همچنان سوراخ لايه اوزون
سيد علي ميرفتاح
سالها پيش يكي از نمايندگان مجلس، در اواخر دوره سازندگي يا اوايل اصلاحات، گفته بود چرا ما بايد براي ترميم لايه اوزون هزينه كنيم؟ ظاهرا آن موقع در يكي از مجامع بينالمللي تصويب شده بود كه كشورها همت كنند و دست به دست به هم بدهند و اين سوراخ اوزون را يك فكر جدي برايش بكنند. نماينده ما اما نگران از اينكه يك وقت نكند پول مملكت صرف امور بيهوده شود سخنراني كرده بود كه چرا ما بايد هزينه سوراخ اوزون را بپردازيم؟ يكي ديگر پارهاش كرده، يكي ديگر سوراخش كرده، بحث دوخت و دوزش كه شده ما بايد پولش را بدهيم؟ هركس پاره كرده –كه منظورش امريكا و روسيه و چين و آلمان و فرانسه بود- چشمش كور، دندش نرم خودش برود و با گچي، سيماني، آهكي چيزي آن را پر كند. من نقل به مضمون كردم اما يك وقت فكر نكنيد گچ و خاك و آهك را براي مزهپراني نوشتم و از خودم درآوردم. آرشيو مجلس هست ميتوانيد مراجعه كنيد. اتفاقا به اين دليل توي ذهنم مانده كه همان ايام خيلي سر و صدا كرد و مطبوعات دست گرفتند و دهن به دهن در فضاي سياسي- اجتماعي كشور پيچيد. آن موقع تلگرام و اينترنت و اين چيزها نبود، لذا اخبار سياسي در مطبوعات منحصر ميماند.
تلويزيون هم به اين چيزها نميپرداخت، براي همين خيليها هر روز روزنامه ميخريدند تا از اين نوع خبرها و مضمونها مطلع شوند. بعضي روزنامهها فقط به اين دليل كه بعضي سخنرانيها را تمام و كمال چاپ ميكردند ركورد فروش را شكستند... آن موقع من «مهر» خدابيامرز را درميآوردم و يادم هست كه اين سخنراني را به عنوان خبر ويژه بُلد و منتشر كردم. همان موقع البته منباب توضيح متذكر شدم كه بحثهاي محيط زيستي تخصصي هستند و نبايد از همه متوقع بود كه از سوراخ اوزون سر دربياورند و از آن چيزي جز سوراخ و پارگي و شكاف استنباط كنند.
بالاخره نمايندههاي مجلس هم كه –لااقل در آن موقع- همه تحصيلكرده و آشنا به موضوعات تخصصي نبودند و طبيعي مينمود كه چنين اظهارنظرهايي كنند و به طريق استقرا پيشنهاد بدهند كه سوراخ سقف آسمان را هم به اين شيوه بايد ترميم كنند. همان موقع – شايد كمي جلوتر- اشپيگل يا يك مجله آلماني ديگر كاريكاتوري كشيد كه آسمان سوراخ شده و... منظور اينكه با اين الفاظ شوخي هم ميكردند و هيچ استبعادي نداشت كه اين حرف نماينده را هم به حساب مطايبه بگذاريم. قصه مال هفتاد وپنج يا هفتاد و شش است. حالا وضع فرق كرده و محيط زيست تبديل به يك موضوع همگاني شده و رسانهها و كارشناسان و فعالان محيط زيست، گفتمانسازي كرده و آن را تبديل به يك مساله جدي و جهاني كردهاند. حالا اكثرا ميدانيم گرم شدن زمين به چه معناست و ميدانيم آسيبهاي گرماي گلخانهاي چقدر ميتواند هزينهبر شود. حالا سال نود و پنج است و محيط زيست به يك امر جدي و مهم بدل شده و هم مردم و هم مسوولان نسبت به آن يك فهم كلي پيدا كردهاند.
امروز ديگر هيچكس حتي به شوخي نميگويد كه سوراخ اوزون را گل بگيريد... با اين همه يكي از نمايندههاي محترم مجلس در اعتراض به برنامه ششم توسعه در يك برنامه تلويزيوني، به دولت ايراد گرفته كه چرا به محيط زيست اين همه توجه كرده و به جاي موضوعات جديتر همه توجهش را به آن معطوف كرده؟ فرمايش اين نماينده محترم را در محيط مجازي و در همين تلگرام ميتوانيد سرچ كنيد و بشنويد. خيلي جالب است. ايشان ميفرمايند محيط زيست جلوي اشتغال را گرفته و ضربه زده به مملكت و محيط زيستيها فكر ميكنند اگر ما خيلي رعايت كنيم همهچيز درست ميشود اما امريكا با سيصد ميليون جمعيت و چين با يك ميليارد و چهارصد ميليون جمعيت رعايت نكند چه...» حقيقت است كه همچنان همان حرفي كه هركس پاره كرده خودش هم ترميم كند، به يك زبان ديگر تكرار شده و هيچ ملتفت قضيه و گرفتاريهاي محيط زيستي ايران نيستند. متاسفانه ما خيلي هم از بيست و چند سال پيش به اين طرف فرقي نكردهايم و موقع اظهارنظر متوجه نيستيم كه با چه چيزي موافقت ميكنيم و با چه چيزي مخالفت. بحث محيط زيست درست است كه تا حدودي جهاني است اما وقتي كه ريزگردها نفس كشيدن را مشكل ميكنند يا آلودگي هوا به حد اشباع ميرسد، يا جنگلها و كوهها و مراتع و درياها و رودها به مخاطره جدي ميافتند مساله مساله ما است و به امريكا و چين ربطي ندارد؟ من نميخواهم فرمايش اين نماينده بزرگوار را نقد كنم، فقط ميخواستم بگويم كه فرمايش معروف لايه اوزون برايم تداعي شد كه جاي تامل دارد.