عقلانيت ما و كمخردي شيوخ جوان كمتجربه
علي شكوهي
ديروز نوشتم كه تصوير تعارضات سياسي منطقهاي به زيان جمهوري اسلامي ايران در حال ترسيم است زيرا تلاش ميشود با محوريت اسراييل و عربستان و ديگر كشورهاي عرب و غيرعرب منطقه، اتحادي عليه جمهوري اسلامي و متحدانش ايجاد شود تا مساله فلسطين در حاشيه قرار گيرد، امنيت درازمدت رژيم غاصب قدس تامين شود، جنگ و منازعه در كشورهاي مسلمان تداوم يابد، همه كشورهاي مسلمان تضعيف شوند، مرزهاي جغرافيايي كنوني بههم بريزد و با سقوط متحدان سياسي جمهوري اسلامي در منطقه از دامنه نفوذ ايران كم شود. آنچه زمينه وقوع چنين تحولاتي را به زيان جمهوري اسلامي مساعدتر ساخت، تحولاتي است كه در هيات حاكمه عربستان سعودي رخ داد. در اين كشور نسل جوانتري از شيوخ عرب به قدرت رسيدهاند كه از ميزان قدرت موجود و موقعيت كنوني عربستان در منطقه راضي نيستند و بلندپروازي زيادتري دارند و در نتيجه سياست سنتي محافظهكارانه اين كشور را كنار گذاشتهاند. بخشي از انگيزه اين جسارت را بايد در كمتجربگي اين نسل از شيوخ عربستاني جستوجو كرد ولي بخشي هم ناشي از مساعد شدن بسترهاي منطقهاي براي تعريف جايگاه جديد براي عربستان است. غالب كشورهاي قدرتمند عرب مانند مصر و سوريه در شرايط ضعف قرار دارند يا درگير جنگ داخلياند. ديگر كشورهاي عرب هم فاقد امكانات اقتصادي كافي براي ايفاي نقش محوري در جهان عرب هستند. مساله حج و اداره حرمين شريفين هم موقعيت عربستان را در كل جهان اسلام تقويت ميكند. رشد جريانهاي سلفي تكفيري در كشورهاي اسلامي خصوصا در كشورهاي عرب هم يك فرصت تازه براي شيوخ جوان عربستان است كه بر دامنه نفوذ خود در كشورهاي ديگر بيفزايند ولو آنكه در داخل كشورشان با اين جريان مشكل داشته باشند. اساسا برخي از تحليلگران بر اين باورند كه دولت عربستان در درون جامعه متناقض خودش با بحران رشد يك جريان افراطي وهابي روبهروست كه به انديشه خلافت ميانديشد و رهبران عربستان براي اينكه از تهديدهاي آن جريان نجات يابند، به صدور آن به ديگر كشورهاي منطقه مبادرت كردهاند. فراهم شدن زمينه سازش با اسراييل در ميان غالب كشورهاي عرب، اين امكان را به مقامات تازه به قدرترسيده رياض داده است كه به همكاري با رژيم صهيونيستي عليه جمهوري اسلامي روي آورد و مورد اعتراض ديگر كشورها هم قرار نگيرد. فاصله گرفتن جريانهاي مختلف فلسطيني اعم از ساف و حماس از رويكرد انقلابي و دور شدن آنان از ايران و سوريه هم يك فرصت زمينهساز و مشروعيتآور براي عربستان است. تعارض مذهبي ميان شيعه و سني هم در اين ايام تشديد شده و صدور فتاوي تكفير شيعيان از سوي علماي وهابي را به يك امر عادي تبديل كرده است. همه اين موارد را در كنار اميدواري به حمايت امريكا و انگليس از رياض در يك جنگ احتمالي قرار بدهيد تا دريابيد كه چرا شيوخ جوان عربستان در وضعيت جديد، مواضع صريحتر و جسورانهتري عليه جمهوري اسلامي اتخاذ ميكنند و حتي روياي سرنگوني جمهوري اسلامي را بر زبان ميآورند. در همين راستا آنان با مخالفان مسلح ايران از جمله سازمان منافقين و گروههاي تجزيهطلب ايراني در برخي مناطق نرد عشق ميبازند و در عراق، سوريه، يمن و بحرين سعي در مقابله با دامنه نفوذ جمهوري اسلامي دارند. برخي معتقدند در رويارويي احتمالي ميان ايران و عربستان، هدايت اصلي در دست كشورهاي قدرتمند جهاني يعني روسيه و امريكا قرار دارد كه براي تامين منافع درازمدت خود و در واقع در رقابت با هم سعي دارند اين دو كشور را قدم به قدم به يك جنگ و درگيري نظامي تمامعيار و احيانا طولانيمدت هدايت كنند. حال پرسش اين است كه اين منازعه و رويارويي محتوم، قطعي و گريزناپذير است و ما در اين زمينه كاري براي پيشگيري نميتوانيم انجام بدهيم؟جمهوري اسلامي در شرايط كنوني از چند اهرم ميتواند براي جلوگيري از وقوع يك جنگ محتمل، جلوگيري كند. اول اينكه انسجام دروني خود را افزايش داده و منازعات سياسي بين نيروهاي انقلاب را كاهش دهد و با حل برخي كدورتهاي موجود، همه سرمايه ملي و اجتماعي خود را به رخ مخالفان نظام بكشد. دوم اينكه قدرت نظامي خود را آنگونه كه هست نشان دهد و از نقش بازدارنده توان نظامي بهره بگيرد. سوم اينكه كمخردي شيوخ جوان عربستاني را با عقلانيت خود جبران كند و از برخوردهاي تند و واكنشي بپرهيزد. چهارم اينكه از رنگ ديني گرفتن اين منازعات جدا جلوگيري كند و پرچم وحدت شيعه و سني را همچنان بلند نگهدارد و افراطيگري شيعي را هم مانند افراطيگري اهل سنت محكوم كند. پنجم اينكه به سياستهاي برخي متحدانش مانند روسيه تا آنجايي اتكا كند كه ايران را وارد يك جنگ با كشورهاي همسايه نكنند. ششم اينكه از بسترهاي مشترك همكاريها براي كاهش تنش بهره بگيريم و يك گام از سوي عربستان را با دوگام مثبت پاسخ دهيم تا دشمنان اسلام و مسلمين به اهداف خود نرسند و با ايجاد يك جنگ تازه در منطقه، امكانات دو كشور با قدرت و ثروتمند مسلمان را بر باد ندهند. ما كه تجربه جنگ با عراق را در كارنامه خود داريم حتما قادريم بر اين وضعيت هم مسلط شويم و در حالي كه برخي كشورها درصدد تحميل يك جنگ تازه بر ما هستند، حتما ميتوانيم از اين عقلانيت و تجربه براي خنثي كردن آن تلاشها بهره بگيريم. در عين حال بايد آماده پشيمان كردن همه كساني باشيم كه ممكن است در مقابل عقلانيت ما، همچنان بيخردي كنند و وارد يك ماجراي غيرقابل پيشبيني بشوند.