خيزش ناسيوناليستها
اسكات دترو
زماني كه دونالد ترامپ، نامزد جمهوريخواهان در انتخابات رياستجمهوري امريكا صبح روز جمعه به اسكاتلند رسيد تنها چند ساعت از اعلام نتيجه نهايي انگليسيها در خصوص خروج از اتحاديه اروپا گذشته بود. اين نامزد فرضي جمهوريخواهان در انتخابات رياستجمهوري امريكا به سرعت تلاش كرد ميان زلزله سياسي در انگليس و كمپين خود براي رياستجمهوري پل ارتباطي بزند. نخستين واكنش ترامپ اين بود: مردم ميخواهند كشور خود را پس بگيرند. آنها استقلال ميخواهند و اين مسالهاي است كه آن را در اروپا شاهد بوديم.
در حالي كه اسكاتلند پيش از اين راي قاطع به باقي ماندن در اتحاديه اروپا داده بود و ترامپ هم دقيقا از تريبون اين كشور در خصوص استقلال از اتحاديه سخن ميگفت، شايد بتوان گفت كه حق با دونالد ترامپ بوده است! جنبشهاي مليگراي راست كه لبريز از خشم نسبت به نخبگان سياسي هستند و به مساله مهاجرت هم بياعتماد هستند اندكاندك قدرت بيشتري در قاره سبز پيدا ميكنند. ياشا مانك كه در دانشگاه هاروارد تئوري سياسي درس ميدهد در اين خصوص ميگويد: اين يك مساله منحصر به امريكا نيست و 2016 هم يك سال معمولي در تقويم نيست كه رد شده و تمام شود. در 15 تا 20 سال گذشته ما شاهد گردش جهان به سمت پوپوليست بودهايم. در چنددهه اخير، جنبشهاي مليگرايانه از فضايي كه در آن به عنوان اقليت در حاشيه حضور داشتند فاصله گرفتهاند و به احزاب قدرتمندي در كشورهايي مانند مجارستان بدل شدهاند. اين اقليتهاي ديروز در كشورهايي مانند اتريش با درصد اختلاف ناچيزي برنده شدهاند و كشوري مانند انگليس را هم به خروج از اتحاديه اروپا واداشتند. مانك ميگويد كه نارضايتي و ستون اقتصادي در ميان طبقه پايين و متوسط در اين جوامع اصليترين دليل براي ظهور ناسيوناليسم در سطح بينالمللي است. وي در اين خصوص ميگويد: شما يك طبقه متوسط سركوب شده داريد كه در 30 سال گذشته دستاورد خارقالعادهاي در زندگياش نداشته است و همزمان باور عمومي اين است كه پيشرفتهايي در استانداردهاي اجتماعي به وجود آمده است. بنابراين اين نسل احساس ميكند كه كشورش از دستانش خارج شده است. به اين مسائل مخلوطي از مهاجرت و بحران آوارگان ناشي از جنگ در سوريه را هم اضافه كنيد. موجي كه مانند يك سيل اتحاديه اروپا را در برگرفته است به خصوص كه مهاجران در اين كشورها به دنبال شغل، خدمات اجتماعي و تامين مسكن هستند. در حالي كه هرجنبشي مشخصههاي خاص و منحصر به فرد خود را دارد، شباهتهاي بسياري ميان آنچه در امريكا، انگليس و ساير كشورهاي اروپايي رخ داده وجود دارد. مردم احساس ميكنند كه هيچ كنترلي بر سيستمهاي سياسي ندارند و اينكه طبقه سياسي به هرآنچه اراده كند ميرسد و مردم عادي را فراموش كرده يا اصلا آنها را نميبيند. تا حدودي هم اين مساله بخشي از لازمههاي جهانيسازي است. نايجل فاراژ كه رياست حزب استقلال در بريتانيا را بر عهده دارد و از چهرههاي اصلي در تشويق انگليس به خروج از اتحاديه اروپا بود، در نطق پيروزي خود گفت: اين يك پيروزي براي مردم واقعي است. يك پيروزي براي مردم عادي. ما عليه چندمليتگرايي مبارزه كرديم. ما عليه سياستهاي كلان به پا خواستيم. دونالد ترامپ نيز اظهارنظرهاي مشابهي در كمپين رقابتهاي انتخاباتي خود دارد. اوايل هفته گذشته بود كه ترامپ در اين خصوص گفت: ما هيچگاه نميتوانيم يك سيستم فاسد را با تكيه كردن با همان افرادي كه مسوول اين فساد هستند از ميان برداريم. مفسدان كساني هستند كه ميخواهند حقوقها را در سطح پايين نگاه دارند. با وجود آنكه اين حس در چندسال اخير بسيار فراگير شده است اما ميتوان گفت كه رويكردهاي ضد نخبه دههها است كه به مولفهاي ثابت در احزاب ناسيوناليستگرا بدل شده است.
مهاجران مقصرند
پس از آنكه داعش دسامبر گذشته حملهاي را در سانبرناردينو هدايت كرد، ترامپ شروع به هشدار دادن در خصوص مهاجران سوري كرد. وي خواهان توقف ورود مهاجران مسلمان به خاك امريكا شد و هشدار داد كه آنها با خود ريسك بالاي حملات تروريستي بيشتر را ميآورند. در حالي كه بسياري از جمهوريخواهان اميدوار بودند كه ترامپ اندك اندك از طرح خود براي ممنوعيت كامل ورود تمام مسلمانان فاصله بگيرد اما ترامپ حتي پس از تيراندازيهاي اورلاندو هم دوباره بر اين نكته تاكيد كرد. ترامپ در اين خصوص گفت: ما بايد حقيقت را بگوئيم. بايد بگوييم كه چگونه اسلام راديكال و افراطي به مرزهاي ما رسيد. اين خطر نزديك شده است و با آمدن اين افراد هم بيشتر و بيشتر ميشود.
ايده در خطر ديدن كشورتان توسط كساني كه هموطن شما نيستند به خصوص مسلمانان و مهاجران، مسالهاي است كه مارين لوپن و دونالد ترامپ كاملا در آن هم با هماهنگي دارند. لوپن كه در فرانسه رهبري جبهه ملي را بر عهده دارد پس از حملات تروريستي پاريس كه سال گذشته رخ داد به راديو فرانسه گفت كه فرانسه بايد سياست كلاني را تعريف كند كه به وضعيت مرزهاي اين كشور نظم و ترتيب ببخشد. اين بدان معنا است كه ما بايد به روند پذيرش مهاجران پايان بدهيم. وي ادامه روند حضور مهاجران سوري در اروپا را ديوانگي خواند و خواهان پايان سياست مرزهاي باز در قالب كشورهاي عضو اتحاديه اروپا شد. زماني كه مردم احساس سرخوردگي، نااميدي و خشم ميكنند نخستين عكسالعمل طبيعي آنها گرايشهاي دروني بيشتر يافتن است و اين مساله ميتواند محبوبيت بسياري را هم جلب كند. بر اساس نظرسنجيهايي كه اخيرا در امريكا و ميان جمهوريخواهان انجام شد بيشتر رايدهندگان از اين سياست ترامپ براي ممنوعيت ورود مهاجران استقبال ميكنند.
منبع: ان پي آر