چرا فرانسه مجددا به ايران روي آورده است؟
مرتضي مكي
تحليلگر مسائل اروپا
كلود بارتلون، رييس مجلس ملي فرانسه به دعوت رييس مجلس شوراي اسلامي امروز به تهران ميآيد. چندي پيش نيز سگولن رويال، وزير محيط زيست فرانسه و يكي از اعضاي بلندپايه حزب سوسياليست به تهران آمده و با برخي مقامات كشورمان ديدار كرده بود. بر اساس اخبار منتشر شده نيز قرار است ژان مارك آيرو، وزير امور خارجه فرانسه هم در طول هفتههاي آينده به تهران بيايد و با مقامات ايراني رايزنيهايي را داشته باشد. سفر رو به افزايش مقامات فرانسوي به تهران نشان ميدهد كه پاريس در تلاش است تا پس از يك سال از سفر لوران فابيوس به ايران و حدود شش ماه از سفر رييسجمهور كشورمان به فرانسه، مناسباتش را با تهران گرم كند. تلاش مقامات فرانسوي براي نزديكي با ايران در حالي است كه روابط ايران و فرانسه در طول 37 سال گذشته از فراز و نشيبهاي بسياري برخوردار بوده است. با آنكه پس از پيروزي انقلاب اسلامي به دليل حضور امام خميني در نوفللوشاتو و مهماننوازي فرانسويها، به نظر ميرسيد مناسبات تهران و پاريس گسترش خواهد يافت، اما مشاهده كردهايم كه فرانسه سياست يكساني را درباره ايران اتخاذ نكردهاند. از حدود 15 سال گذشته نيز امريكا تلاشهاي بسياري براي كاهش ارتباطات ايران با كشورهاي اروپايي و حتي قطع اين ارتباط انجام داد. در اين راستا، واشنگتن با اعمال تحريمهاي ظالمانه فشارهايي را به ايران آورد و همين مساله موجب شد تا مناسبات اقتصادي و سياسي ايران با كشورهاي اروپايي نيز تحت شعاع قرار بگيرد. متاسفانه در طول سالهاي اخير نيز فرانسه همپاي امريكا تلاش كرد تا در شديدترين شكل ممكن تحريمها را اجرا كرده و فضا را براي ايران تنگ كند. در دوران مذاكرات هستهاي نيز شاهد سختگيريهاي بيمورد و سنگاندازيهاي گاه و بيگاه فرانسويها بوديم؛ به گونهاي كه آنها حتي در مقطعي توانستند در رسيدن به توافق موقت ژنو چند هفتهاي تاخير ايجاد كنند. با اين حال، پس از دستيابي به توافق هستهاي، شاهد بوديم كه فرانسه با انجام برخي تحركات ديپلماتيك اين پيام را به تهران ارسال كرد كه ميخواهد دوران تحريمها را فراموش كرده و همكاريهاي جديدي را با ايران آغاز كند. به همين خاطر لوران فابيوس، وزير وقت امور خارجه فرانسه به تهران آمد و با مقامات عالي كشورمان ديدار كرد. فرانسه يكي از قدرتهاي اصلي اقتصادي و سياسي اروپاست. با توجه به سياست دولت يازدهم در گسترش مناسبات با كشورهاي دنيا در چارچوب سياست تعامل سازنده، تهران نيز از اين تحركات استقبال كرد و به همين خاطر، آقاي روحاني با پذيرش دعوت فرانسوا اولاند، همتاي فرانسوي خود در ماههاي پاياني سال قبل به پاريس سفر كرد. اين سفرها در آن مقطع نشان داد كه سران تهران و پاريس از عزم و اراده سياسي كافي براي احياي روابط، توسعه مناسبات و گسترش همكاريها برخوردار هستند. از سويي، شرايط اقتصادي فرانسه موجب شد تا پاريس براي حضور در بازار ايران اشتياق داشته باشد و از قافله رقابت با كشورهاي اروپايي عقب نباشد. با وجود آن اراده اوليه و آن سفرها، طي ماههاي گذشته مجددا شاهد بوديم كه انتظارات تهران از اروپا و به طور خاص فرانسه برآورده نشده است. شايد بزرگترين دليل اين مساله را بايددر بدعهديهاي امريكا جستوجو كرد. به عبارت ديگر، سنگبناي هرگونه توسعه مناسبات تجاري و افزايش همكاري اقتصادي منوط به احياي مناسبات و همكاريهاي بانكي است؛ مسالهاي پس از رفع تحريمها هنوز به سطح مطلوب خود نرسيده و دليل آن، رفتار دوگانه امريكاييهاست. با آنكه تحريمها در كاغذ رفع شدهاند، امريكاييها شرايط اميدواركنندهاي را براي بانكها و سرمايهگذاران بزرگ اروپايي فراهم نكردهاند. از سويي، بسياري از بانكهاي اروپايي و از جمله، بانكهاي فرانسوي در دوران تحريمها جريمههاي سنگيني را به دليل همكاري با ايران به وزارت خزانهداري امريكا پرداخت كرده بودند و همين مساله موجب شده تا آنها بسيار محتاطانه به گسترش مناسبات با ايران نگاه كنند. از سويي، رقابتهاي انتخاباتي امريكا موجب سردرگمي بسياري از سياستمداران اروپايي شود. دو نامزد كاملا متفاوت نسبت به برجام در امريكا حضور دارند كه هر يك از آنها هر روز اظهارات متفاوتي را درباره ايران بيان ميكنند. از طرفي، رقابتهاي انتخاباتي كشورهاي مهم اروپايي مانند فرانسه و آلمان اندك اندك در حال آغاز شدن هستند و اين موجب شده تا اين كشورها بيش از هر چيز به مسائل دروني خود سرگرم شوند. همه اين مسائل موجب شد تا روند اميدواركننده گسترش روابط ايران با كشورهاي اروپايي و به ويژه فرانسه هم متوقف شود. با اين حال، ايران همواره گفته است كه نميتواند منتظر كشورهاي غربي بماند. محمدجواد ظريف نيز طي سفرهايي كه به كشورهاي اروپايي و به ويژه فرانسه در ماههاي گذشته داشت، به آنها متذكر شد كه در دام امريكاييها نيفتند و يادآور شد كه عدم حضورشان در بازار ايران به ضرر آنهاست. اينك به نظر ميآيد كه هشدارهاي ظريف در فرانسويها كارگر شده است. بازار ايران و به ويژه چشمانداز همكاري در حوزه نفت و گاز براي فرانسويها آنقدر جذاب است و از مزيتهاي بسيار برخوردار است كه فرانسويها نميتوانند از آن چشمپوشي كنند. پاريس ميداند كه حتي اگر فردي مانند دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا شود و او توافق هستهاي را برهم بزند، واشنگتن ديگر قادر نيست آن اجماع قبلي بينالمللي را عليه ايران اعمال كند. به عبارت ديگر، از آنجايي كه ايران به تعهدات خود در قبال برجام پايبند بوده و توانسته است جامعه جهاني را نسبت به برنامه هستهاي خود اقناع كند، امريكا يا هر كشور ديگري نميتواند آن فشار سنگين تحريمها را مجددا عليه ايران به وجود آورد. از سويي، مسائل داخلي فرانسه همانند رشد روزافزون موج مهاجرتها به اين كشور از سوي خاورميانه و افزايش اقدامات تروريستي موجب شده است تا پاريس بيش از هر زمان چشم اميد براي همكاري با تهران جهت مبارزه با داعش و تروريسم افسارگسيخته خاورميانه داشته باشد. فرانسه آگاه است كه از قدرت مانور محدودي در خاورميانه برخوردار است و نميتواند مانند گذشته از نفوذ سنتي خود استفاده كند و به اهدافش برسد. سياستهاي فرانسه نيز در قبال سوريه شكست خورده است. امريكا نيز نميتواند خلأ ايجاد شده در خاورميانه را پر كند و ديگر نميتواند كمك كار پاريس باشد. ايران هم در پنج سال گذشته نشان داده كه نقش موثري در مبارزه با تروريسم و استقرار ثبات و صلح داشته است. فرانسه ميداند براي مديريت موج آوارگان و كنترل اقدامات تروريستي راهي جز همكاري با تهران ندارد و بدون ايران نميتواند كاري بكند.