قراردادهاي جديد نفتي ضرورتهاي زماني و مردان اجرايي آن
سعيد مسروري
فعال بخش خصوصي صنعت نفت
صنعت نفت ايران، در يكي از سرنوشتسازترين دوران گذار خود به سوي توسعه قرار دارد، الگوي جديد قراردادهاي نفتي ايران كه اين روزها بحث و مناظره بر سر آن بسيار رايج است از بنياديترين برنامههاي ملي براي ساختن مسير تحرك و پويايي اقتصاد كشور در دو دهه آينده است.
اگر با نگاهي واقعبينانه شرايط و دورنماي صنعت نفت ايران را مرور كنيم نوعي احساس نگراني از احتمال وقوع «فرصتسوزي» براي كشورمان پديد ميآيد، واقعيت اينجاست كه حدود يك دهه تحريم و قطع همكاريهاي بينالمللي آنقدر به صنعت نفت ايران ضربه زده است كه اكنون اتلاف حتي يك روز زمان هم جفا در حق مردم و آينده كشور است.
ايران با در اختيار داشتن حدود 154 ميليارد بشكه ذخيره نفت خام قابل برداشت و حدود 34 تريليون متر مكعب گاز طبيعي يكي از مهمترين دارندگان ذخاير هيدروكربني در كل جهان است، تا پيش از جدي شدن تحريمها، روزانه 2/4 ميليون بشكه نفت خام ايران توليد و حدود 6/2 ميليون بشكه آن صادر ميشد، با اين حال به دليل وقوع تحريم و قطع روابط بازرگاني نفت ايران با بازارهاي جهاني، بخشي از اين ظرفيت متوقف و توليد پايدار از برخي ميدانهاي نفتي ايران قطع شد كه پس از برجام، احياي اين ظرفيت و بازگشت به سطح پيش از تحريمها، اوليترين راهبرد وزارت نفت قرار گرفت و با تلاش فراوان به موفقيت ختم شد.
اما اين مساله نميتواند براي آينده اقتصاد مولد ايران مطلوب و تامينكننده خواستههاي بزرگ كشور باشد، برخي از مهمترين ميدانهاي نفت و گاز كشور كه در بخشهاي مشترك با همسايگان قرار گرفتهاند در طي دوران نسبتا طولاني تحريم، به حيات خلوت عمليات برداشت كشورهاي رقيب تبديل شد و عملا بخشي از دارايي ملي ايران از كف ايرانيان رفت، همچنين تعدادي از ميادين نفتي ايران كه در نيمه دوم عمر خود قرار دارند به دليل عدم اجراي طرحهاي فناورانه نگهداشت كه مستلزم تزريق سرمايه و دانش فني بودند با كاهش مستمر توليد مواجه شدند و اين روزها به موجودي رنجور شبيه هستند كه عدم رسيدگي به موقع ميتواند پرونده حجم قابل توجهي از ذخاير نفتي موجود در آنها را براي هميشه با مرگ در مخزن ببندد.
همه اين رخدادها اگر با نگاهي آينده نگرانه و واقعي مواجه باشد به معناي درك درست شرايط حساس و تاريخي صنعت نفت است، اينكه بدانيم در همسايگيمان، كشورهايي نظير عربستان با طرحهايي همچون عرضه سهام غول نفتي خود يعني آرامكو و يا عراق با بالاترين سطح جذابيت قراردادي ميتوانند تمام سرمايههاي مقطعي بازار مالي صنعت نفت جهان را به سوي خود متمايل كنند باعث افزايش نگرانيهايمان خواهد شد و فرصت محدود و تاكيد ميكنم بسيار محدود موجود در مقابل بخش نفت و گاز ايران را با وسواس بيشتري درك ميكنيم. در همين حال وزارت نفت پس از قريب به دو سال و نيم، الگوي جديد قراردادهاي نفتي را با هدف جذب سرمايه و دانش فني مورد نياز براي مهمترين نيازهاي صنعت نفت كشورمان تدوين و نهايي كرده است كه پس از تصويب هيات دولت در مردادماه سال جاري اين الگو، عملا وارد مدار اجرايي آن در كشور شد. الگوي جديد قراردادها درصدد است حدود 35 تا 60 ميليارد دلار سرمايه و نيز بالاترين سطح دانش فني موجود در رشتههاي مرتبط با ازدياد برداشت نفت خام مخازن را براي كشورمان به ارمغان بياورد، طي يكسال گذشته نيز دهها ملاقات و رايزني در سطوح ارشد كشور براي جذب سرمايهگذاريهاي نفت و گاز انجام شده و اكنون كشورمان تقريبا آماده اجراي اين قراردادها است و بنا به ضرورتهاي عقلي بايد اين كار در فرصت محدود پيش روي كشور به اتمام برسد، فراموش نكنيم كه ناامني و فتنه داعش در عراق به زودي پايان مييابد و نيز اقتصاد ضربهخورده سعودي نيز بيش از اين توان و تحمل ادامه جنگ پرهزينه يمن را ندارد و دير نيست كه ببينيم عراق با قراردادهاي جذاب نفتياش به بهشت سرمايهگذاران تبديل شود و عربستان هم با عرضه سهام آرامكو ميلياردها دلار از بازار سرمايه نفت و گاز جهان را به سوي كشورش سرازير كند كه اگر اين دو اتفاق بيفتد ايران براي جذب سرمايهگذار بايد شرايط بسيار سختتري را مرور كند. از سويي ميدانيم كه اجراي الگوي جديد قراردادهاي نفتي بايد به دو نتيجه ملموس برسد، نخست افزايش سريع ميزان توليد و توليد اضافي (در ميادين ممكن براي ازدياد برداشت) و دوم پيدايش موج جديد و پررونقي از كسب و كار در شركتها و سازندگان ايراني از طريق ايجاد مشاركتهاي فني و صنعتي ميان سرمايهگذاران خارجي و صنعتگران ايراني است، تحقق چنين نتايجي به مردان اجرايي مجرب و «امتحان پس داده» احتياج دارد كه بتوانند با درك درست شرايط خاص و تاريخي صنعت نفت ايران، نگاهي رو به توسعه بلندمدت در صنعت نفت داشته باشند، باعث اميدواري است كه پيش از اجراي اولين قراردادهاي نسل جديد، مديري بسيار كاربلد و حرفهاي در مسووليت شركت مهندسي و توسعه نفت ايران منصوب شد. سيد نورالدين شهنازيزاده كه از جمله مديران ممتاز صنعت نفت ايران در سالهاي گذشته بوده است در مسووليت جديد، در حقيقت، راهبر و مدير مركز ثقل اجراي قراردادهاي جديد نفتي خواهد بود، آنچه مسلم است اجراي الگوي جديد قراردادهاي نفتي ايران نيازمند اراده و هنر مديريتي است و مساله مديريت در اين طيف جديد از توسعه صنعت نفت در واقع يك مولفه استراتژيك محسوب ميشود. صنعت نفت ايران اين روزها يكي از مهمترين مقاطع تحول و توسعه خود را تجربه ميكند، از سويي مردم كشور كه سالها سختيهاي تحريم و قطع همكاريهاي بينالمللي را تجربه كردهاند انتظار دارند نشانههايي عيني از پايان عصر تحريم و بازگشت ايران به مدار همكاري بينالمللي را به روشني ببينند، اجراي الگوي جديد قراردادهاي نفتي ايران سندي غيرقابل انكار از احياي نام ايران در فضاي همكاريهاي بينالمللي است.