پيشنهاد تاسيس
كميته رسانهاي به دولت
مجتبي حسيني
مخالفان دولت و روحانيستيزان از همان فرداي 24 خرداد 92 تمام پتانسيل و توان خود را براي زمينگير كردن دولت منتخب مردم به ميدان آوردند. آنها ميدانستند كه روحاني در مرحله اول به سراغ نرماليزاسيون يا ساماندهي نا به سامانيها خواهد رفت و پس از آن برنامههاي راهبردياش را براي توسعه در پيش خواهد گرفت.
از همين رو بحرانسازي مخالفان دولت و انتقادات بيحساب و كتاب از همان روز تنپوشي قباي رياستجمهوري از سوي روحاني آغاز شد و حالا از هر زمان ديگري شديدتر است. روحاني خوب ميدانست كه مخالفانش دو نقطه تدبير و اميد را هدف خواهند گرفت.
روحاني با اين آگاهي بلافاصله با شروع كار دولت يازدهم، به همه وزارتخانهها و دستگاههاى اجرايي دولتي تكليف كرد كه به سرعت از وضع موجود وزارتخانهها گزارش تهيه و مشخص شود كه آن وزارتخانه در حوزههاي مختلف چه شاخصههايي را تحويل گرفتهاند و تحليلي داشته باشند از نقاط قوت و ضعف و چالشها و احيانا آسيبهايي كه مجموعههاي دولت با آن مواجه است.
هر چند هرازگاهي برخي مديران دولت اقدام به ارايه گزارش كردند اما بسياري از حاميان دلنگران دولت و آينده ايران بر اين اعتقادند كه پاشنه آشيل دولت روحاني با وجود برداشته شدن همه گامهاي رو به جلو و مقابله با جريانهاي ضد منافع ملي در مدل و نوع رابطه با افكار عمومي است.
از آنجايي كه روابط عموميهاى مجموعه دولت، (وزارتخانهها، سازمانها و دستگاههاى اجرايي) بهعنوان رسانه دولت ملت، محسوب ميشوند و وظيفه ارتباط با عموم مردم و اطلاعرساني نسبت به مصالح و منافع ملي كشور را دارند، شايسته بود تا از همان ابتدا صورت وضعيتي جامع و كامل در راستاي آگاهسازي افكار عمومي ارايه دهند كه به هر دليل اين اتفاق تا به امروز رخ نداده است.
بر اين اساس و با توجه به اينكه سال جاري آخرين سال كاري دولت يازدهم است ضرورت دارد تا براي خنثيسازي پروژههاي در حال اجرا و پروژههاي در دستور كار مخالفان دولت هرچه سريعتر مديريت دولت به تدوين راهبرد ويژه رسانهاي و راهاندازي و به سامان رساندن «سازمان روابط عمومي دولت» اقدام كند.
سازمان يا كميته روابط عمومي دولت با يك استراتژى فعال و هوشمند براى تحقق «حق دانستن مردم» به سرعت ميتواند بار بر زمين مانده دولت در حوزه اطلاعرساني و آگاهسازي افكار عمومي را بردارد و استراتژي، تاكتيك و تكنيك مناسب با مهندسي رواني- سياسي مخالفان دولت را كه درصدد زمينگير كردن دولت هستند تدوين و با هماهنگي مديران ارشد دولت عملياتي كند.
اين سازمان يا كميته در صورت تاسيس و آغاز بهكار ميتواند ادارات روابط عمومي سازمانهاى زيرمجموعه دولت را همسو با استراتژى كارگروه روابط عمومي سازمان مركزى دولت سازماندهي كند.
آنچه طي مدت استقرار دولت يازدهم در محيط سياسي كشور جريان دارد نشانگر آن است كه تدبير اتخاذ شده روحاني در سال 92، راهبردي اجتنابناپذير و ضرورتي ملي براي ثبت و ماندگاري آن مقطع زماني (دولت نهم و دهم) در تاريخ كشور است كه متاسفانه هنوز مغفول مانده است. شوربختانه بايد گفت كه هنوز افكار عمومي نميدانند در طول سالهاي 84 تا 92 چه بر سر كشور آمده و ساختار اداري و اقتصادي كشور با چه چالشهاي منهدمكنندهاي مواجه شده است.
دستگاههاي دولتي به اراده خود يا به خواست ارادهاي بالاتر هرگز نتوانستند بهطور كامل براي مردم شرح دهند كشور را در چه وضعيتي تحويل گرفتهاند.
اجراى منويات رييس دولت در انعكاس اين فرآيند تحويل وضع موجود در دولت قبل، باتوجه به اعمال عمليات رواني كانون هاى قدرت عليه دولت و فراموشي و حافظه كوتاهمدت افكار عمومي جامعه، لزوم ثبت و انعكاس وضعيت مطلوب طي فعاليتهاى دولت تدبير و اميد؛ روند فعاليتها و تلاشهاي شبانهروزي را براي ثبت در حافظه تاريخي افكار عمومي بهمنظور بهرهمندي همگان بهصورت ثبت حقايق تئوريزه و مستند مينمايد تا علاوه بر آن در پايان سال گزارش راهبردى دولت در حوزه «اقتصاد مقاومتي و اقدام و عمل» مستندا به ملت و تعيينكنندگان خط مشي ملي كشور ارايه شود.
در صورت اراده براي تحقق يافتن اين مهم، طرح و توصيهاي پيشنهادي در قالب مجموعه برنامههاي توليدي مستند تصويري، مطبوعاتي، رسانهاي در اشكال مختلف و حرفهاي، مبتني بر استراتژى رسانهاي، در دو محور ذيل ميتواند اجرايي شود:
الف) تهيه گزارشات و ثبت مستند از وضعيت موجود كليه وزارتخانهها و دستگاههاى اجرايي دولتي در دولت قبل و آنچه تحويل دولت يازدهم شده است.
ب) بازنمايي فعاليتهاي كليه دستگاههاى اجرايي در دولت يازدهم و حقيقت بخشي به سياستگذاريهاي راهبردي و اجراي پروژههاي استراتژيك محور براي وضعيت مطلوب كشور.
در اين روش، مجموعه توليدي در نشستها و گفتوگوهاى فني و تخصصي، مصاحبهها و... و همچنين در قالب مستند گزارشات تصويرى، رسانهاي، كتب، ويژهنامههاى منتشره در پايان سال مطبوعات و... تهيه، توليد و توزيع ميشود.
بديهي است اين مجموعه فاخر، ماندگار براى ثبت تاريخي اين مقطع كشورمان براى افكار عمومي، نسلهاى حال و آينده، مراكز علمي، آموزشي، پژوهشى، تاريخي راهبردي بسيار حايز اهميت و اولويت است.