سيدشمسالدين خارقاني، سفير پيشين ايران در آلمان در گفتوگو با «اعتماد»:
ايران از هياتهاي تجاري به عنوان اهرم فشار استفاده كند
گروه ديپلماسي| علياكبر صالحي، مرد اول فني مذاكرات هستهاي ايران و گروه 1+5، روزهاي پيشين را در اروپا گذرانيد. او در اروپا مطالب مهمي را درخصوص وضعيت كنوني برجام، آينده آن و همچنين كمتوجهي طرف مقابل به تعهداتش در برجام بيان كرد. درخصوص اظهارات علياكبر صالحي، گفتوگويي با سيدشمسالدين خارقاني، سفير پيشين ايران در آلمان داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
رييس سازمان انرژي اتمي طي سخناني عدمپايبندي طرف مقابل به تعهداتش در برجام را خطري براي بقاي توافق هستهاي دانست. هشت ماه هم از اجراي برجام ميگذرد و در اين مدت، مشابه سخنان صالحي از زبان مقامهاي متفاوت از جمله اعضاي تيم مذاكرهكننده بسيار شنيده شده است. دليل چرايي طرح مكرر اين مساله از سوي ايران چيست؟
براي آنكه به اين سوال پاسخ دهيم، ابتدا بايد ديد چه مسائلي موجب شده است تا ايران نتواند با بانكها و سرمايهگذاران اروپايي روابط پولي و مالي برقرار كند. قطعا بخشي از اين مساله ريشه در كوتاهي طرف اروپايي در انجام تعهدات خود دارد. براساس برجام، طرف مقابل، موظف بود تا شركتها، موسسات و بانكهاي اروپايي را در برقراري مناسبات اقتصادي با ايران آزاد بگذارد و ضمن حمايت از برقراري اين ارتباطات، اخلالي در اين مناسبات ايجاد نكند. به نظر ميرسد بخشي از اين مساله انجام شده و تعدادي از موسسات مالي و اعتباري اروپايي مناسبات و ارتباطاتي را با ايران برقرار كردهاند ولي در برخي از مسائل نيز مشاهده ميكنيم برخي از بخشها مانند بانكها تحت فشارهايي با ايران هنوز مراوداتشان را آغاز نكردهاند. مقامهاي گروه 1+5 چه در صحبتهايي كه از تريبونهاي مختلف بيان ميكنند و چه در ديدارهايي كه با سرمايهگذاران و مسوولان بانكها داشتهاند، از برقراري مبادلات مالي و تجاري با ايران حمايت ميكنند ولي چرا اين سرمايهگذاران و موسسات با وجود تبادل هياتهاي بسياري كه انجام دادهاند، هنوز وارد رابطهاي جدي با ايران نشدهاند؟ به نظر ميرسد به غير از عوامل گفته شده، يكي از مهمترين دلايل اين مساله، آن باشد كه سرمايهگذاران و بانكهاي اروپايي منتظر نتايج انتخابات رياستجمهوري امريكا هستند. هنوز نميتوان پيشبيني درستي از نتايج انتخابات رياستجمهوري امريكا داشت و كانديداهاي كنوني نيز هر روز سخنان مختلفي درباره برجام بيان ميكنند. همين مساله موجب شده تا اروپاييها از تاثير نتايج انتخابات آتي رياستجمهوري امريكا بر توافق هستهاي ترس داشته باشند و هراس تحريم مجدد از سوي امريكا به دليل مراوده با ايران را داشته باشند. فراموش نكنيم بانكهاي اروپايي در ابتداي تحريمهاي ايران، همچنان مراوداتي با ايران داشتند و همين مساله موجب شد تا آنها تحت فشار سنگين دولت امريكا قرار بگيرند و برخي از آنها، جريمههاي سنگيني شوند. دومين عامل موثر ديگر در اين رابطه نيز مشكلاتي است كه بانكهاي ايراني دارند. عدمشفافيت بانكها، ضعفهاي مالي، عدم آشنايي با قوانين بينالمللي و نبود زيرساختها و نداشتن تكنولوژي مناسب سبب شده است تا بانكهاي اروپايي در برابر ايران سردرگم باشند و به همين دليل، بانك مركزي ايران بايد به سرعت اين عقبماندگي و مشكلات را رفع كند؛ چه بسا ممكن است نتايج انتخابات رياستجمهوري امريكا هم به نفع ايران باشد اما اين مشكل همچنان برقرار باشد و همين مساله مانع از برقراري روابط شود. پس عناصر مختلفي در عدم برقراري اين مساله دخيل هستند. با اين حال، در مواجهه با طرف اروپايي، ايران بايد فشار لازم را به آنها وارد كند تا آنها اطمينان خاطر لازم را به بانكها و سرمايهگذاران اروپايي بدهند كه ميتوانند بدون دغدغهاي در ايران سرمايهگذاري كنند. از طرفي دولتهاي اروپايي بايد به بانكها و سرمايهگذاران اين اطمينان را ايجاد كنند كه اگر زماني امريكا خواست آنها را به دليل مراوده با ايران تحت فشار قرار بدهد، از آنها حمايت ميكند. دولتهاي اروپايي همانطور كه در زمان تحريم به بانكها و سرمايهگذاران فشار ميآوردند تا با ايران كار نكنند، بايد به همان اندازه در زمان توافق و صلح هم فشار بياورند تا با ايران كار كنند. من نميخواهم همه مشكلات را بر گردن اروپاييها بيندازم اما آنها بايد اطميناندهي بيشتري براي بخشهاي خصوصيشان انجام دهند. همين كار را هم بايد امريكاييها انجام دهند و شركتها را براي انجام مراوده با ايران تشويق كنند. قطعا انجام اين كار توسط امريكاييها اثر مثبتي را در اروپاييها ايجاد خواهد كرد.
آيا ميتوان گفت كه وقت آن است اين نقدهاي شفاهي جاي خود را به رفتاري عمليتري از سوي ايران بهخصوص در كميسيون مشترك بدهد؟
هماكنون هم اروپا و هم امريكا ميدانند كه بانكها و موسسات بزرگشان به شكل جدي مناسباتي را با ايران برقرار نكردهاند و پس ديگر نيازي به طرح اين مساله براي آگاهي يافتن طرف مقابل نيست بلكه از اين پس بايد اقدامات عملي ما در راستاي وارد گود شدن آنها براي همكاري با ما باشد. ما اينك دو كار ميتوانيم بكنيم: ابتدا بايد مشكلات داخلي را برطرف كنيم و از سويي، گروههاي فشار داخلي را هم آرام كنيم. دومين كار، ايجاد فشار لازم و متناسب با مساله از طريق مجاري مختلف ديپلماتيك به طرف مقابل است. ايران ميتواند هم از طريق مجاري دوجانبه و هم از طريق مجاري چندجانبه اين كار را انجام دهد. از طرفي، ايران بايد مقدمات تبليغاتي لازم را فراهم كند و اين پيام را به دنيا مخابره كند كه ايران پايبندي لازم را به تعهداتش در برجام داشته است و اگر برجام در خطر است، اين به خاطر كمكاري 1+5 است. من فكر ميكنم كميسيون مشترك برجام و نشست وزراي 1+5، بهترين زمان براي وارد ساختن اين فشار است.
خانم موگريني در اظهاراتي پس از ديدار با صالحي گفته بود كه حجم بالاي افزايش مبادلههاي بازرگاني با ايران در پسابرجام وي را شوكه و اميدوار كرده است. آيا ايران و شركاي اروپايي درخصوص كارشكنيهاي طرف مقابل به خصوص امريكا در اجراي صحيح برجام با هم اختلاف دارند؟
روابط اقتصادي اعضاي اتحاديه اروپايي و امريكا آنچنان گسترده و بزرگ است كه نميتوان از اختلاف ميان امريكا و اتحاديه اروپايي سخن گفت. همين مساله هم موجب ميشود تا روابط اتحاديه اروپايي با امريكا بر روابط ايران با اتحاديه اروپايي سايه بيفكند؛ به دو دليل: نخست، امريكا با ايران رابطهاي ندارد و در برخي مسائل اختلافات شديدي دارند؛ دوم، امريكا قوانين تحريمي را عليه ايران وضع كرده است كه اين مساله موجب ميشود تا آنها نتوانند دايره عمل چنداني داشته باشند. همين مسائل موجب ميشود تا شركتهاي علاقهمند اروپايي براي برقراري مناسبات با ايران به دليل هراس جريمه شدن از سوي امريكا، رابطه چنداني با ما برقرار نكنند. با اين حال، با توجه به شرايط به وجود آمده براي ايران در پسابرجام، ما بايد از همين هياتها و شركتها به عنوان ابزاري براي اعمال فشار به دولتهايشان استفاده كنيم تا آنها بر دولتهايشان فشار آورند كه از برقراري رابطه با ايران حمايت كنند.
برجام توافقي بينالمللي است كه شوراي امنيت هم بر آن صحه گذاشته است ولي آقاي صالحي گفتهاند كه دولت آتي امريكا ميتواند بر آينده اين توافق اثر بگذارد. به نظر ميرسد كه هم كلينتون و هم ترامپ ميتوانند اجراي برجام را به روشهاي مختلف تهديد كنند. تا چه اندازه ميتوان به توان اروپا براي مقابله با اقدام احتمالي رييس جمهور آتي امريكا اميدوار بود؟
اروپا از اين توان برخوردار است ولي تحت شرايطي اين كار را انجام ميدهد. ما نمونههاي قبلي حمايت اروپا براي سرمايهگذاري در ايران را داشتهايم. در زمان رياستجمهوري بيل كلينتون، قوانين تحريمي داماتو عليه ايران وضع شد كه شركتهاي اروپايي و به ويژه شركتهاي نفتي را از انجام سرمايهگذاري در ايران منع ميكرد اما ديديم كه توتال آمد و سد را شكاند و ديگر شركتها و سرمايهگذاران اروپايي هم به ايران آمدند و در نهايت، امريكا كوتاه آمد. ما بايد هم از طريق اتحاديه اروپايي و هم از طريق مناسبات دوجانبه با كشورهاي اروپايي فشار لازم به طرف اروپاييمان وارد كنيم تا آنها متعهد به حمايت از سرمايهگذاري در ايران شوند.
گفتيد آنها تحت شرايطي اين كار را ميكنند. اين شرايط چيست؟
پس از برجام، شركتها و هياتهاي اقتصادي بسياري از اروپا بهخصوص آلمان به ايران آمدهاند. اين هياتها ميتوانند اهرم فشار ما به طرف مقابل باشند. آنها دوست دارند با ايران كار كنند وگرنه هزينه نميكردند تا به ايران بيايند. ما ميتوانيم از طريق اين هياتها به دولتهايشان فشار بياوريم تا آنها وادار به تصميمگيري شوند. مجاري ديپلماتيك ما بايد در اين رابطه فعال باشند. نمايندگيهاي ايران در اين باره نقش كليدي خواهند داشت. 1+5 ميتواند بهترين مكان براي گلهگذاري از طرف مقابل و اعمال فشار به آنها باشد. البته اين مساله ميتواند دردسرهايي را هم براي دولت ايجاد كند چراكه عدهاي در داخل هستند كه از اين اظهارات سوءاستفاده خواهند كرد و درصدد هستند تا از شرايط ايجاد شده، موقعيتهايي را براي اعمال فشار عليه دولت به وجود آورند. البته ما بايد از همين فشار داخلي براي اعمال فشار به طرف مقابل استفاده كنيم. تبليغات رسانهاي لازم هم بايد به وجود آيد. آقاي دكتر روحاني هم ميتوانند در نطق خود در سازمان ملل به عنوان تريبوني براي اعمال فشار و بيان كمكاريهاي طرف مقابل استفاده كند. ما موارد مختلفي را استفاده كردهايم و نتايج خوبي را هم گرفتهايم.
آقاي صالحي گفتهاند ايران صبور است و رفتار هيجاني از خود نشان نميدهد. اين صبوري تا كجا و در چه شرايطي خواهد بود؟
اينكه ايران صبور است يعني مردم ايران صبور هستند. دولت و نظام هم نماينده همين مردم هستند. مردم در زمان تحريم از خود صبوري نشان دادند. اگر مردم پشت نظام و كشور نبودند، ما نميتوانستيم در مذاكرات و در زمان تحريم كاري بكنيم. آقاي صالحي به اين مساله اشاره دارد ولي اين حرف، متضمن نكتهاي است و آن، اينكه صبر هم حدي دارد ولي مردم انتظار دارند نتايج برجام را هم ببينند. برجام دستاوردهاي بسياري را براي ايران به همراه داشته و درهاي بسياري در مقابل پسابرجام باز شده است ولي بايد اين نكته را هم به طرف مقابل فهماند كه اين وضع، هميشگي نيست و شما بايد اطمينان بيشتري در جهت حضور در ايران بدهيد. اگر 10 شركت به ايران ميآيند مردم ايران انتظار دارند كه حداقل دو شركت همكاريهاي مناسبي را با ايران آغاز كنند.