الحاق مشروط به
نهادهاي بينالمللي
علي شكوهي
بحث درباره همكاري جمهوري اسلامي با كارگروه اقدام مالي (FATF) اين روزها با انگيزه سياسي دامن زده ميشود و شاهديم كه از مطبوعات و رسانهها گرفته تا مجلس و از خطبههاي نماز جمعه تا مجالس مداحي و عزاداري درباره آن سخن گفته ميشود و گويي يك سازش و حتي خيانت در جريان است. توجه به چند نكته نسبتا مهم به فهم بهتر اين ماجرا كمك ميكند و ميتواند موجب همگرايي مواضع نيروهاي سياسي در اين زمينه شود.
اول- در مناسبات بينالمللي تاسيس برخي سازوكارها را نبايد حاصل عقل جمعي ملتها دانست بلكه حاصل تاثيراتي است كه قدرتمندان جهاني بر روند شكلگيري اين نهادها دارند. مثلا همه دولتها در كنار هم قرار نگرفتند تا سازمان ملل ايجاد شد و قوانين آن شكل گرفت بلكه اين پيروزمندان جنگ جهاني دوم بودند كه اين سازمان را ايجاد و به دلخواه خود، سهم خودشان را از قدرت جهاني زيادتر تعيين كردند و براي 5 كشور هم عضويت دايمي در نهاد مهمي مثل شوراي امنيت سازمان ملل و هم حق وتو در نظر گرفتند تا بتوانند تصميمات جمعي مخالف منافع خود را منتفي كنند. ديگر كشورها بدون آنكه اين مناسبات را قبول داشته باشند به تدريج در آن سازمان عضو شدند و عملا تن به مناسبات آن دادند.
دوم- الحاق يا عدم الحاق كشورها به اين سازمانها و معاهدات بينالمللي تابع منافع و مضار پيوستن يا نپيوستن است و ارزش اخلاقي خاصي را نبايد بر آن مترتب دانست. ما ميدانيم كه بناي تصميمگيري در شوراي امنيت بر عقل جمعي كشورهاي عضو نيست و ابرقدرتها ميتوانند با توافق يكديگر عليه يك ملت هم تصميم ناعادلانه بگيرند اما در عين حال پذيرفتيم كه وجود يك قانون ولو ضعيف بهتر از وضعيت بيقانوني و جنگلوار است زيرا همين مناسبات جهاني در بسياري از مواقع دست دولتهاي قدرتمند را هم ميبندد و تعارض منافع دولتهاي داراي حق وتو، مانع از برخي تصميمات ظالمانه ميشود و فرصتي را براي تامين منافع و امنيت كشورهاي كوچك هم فراهم ميآورد.
سوم- نگاه همه دولتها در پيوستن به اين سازمانها و معاهدات بينالمللي مشابه يكديگر است يعني هيچ دولتي نذر نكرده است كه به همه تصميمات اين سازمانها تن دهد يا داوطلبانه به آن پايبند بماند يا آن تصميمات را داراي ارزش اخلاقي بداند. بر همين اساس به همه كشورها اجازه داده ميشود كه در مواردي از «حق تحفظ» استفاده كنند. مطابق اين حق، كشورها ميتوانند اثر حقوقي بعضي از مقررات را نپذيرند. حتي اگر كشورهايي اين حق را براي خود از همان ابتدا در نظر نگيرند باز هم در عمل قادرند به برخي الزامات خلاف منافع ملي خود تن ندهند. ايران مانند بسياري از كشورها بدون قيد و شرط عضو سازمان ملل شد اما اكنون برخي تصميمات شوراي امنيت و ديگر نهادهاي سازمان ملل را نميپذيرد. مگر سازمان ملل اسراييل را يك كشور نميداند و مگر ما آن را به رسميت شناختهايم؟ مگر چندين قطعنامه شوراي امنيت عليه جمهوري اسلامي را قبول داشتيم و اجرا كرديم؟ عضويت در اين سازمانها و معاهدات بينالمللي به معناي تن دادن به همه مصوبات آنان نيست.
چهارم- درباره همكاري ايران با كارگروه اقدام مالي (FATF) هم ملاحظات فوق جريان دارد. ايران در وضعيتي نيست كه بتواند همه سازوكارهاي اين نهاد بينالدولي را تعيين كند و همه ملاحظات خود را در قوانين اين حوزه بگنجاند ولي اكنون ما بايد تصميم بگيريم كه به اين كارگروه با همين كاركرد ملحق بشويم يا نه. در اين مسير طبعا ما بايد منافع ملي خودمان را در نظر بگيريم و سود و زيان اقدام خود را بسنجيم. مطابق قانون، نهاد تصميمگيرنده در اين زمينه «شوراي عالي مبارزه با پولشويي» است كه اعضاي آن را رييس بانك مركزي، وزراي اقتصاد، اطلاعات، امور خارجه، كشور و صنعت، معدن و تجارت تشكيل ميدهند. آنان در بررسي كارشناسانه خود به اين جمعبندي رسيدهاند كه الحاق ما به اين كارگروه در مجموع به نفع ما است و مناسبات مالي ما با كشورهاي ديگر را تسهيل ميكند. پنجم- مطابق اطلاعات موجود، كاركرد اين كارگروه عبارت است از «وضع استانداردهايي براي مقابله با پولشويي، تامين مالي تروريسم و ساير جرايمي كه سلامت نظام مالي را تهديد ميكند». ايران در دولتهاي قبل همكاري با اين كارگروه را در دستور كار قرار داد و در اين دولت نتيجه گرفت. مطابق بيانيه شوراي عالي مبارزه با پولشويي، «گروه اقدام مالي (FATF) در تاريخ چهارم تير ۱۳۹۵ با انتشار بيانيهاي، درخواست خود از كشورها براي انجام اقدامات مقابلهاي عليه جمهوري اسلامي ايران را به مدت يك سال به حالت تعليق درآورد. اين تعليق، نتيجه اقدامات متعدد دولت، مجلس شوراي اسلامي و قوه قضاييه در سالهاي اخير، از جمله تصويب قانون مبارزه با تامين مالي تروريسم و التزام ايران به اجراي برنامه اقدام براي رفع كاستيهاي چارچوب مبارزه با پولشويي و تامين مالي تروريسم منطبق با قانون اساسي است». تاكيد بر اين نكته از اين جهت اهميت دارد كه به پيشينه اين ماجرا توجه كنيم و آن را به مذاكرات هستهاي پيوند نزنيم.
ششم- مخالفان الحاق ايران به اين كارگروه چه جوابي براي مردم ايران دارند؛ اگر جمهوري اسلامي تنها كشوري باشد كه در كنار كره شمالي هنوز به (FATF) ملحق نشده و اقدامات مقابلهاي عليه آن جريان دارد؟ به نظر ميرسد كه در بيانيه «شوراي عالي مبارزه با پولشويي» به همه ابهامات و سوالات مطروحه عليه اقدام دولت روحاني در اين زمينه پاسخ داده شد. كافي است انگيزه سياسي خودمان در مخالفت با دولت را كنار بگذاريم و به منافع ملي كشورمان بينديشيم. با اين نهاد هم ميتوان همان تعاملي را داشت كه با ديگر نهادهاي بينالمللي داريم.