بررسي نگاه جرداق به امام علي (ع)
با توجه به اين نكته كه جرداق يك فرد عرب و مسيحي، با باورهاي خاص عقيدتي خود بود و همواره با احترام خاص از حضرت عيسي مسيح (عليه السلام) ياد ميكرد بايد اين نكته را بپذيريم كه جرج جرداق نكات فاخر و برجستهاي در رهنمودها و بيانات امام علي(عليه السلام) يافته است كه در عالم انصاف نتوانسته از آنها صرف نظر كند و به همين دليل سالياني دراز به پژوهش و تحقيق پرداخته و با مراجعه به صدها منبع و مأخذ معتبر داخلي و خارجي در همه زمينههاي مطرح شده در كتاب، اين فرهنگنامه را به وجود آورده است كه بيترديد در اين حوزه، يك اثر جاودان است.
جرداق با درك تعاليم تحريف نشده عيسي مسيح(عليه السلام) و شنيدن صداي محمد (ص) در مهد نبوت و اخذ و هضم مباني و اصول امام علي (عليه السلام) در اداره جامعه و دوري از ظلم و ستم و اجراي عدل و قسط در تمامي دنيا و براي همه انسانها، با تلاشي پيگير و خستگيناپذير به تاليف فرهنگنامه امام علي(عليه السلام) پرداخت و سرانجام، با اينكه همچنان و تا آخر عمر به عيسي مسيح باور داشت، امام علي(عليه السلام) را رهبر واقعي و معنوي خود ميدانست و در راه تحقق آرمانهاي والاي امام علي(عليه السلام) به ويژه در مسير عدل و قسط، يك عمر كوشيد و سرانجام و پس از 88 سال زندگي، دار فاني را وداع گفت و بيترديد زحمات او در نزد خداوند متعال بيپاداش نخواهد بود.
نخستن نامهنگاري با جرداق
در رابطه با نخستين نامهام به جرج جرداق نيز بايد بگويم من در نامهاي، كه متاسفانه اصل آن را ندارم ضمن تقدير و تقديس عملكرد و اقدام جرج جرداق در تاليف كتابي درباره امام علي (عليهالسلام) از ايشان خواستم كه اجازه دهد تا هر پنج جلد كتاب وي را به فارسي ترجمه كنم و همچنين شرح حال خود را هم بفرستد تا در مقدمه ترجمه كتاب بياورم.
جرج جرداق در پاسخ مشروحي كه بخشي از آن را ميخوانيد نوشت:
«فضيله السيدهادي الخسروشاهي التبريزي المحترم السلام عليكم و رحمتالله
از احساس زيبا و حسن نظر شما، در نامهاي كه هماكنون پيش روي من است، سپاسگزارم. اين تعريفها در واقع برآمده از قلب پاك و ناشي از حُسن اخلاق خود شماست و گرنه من لايق اين صفات نيستم. من اعتراف ميكنم كه در بررسي شخصيت علي بن ابي طالب همچنان قصور دارم زيرا كه يك نويسنده هر اندازه كه كار كند و هرقدر كه كوشش بنمايد و به هر مقدار هم كه نيرومند باشد، اگر بخواهد شخصيت يك انسان عادي را بررسي كند و به حقيقت او برسد يا عمق واقعي او را دريابد، نميتواند حق مطلب را ادا كند، پس چطور ميشود درباره شخص علي بن ابيطالب يا مانند او، حق مطلب را ادا كرد؟ اجازه خواستهايد كه هر پنج جلد كتاب مرا به فارسي ترجمه كنيد. من اين اجازه را به شما ميدهم و اميدوارم كه در ترجمه آن دقت لازم به عمل آيد تا ترجمه كتاب، بهطور كلي از نقطه نظر موضوع و بيان، مطابق اصل كتاب باشد.
از نامه شما فهميدم - چنان كه از پيش هم اطلاع داشتم- بعضي از برادران در ايران، كتاب ملخص نخستين مرا به فارسي ترجمه كردهاند، ولي از جهات گوناگون در اين زمينه روش خوبي را انتخاب نكردهاند؛ مثلا سادهترين اصول را رعايت نكرده و كتاب مرا بدون اجازه من ترجمه كردهاند يا اينكه حقوق تاليف و رنج و كوشش مرا در نظر نگرفتهاند يا حتي پس از ترجمه، يك نسخه از كتاب ترجمه شده را براي من نفرستادهاند؟ و همين طور متن اصلي كتاب را دگرگون ساخته و مطالبي را از آن حذف يا بر آن افزودهاند. در صورتي كه در كشورهاي مترقي، محال است كه يكي از اين امور صورت پذيرد، تا چه رسد به اينكه همه آنها يكجا انجام گيرد؟ اما مختصري از تاريخ زندگي من كه خواسته بوديد:
1- محل تولد: جديده، مرجعيون- لبنان، سال 1926 ميلادي
2- شغل: تدريس درباره ادبيات عرب، بررسي ادبيات اروپايي، روزنامهنگاري، نقد هنري.
3- تاليفات: فاغنرو المرأه، المشردون، قصور و اكواخ، فنانون احبوا، صلاحالدين و قلبالاسد، وجوه من كرتون، غرام الالهه، اساطير العربي، بوهيميه، فينوس و الشاعر.
همراه اين نامه آخرين عكسم را هم خواستهايد، براي شما ميفرستم و اگر توضيحات بيشتري لازم باشد به من اطلاع دهيد تا بلافاصله اقدام شود.
جرج جرداق
«بيروت- الاشرفيه- دانشكده زهره الاحسان»
پس از دريافت اين نامه، به ترجمه كامل كتاب پرداختم كه البته با توجه به حجم كتاب و محتواي غني و پرمايه آنكه شامل مسائل گوناگون علمي، سياسي، تاريخي، ادبي، فلسفي و فرهنگي بود و نياز به تحقيق و پژوهش داشت، اين كار به تدريج و در طول دو، سه سال انجام گرفت و توضيحات و اضافات- كه درخارج از متن اصلي نقل شده - خود يك جلد كتاب را تشكيل داده و به همين دليل چاپهاي نخست اين ترجمه، در شش جلد منتشر شد، ولي در چاپهاي بعدي متن اصلي، البته بهطور جدا و مشخص ملحق شد. اين مجموعه كه در واقع فرهنگنامه امام علي(عليه السلام) است، تاكنون 16 بار تجديد چاپ شده است.
جرج جرداق فصل نخستين كتاب «الامام علي(ع)» را به سرزمين نبوت و سپس صوت محمد(ص) در آن اختصاص ميدهد. او با قلمي شيوا و زيبا، نقش پيامبر اكرم اسلام حضرت محمد(ص) را در ايجاد تحول و انقلابي عظيم در راستاي تحقق عدالت و قسط و ايجاد جامعهاي بدون ظلم و جور، بدون استثمار و زنآزاري، بدون ستم سرمايهداران بر ديگران و... توصيف كرده است و در اين فصل تحت عنوان «صوت محمد» به چگونگي ايجاد انقلاب در جامعه منحط عربي، در جزيرهالعرب ميپردازد و سپس استمرار اين تحول را كه او آن را انقلاب مينامد، توسط امام علي(ع) پي ميگيرد و ترسيم ميكند. جرج جرداق در جاي جاي كتاب فرهنگنامه خود، نقش تعليمات پيامبر اكرم(ص) و نقش پيامها و رهنمودهاي ائمه تشيع(عليه السلام) را در ايجاد و استمرار تحول و انقلاب بازگو و چگونگي آن را تبيين ميكند و راه و روش امام علي(عليه السلام) را در راستاي تكامل و پيشرفت اين انقلاب، بررسي ميكند. براي شناخت ديدگاه جرج جرداق درباره پيامبر اكرم اسلام، در مهد نبوت و جزيرهالعرب، نخست فصل سرزمين معجزهها، مهد نبوت را در آغاز كتاب خود ميآورد و سپس اهميت و ارزش صداي محمد(ص) را در باروري اين حركت و انقلاب با قلمي سحرانگيز به تصوير ميكشد. در واقع و در يك جمله، جرج جرداق، امام علي(عليه السلام) را فقط يك فرد يا يك شخص نميداند بلكه او امام علي (عليه السلام) را به مثابه يك انقلاب و يك دنيا عظمت و تفوق بر شخصيتهايي چون سقراط و فلاسفه يوناني ميداند كه در بررسي مفاهيم ادبيات آنها، با استناد به اصول منتشر شده آنها و امام، برتري را از آن تعاليم و رهنمودهاي امام نشان ميدهد. در نهايت اينكه در ايران هم مانند ديگر كشورهاي اسلامي و عربي، كمتر كسي است كه نام «جرج جرداق» و كتاب ارزشمند او (الامام علي صوت العداله الانسانيه) را نشنيده باشد. جرج جرداق قبل از انتشار اين كتاب پرارج، شايد در خارج از «لبنان» و بخشيح ديگر از جهان عرب معروفيت و شهرتي نداشت؛ ولي با چاپ و انتشار خلاصه مباحث پنج جلدي فرهنگنامه خود در يك مجلد، شهرت جهاني يافت و نامههايي كه از سراسر جهان از جمله: ايران، مصر، سوريه، عراق، پاكستان، هند، لبنان، اروپا، امريكا و... به او رسيد و تقريظهايي كه دانشمندان اسلامي و شخصيتهاي بزرگ علمي- فرهنگي بر كتابش نوشتند، همگي شاهدي زنده بر اشتهار مولف و ارزش والاي كتاب وي به شمار ميرود. در واقع انتشار كتاب «الامام علي صوت العداله الانسانيه» موجي جهاني از تقدير و تشويق، تعريف و تمجيد را نسبت به مولف و مباحث مطرح شده در كتاب برانگيخت و كتاب بلافاصله به زبانهاي گوناگون از جمله: فارسي، انگليسي، اردو، تركي و... ترجمه و منتشر شد. كتابي را كه جرداق در مرتبه نخست منتشر كرد، خلاصهاي از مجموعه پنج جلدي كتاب بزرگش درباره شخصيت جهاني و عظمت افكار انساني و چگونگي ديدگاههاي امام علي درباره عدالت اجتماعي و اقتصادي و روش آزادگي در حكومت و رفتار با مردم بود و چون آن كتاب با تقدير، تحسين و استقبال بيسابقه دانشمندان و مردم جهان روبهرو شد، مولف متن اصلي فرهنگنامه امام علي را در 5 جلد بزرگ و در بيش از 1300 صفحه با عناوين ذيل منتشر ساخت:
1- علي و حقوق بشر؛
2- علي و انقلاب فرانسه؛
3- علي و سقراط؛
4- علي و عصر او؛
5- علي و قوميت عربي.
هر يك از اين مجلدات، داراي مباحث ژرف و ارزندهاي است كه بيشك در يك مقاله كوتاه نميتوان دربارهشان بحث كرد و به همين دليل، به نظر من ارزش و اهميت اين كتاب، تنها هنگامي روشن ميشود كه از آغاز جلد اول تا پايان جلد پنجم دقيقا مطالعه شود. البته در عصر ما نويسندگان مسيحي شرقي يا مستشرقان غربي بسياري درباره زندگي و افكار امام علي (عليهالسلام) به بحث و تحقيق پرداختهاند كه به عنوان مثال ميتوان از يك مسيحي لبناني ديگر، به نام «بولس سلامه» نام برد كه چند سال پيش قصيده مفصلي تحت عنوان «علي و الحسين»، بعد قصيده مفصلتري در 3500 بيت، در يك كتاب 300 صفحهاي به نام «عيد الغدير: اول ملحمه عربيه» منتشر ساخت كه موجب استقبال و تقدير و تحسين بزرگان علماي شيعه از قبيل مرحوم آيتالله سيد شرفالدين قرار گرفت.
اما اگر بخواهيم منصفانه داوري كنيم و درباره كتاب و فكر بلند جرج جرداق سخني بگوييم، بايد صادقانه بپذيريم كه در اين زمينه، هيچ يك از نويسندگان مسيحي شرق يا مستشرقان غرب، نتوانستهاند به پاي جرج جرداق برسند.