رياستجمهوري يازدهم در گفتوگوي «اعتماد»
با سخنگوي جبهه پيروان خط امام:
كانديداي اصولگرايان براي انتخابات 96 بايد معتدل باشد
30 نفر براي كانديداتوري 96 داريم اما نام نميبرم
مريم وحيديان
بروز و ظهور اصولگرايان در انتخابات سال 92 و در پي آن در انتخابات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي نشان داد كه اين جريان با فقر كادر سياسي روبه رو است. راي نياوردن سر ليست اين جريان و كسي كه سابقه رياست مجلس را دارد در تهران اتفاق مهمي بود. اتفاقي كه نشان داد اين جريان حتي با اصليترين مهرههاي خود ممكن است شكست بخورد و در يك كلام دچار فقر كادرسازي است. علاوه بر اين عامل عدم وحدت اين جريان در انتخابات رياستجمهوري يازدهم نشان از آشفتگي اردوگاه جناح راست داشت. كمال سجادي، سخنگوي جبهه پيروان خط امام و رهبري چندي پيش مدعي شد كه اصولگرايان لااقل 30 چهره سياسي در قد و اندازه رياستجمهوري و رقابت با حسن روحاني دارند. در مورد چند و چون گفته او و اسامي آن 30 نفر با سجادي به گفتوگو پرداختيم كه در ادامه ميآيد.
جنابعالي با خبرگزاري ايسنا مصاحبهاي داشتيد و در اين مصاحبه مدعي شديد براي رقابت با آقاي روحاني در سال 96 اصولگرايان دچار قحطالرجال نيستند كه ميتوانيد 30 نفر را نام ببريد كه ميتوانند با روحاني رقابت كنند. بيشتر توضيح دهيد و اين 30 نفر چه كساني هستند؟
اسامي آنها را كه نميتوان گفت. بالاخره برخي احزاب و گروهها اظهارنظر ميكنند يا در روزنامهها ميخوانيم كه اصولگرايان فردي را براي معرفي در انتخابات 96 ندارند و نامهايي هم ميبرند كه ممكن است فلاني بيايد و اصولگرايان حمايت كنند. اين را ميخواهم بگويم كه اولا اصولگرايان طيف گستردهاي هستند كه در اين طيف گسترده همه نوع شخصيت و رجالي كه هم در انقلاب بوده و هم صاحب مسووليتها و مديريتهاي سطح عالي نظام و هم به لحاظ تحصيلات در سطوح بالايي دانشگاهي باشند، وجود دارد. اين توانايي و ظرفيت در بين اصولگرايان وجود دارد. بنده در ذهنم بيش از 30 نفر ميتوانم نام ببرم كه ظرفيت لازم براي كانديداتوري انتخابات رايست جمهوري را دارند. در همين سالهاي اخير هم اگر به شخصيتهايي كه رييسجمهور شدند نگاه كنيم ميبينيم كه در بدو امر شايد خودشان هم تصور نميكردند كه به عنوان رييسجمهور انتخاب شوند. حتي برخي به لحاظ مسووليتي، جايگاه خيلي بالايي هم نداشتند. در سطح استاندار يا شهردار يا وزير بودهاند و رييسجمهور شدند. اينكه ما چهرههايي در دانشگاه يا پستهاي اجرايي داشته و داريم كه ميتوانند عهدهدار اين پست مهم شوند، قطعي است. لذا اينكه ميگويند در جريان اصولگرايي قحط الرجال است درست نيست. مگر افرادي كه رييسجمهور شدند، پيشتر رييسجمهور بودند؟ مسوولاني در ردههاي مختلف نظام بودهاند. اين افراد خودشان تبليغ كردند يا افكارشان را بيان كردند؛ احزاب، تشكلها و جناحهاي سياسي از آنها حمايت كردند و تبديل به شخصيت بالايي شدند كه در ظرفيت رايآوري قرار گرفتند. حرف من با خبرگزاري ايسنا اين بوده است.
افرادي كه گفتيد در ذهن داريد چه كساني هستند؟ چند نفرشان را نام ببريد؟ آقاي قاليباف، جليلي يا افرادي كه در سال 92 در معرض راي مردم قرار گرفتند، منظورتان است؟
الان خود اين آقايان هم تكليفشان معلوم نيست كه آيا كانديدا ميشوند يا خير؟
به صورت بالقوه آيا توانايي رايآوري در مقابل آقاي روحاني را دارند؟
ما اگر اسم ببريم موج موافق و مخالف راه ميافتد. معمولا در مورد شخصيتهايي كه در سطوح بالا فعاليت ميكنند و خصوصا نام بردنشان براي كانديداتوري رياستجمهوري موافقان و مخالفاني دارد با اسم بردن ما هر دو موج موافق و مخالف فعال ميشوند. فعلا معذور هستم كه نامي ببرم. ما به عنوان جامعه اسلامي كارمندان كه در يك شمول ميليوني در كشور فعال هستيم در حال مطالعه چهرههايي هستيم و در نهايت هم از يكي از اين چهرهها حمايت خواهيم كرد. پس از اتمام بررسيها نام فرد را اعلام خواهيم كرد.
شما ادعا كرديد كه 30 نفر براي كانديداتوري وجود دارد. نام بردن از برخي شاخصهاي اين 30 نفر مشكلي ايجاد ميكند؟ شاخصترينهاي اين 30 نفر چه كساني هستند؟
فعلا به دليل حساسيت موضوع، اگر همين الان اسم ببرم روي خط خبري ميرود و موج ايجاد ميكند. حداقل موجي كه راه ميافتد، اين است كه جبهه پيروان خط امام و رهبري موضعگيري ميكند و آن را رد ميكند.
ويژگيهاي اين افراد چه ميتواند باشد؟
چنين شخصي بايد از جامعيت مناسبي برخوردار باشد و به لحاظ تحصيلاتي جايگاهي داشته باشد كه به اين جامعيت كمك كند. در مورد حاكميت خوب، مديريت خوب و گفتمان نظام جمهوري اسلامي داراي وسعت نظر باشد و بر اساس گفتمان جمهوري اسلامي حركت كند. همچنين به لحاظ تجربه مديريتي و تجربههايي از اين دست جايگاه قابل قبولي داشته باشد. اينطور نباشد كه شهردار يك شهر بوده و الان رييسجمهور شود يا فرماندار شهري بوده و الان رييسجمهور شود بلكه پيشينه مديريتي اجرايي قابل قبولي داشته باشد.
اين افراد گمنام و جديدي هستند يا چهرههايي قديمي هستند؟
ممكن است صاحب نام هم باشند. بالاخره عدهاي ممكن است كار كرده باشند اما خاموش و بيصدا كار كرده باشند. وظيفه احزاب و تشكلهاي سياسي است كه آنها را كشف كنند و چنين شخصيتهايي را به جامعه معرفي كنند. نمونه بارز آن آقاي احمدينژاد است. ايشان چطور راي آورد؟ بعضي از روساي جمهور اصلا سابقه اجرايي نداشتند اما سوابقي داشتند كه در سطح رياستجمهوري به كار ميآمد. اينها اگر كشف و معرفي شوند، مردم وظيفه خود را خوب بلدند و پاي صندوق به نامزد مورد حمايت خود راي ميدهند. به هر حال نهايتا مردم هستند كه ويژگيها و خصلتهاي فرد مناسب با رياستجمهوري را تاييد ميكنند. بنابراين فكر ميكنم بايد انتخاب را به مردم واگذار كرد و تا زمان انتخابات فضاي كشور به تبعيت از عوامل بسيار زياد ممكن است تغيير كند.
برخي چهرهها امتحان پس داده هستند. مثلا آقاي احمدينژاد يا افرادي مثل آقايان قاليباف، جليلي و رضايي كه در سال 92 در معرض راي مردم قرار گرفتند و نتوانستند موفق شوند. چنين افرادي اين قابليت را دارند كه در سال 96 كانديدا شوند و پيروز شوند؟
در مورد شخصيتهايي كه اسم برديد فعلا نظري ندارم.
كدام شخصيت؟
در مورد اين سه فردي كه نام برديد فعلا نظري ندارم چون اينها خودشان هم تكليفشان مشخص نيست كه كانديدا شوند يا خير.
فكر ميكنيد ميتوانند راي بياورند؟
الان نميشود پيشبيني كرد. بايد مقداري زمان بگذرد. فضاي سياسي كشور وقتي به انتخابات نزديك ميشود تغيير ميكند. بايد ببينيم فضا به چه صورت است و آن موقع راحتتر نظر دهيم.
برخي اعضاي شاخص جامعه روحانيت مبارز اعلام كردهاند كه احتمال دارد جامعه روحانيت از آقاي روحاني در سال 96 حمايت كند. شما فكر ميكنيد چرا چنين چيزي مطرح شده و نظرتان در مورد آن چيست؟
من اين خبر را نديدهام. فعلا نظر خاصي ندارم.
اين خبر وجود دارد. نظرتان چيست؟
نمي دانم. نظر خاصي در مورد اين خبر ندارم.
اصولگرايان چقدر با جامعه روحانيت درباره انتخابات 96 هماهنگي دارند؟
اصولگرايان جامعه روحانيت و جامعه مدرسين حوزه علميه قم را در ترمهاي جامعهشناسي سياسي به عنوان گروه مرجع ميشناسند. نظرات گروههاي مرجع براي ما از اهميت بالايي برخوردار است ولي به هر حال انتخابات است ديگر. نظرات زيادي در زمان انتخابات مطرح ميشود و بعد اين نظرات تعديل ميشوند يا تغيير ميكنند. در حال حاضر فاصله يك سال تا انتخابات رياستجمهوري داريم و ممكن است خيلي از اين نظرات تغيير كند.
اشاره كرديد كه جامعه روحانيت به عنوان يك گروه مرجع براي اصولگرايان شناخته ميشود. اگر اين فرض را بگيريم كه جامعه روحانيت در انتخابات 96 از آقاي روحاني حمايت كند اصولگرايان از اين تصميم تمكين ميكنند؟
البته نظر جامعه روحانيت خيلي مهم است اما در زمان انتخابات ممكن است اين نظر تغيير كند. در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در سال 94 جامعه روحانيت نظراتي در مورد فهرست و مسائل ديگر داشت. در مسائل سياسي بايد ديد فضا به چه سمتي پيش ميرود. جامعتين گروه مرجع اصولگرايان است اما از جهت ديگر هم اصولگرايان همواره نظرات كارشناسي خود را منتقل كرده است. مثلا جبهه پيروان خط امام در ادوار انتخاباتي پيشين نظرات كارشناسي خود را به جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت منتقل ميكرد. حتي با عنايت به نظر كارشناسي ما آقايان هم تصميماتي بر آن اساس ميگرفتند. در انتخابات نظرات كارشناسي جناحها و گروهها براي آنها مهم بوده است.
مجموعا اصولگرايان چقدر جدي هستند كه رياستجمهوري آقاي روحاني براي دور دوم ادامه پيدا نكند؟
در اين زمينه هنوز بحث خاصي پيش نيامده كه بدانيم چه نظري وجود دارد اما به هر حال صحنه انتخابات صحنه رقابتهايي است كه يك چهره ندارد بلكه چهرههاي مختلفي ممكن است حضور داشته باشند. اگر آقاي روحاني كانديدا شود ممكن است كسان ديگري هم بيايند و در انتخابات رقابت كنند. الان نميتوان از فرد خاصي نام برد كه از او حمايت ميكنيم. آقاي روحاني هم معلوم نيست براي دور دوم كانديدا شود. ديگر عواملي نيز در چگونگي رقابتها در سال 96 موثر است كه از جمله به كارنامه دولت ميتوان اشاره كرد.
شما ادامه رياستجمهوري آقاي روحاني را به نفع مردم و كشور ميدانيد يا خير؟
اين را مردم تصميم ميگيرند. ما چهكاره هستيم؟
نظر خودتان را بگوييد. با وجود نقدهايي كه اصولگرايان به دولت دارند، حتما نظري دارند.
ما دولت آقاي روحاني را داراي نكات مثبت ميدانيم و از طرفي ايرادات جدي هم به آن وارد ميدانيم و خصوصا اين نقدها در بخشهاي اقتصادي و فرهنگي است.
در مورد 30 نفري كه اشاره كرديد آيا در بين اصولگرايان بحث شده است؟ ليستي از افراد آماده شده است؟
بحث را هنوز شروع نكردهايم. به زودي بحث رياستجمهوري و شوراي شهر در جبهه پيروان خط امام و رهبري آغاز خواهد شد.
از بين آقايان قاليباف، جليلي، ضرغامي، فتاح، حداد عادل و احمدينژاد كدام يك شانس بيشتري براي رقابت با آقاي روحاني دارند؟
جامعه اسلامي كارمندان در حال بررسي حدود 30 شخصيت در شوراي مركزي اين تشكل است. هنوز هيچ نظر مثبت يا منفي نداريم.
يعني از افراد نام برده شده در بين آن 30 نفر نيستند؟
نه نظر مثبت داريم و نه نظر منفي. مگر اينكه بررسيهاي ما به جايي برسد كه بتوانيم خيلي صريح بگوييم از چه شخصيتي حمايت ميكنيم. البته اين 30نفر در جبهه پيروان خط امام و رهبري مطرح نشده بلكه مربوط به بررسيهاي جامعه اسلامي كارمندان است.
بنابراين راهبرد اصولگرايان استفاده از چهرههاي گمنام است. اين را تاييد ميكنيد؟
خير. در بين اين 30 نفر هم چهره گمنام وجود دارد و هم چهره غير گمنام.
جبهه پيروان هم افرادي را بررسي كرده است؟
جبهه پيروان عدد 30 نداده است اما جبهه پيروان هم معتقد است كه در بين اصولگرايان شخصيتهايي وجود دارند كه ظرفيت رياستجمهوري را دارند و اگر به جامعه شناسانده شوند، احتمالا جامعه اقبال نشان خواهد داد. عدد 30 نظر شخصي من است.
شما اين 30 نفر را اعلام كرديد اما براي اين ادعا پشتوانه و ادلهاي ارايه نكرديد كه بدانيم اين افراد واقعا وجود دارند. به هر حال براي حرفي كه گفتيد چه پشتوانهاي داريد؟
در حال حاضر به هيچوجه به صلاح نيست كه نامي از كسي ببرم. حتما تبعات خاص خودش را دارد.
و اين افراد قابليت راي آوري بالايي دارند؟
به اندازه خودشان راي دارند. رياستجمهوري در ايران اينگونه نيست كه از يك سال قبل تكليفش معلوم شود. تا نزديكيهاي انتخابات اين مساله نامشخص است. بستگي به مواضع، برنامهها و حتي مناظرات تلويزيوني نامزدها دارد. از نظر تجربه مديريتي، تحصيلات و تعلق به گفتمان انقلاب، افراد زيادي در جريان اصولگرايي هستند. الان فضايي نيست كه اسم كسي را بگويم.
براي رقابت مقابل آقا روحاني ويژگي راي آوري فرد مهم است. فردي كه كاريزماي لازم براي راي آوري را داشته باشد در بين اصولگرايان وجود دارد؟
كاريزما به معناي ماكس وبري براي رياستجمهوري نياز نيست. كاريزماي لازم را رهبري نظام و امام خميني دارند. همين كافي است. بايد نوعي عقلانيت و توان انديشهاي و فكري و علمي و تجربي پشتوانه شخصيتي باشد كه ميخواهد قوه مجريه را در اختيار بگيرد.
بنابراين نامزد رياستجمهوري از جريان راست افراطي نميتواند باشد؟
عقلانيت، ديد سياسي روشن بر اساس گفتمان انقلاب اسلامي و عالم بودن فرد اهميت ويژهاي دارد. فرد بايد براي پست مهم رياستجمهوري جامعيت داشته باشد.
اين عقلاني بودني كه به آن اشاره كرديد مصداقا آيا به اين معني است فردي كه كانديداي رياستجمهوري از سوي اصولگرايان ميشود نبايد از جريان تندرو باشد؟
مزاج جامعه معتدل است. نه فقط جامعه ايران، بلكه جوامع مختلف مزاج معتدلي دارند و افراط و تفريط را نميپذيرد. لذا شخصي كه ميخواهد در موضع رياستجمهوري قرار گيرد بايد از اعتدال برخوردار باشد. اين فرد بايد شخصيتي منطقي و معتدل باشد. نيروهاي معتدل در دو جناح كشور وجود دارند. به هر حال رييسجمهور فقط رييسجمهور يك جناح خاص نيست بلكه رييسجمهور كل مردم و حتي اقليتهاست.