جواد طباطبايي و هگل
آرش حيدري: هگل به نوعي فيلسوف تراژدي است و تراژدي در دل خود لحظاتي ژنرالگونه دارد و در نهايت به تاريخ بزرگيها و بزرگان و صاحبان قدرت ميانجامد. اين روند دو پيامد عمده دارد: يكي نوشتن تاريخ انديشه است كه براي مثال در آراي سيد جواد طباطبايي خود را نشان ميدهد كه نوشتن سير لوگوس و روشنفكري ايراني است. پيامد دوم ردگيري سير حركت روح تاريخ ايراني است كه در ساختارهاي زيربنايي تجلي پيدا ميكند. يكي در ساختار استبدادي و ديگري در روح استبدادزده حاكم بر ايرانيان. بدينترتيب در يكي از رويكردها، مستقيما از هگل تاثير ميگيرد و در ديگري از خلال ماركسيسم ارتدوكس هگلي كه در تاريخ به دنبال ضرورتهايي ميگردند كه محتومند.