يازده ماه سرنوشتساز
صادق زيباكلام
استاد دانشگاه
يك سال آينده، سال مهمي براي دولت حسن روحاني خواهد بود. اگر سه سال دولت يازدهم را در يك طرف و يك سال باقيمانده را در طرف ديگر قرار دهيم شايد سخني به اغراق نگفته باشيم. اين اهميت زماني است كه فرض بگيريم حسن روحاني ميخواهد براي دور دوم رياستجمهوري هم در انتخابات شركت كند. به همين خاطر است كه يك سال آينده براي ايشان بسيار مهم و سرنوشتساز خواهد بود، چرا كه آنچه بيشتر به بحث اقبال ايشان كمك ميكند يا بالعكس كمك ميكند كه مردم براي راي دادن به او به پاي صندوقهاي راي نيايند، نه چندان آنچه در اين سه سال گذشته، بلكه اين يك سال پيش روي خواهد بود، چرا كه جهتگيريهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي و... در اين يك سال است كه در ذهن رايدهندگان بسيار اثرگذار خواهد بود و تعيين تكليف ميكند كه آنها باز هم به روحاني در انتخابات 96 راي بدهند يا نه؟
در عين حال از اين نكته هم نميتوان غافل شد كه هر قدر كه در يازده ماه آينده به جلو ميرويم و هر چقدر كه به خرداد 96 نزديكتر ميشويم، مخالفت، حمله، انتقاد و رويارويي با دولت روحاني بيشتر و بيشتر ميشود. همچنان كه در خصوص مساله فيشهاي حقوقي شاهد هستيم كه چگونه مخالفان ايشان عملا خيلي برايشان نه اخلاق مهم است و نه صورت مساله كه موضوع واقعا چه بوده، بلكه خود را به آب و آتش ميزنند و تلاش ميكنند تا آقاي روحاني و دولت ايشان را يكتنه و يكپارچه در داستان فيشهاي حقوقي مقصر جلوه دهند. ظرف يازده ماه آينده ميتوانيم مطمئن باشيم كه هر اتفاق ديگري بيفتد و هر مشكل و بحراني كه در كشور به وجود بيايد مخالفان آقاي روحاني به خصوص اصولگرايان تندرو سعي خواهند كرد كه آن را به پاي دولت آقاي روحاني بنويسند. در عين حال از واقعيت هم نميتوان صرف نظر كرد و آنها را ناديده گرفت. از جمله اينكه وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم خيلي دچار تغيير و تحول نشده. اين درست است كه دولت با تلاش زياد توانسته تورم را مهار كند و اين هم درست است كه حداقل اگر دولت نتوانسته جلوي فساد را بگيرد، دستكم خود بر فسادهاي جديدي نيفزوده، اما اينها كافي نيست. ما به يك روايت بالاي 7 ميليون و به روايتي ديگر بالاي 4 ميليون بيكار در كشور داريم.
در خانه كمتر خانوادهاي را ميتوان اين روزها در شهرهاي بزرگ باز كرد و حداقل با يك يا دو فارغالتحصيل بيكار مواجه نشد. سايه ركود همچنان بر كشور سنگيني ميكند و همچنان صنايع را گرفتار و اسير نگه داشته است. كم نيستند صنايعي كه يا تعطيل شدهاند يا در شرف تعطيلي قرار دارند، يا به زحمت و به واسطه نبود نقدينگي نوك بيني خود را بالاي آب نگه داشتهاند. بنابراين در اين شرايط خيلي مهم است كه دولت روحاني بتواند به كساني كه رايدهندگان بالقوهاش هستند نشان دهد كه تلاشهايش چه ميزان در خصوص اقتصاد موفقيت آميز و چقدر ناموفق بوده است.
نكته مهم ديگر اينكه دولت روحاني بتواند به رايدهندگان بالقوهاش نشان دهد كه بخش عمدهاي از مشكلات و معضلات اقتصادي، ساختاري بوده و به اقتصاد دولتي ناكارآمد ايران باز ميگردد، و در اين حالت چه روحاني رييسجمهور باشد و چه فرد ديگري مادام كه اقتصاد ايران دولتي باقي بماند اين مشكلات و مصايب هم همچنان باقي خواهد ماند.
روحاني بايد با رايدهندگان صادقانه و صميمانه سخن بگويد. بايد به مردم بگويد كه ظرف پنج سال گذشته در نتيجه سياست غلط و نابخردانه پرداخت يارانه فلهاي مقدار زيادي يعني چيزي بالاي دويست ميليارد تومان، يارانه پرداخت شده در حالي كه كل بودجه عمراني كشور براي يك سال گذشته به نصف اين مقدار هم نميرسد.
واقعيتهاي كلان اقتصادي كشور را روحاني بايد صادقانه و صميمانه با مردم در ميان بگذارد. به مردم بگويد كه چرا بايد يارانه را متوقف كرد. به مردم بگويد كه چرا بايد همچنان كمربندهاي رياضتي را از اين هم سفتتر ببنديم. اگرچه اصولگرايان تندرو جوسازي زيادي خواهند كرد و صادقانه و صميمانه صحبت كردن روحاني را نقطه ضعف او خواهند گرفت اما آنچه مسلم است اينكه تعداد قابل توجهي از اقشار و لايههاي تحصيلكرده ميفهمند و درك خواهند كرد وقتي روحاني صادقانه با آنان سخن بگويد. بنابراين جداي از اينكه دولت روحاني در يازده ماه آينده چه دستاوردهايي در حوزه سياست و اقتصاد داشته باشد اين مساله تعيين تكليف خواهد كرد كه او چقدر خواهد توانست صميمانه با مردم صحبت كند؛ امري كه متاسفانه در اين سه سال گذشته از آن همواره غفلت ورزيده است.