود روابط با ايران را دنبال كرد و از سوي ديگر هم نميتوان براي ايرانيان سنگاندازي كرد و محدوديتهايي براي همكاري با ايران اعمال كرد. چنين رويكرد موجب ميشود تا دستاندركاران وزارت امور خارجه تا هنگامي كه اراده قطعي و كامل را در طرف كانادايي مشاهده نكردهاند و تا زماني كه چين رفتارهايي از سوي طرف مقابل در حال تكرار شدن است، محتاطانه عمل كند.