كاركردها و كژ كاركردهاي شوراهاي شهر و روستا
علي تاجرنيا فعال سياسي اصلاحطلب
شوراي شهرها و روستاها در چند دوره گذشته از وظيفه اصلي خود فاصله گرفتهاند. اعضاي اين شوراها به عنوان نمايندگان مردم از طبقات مختلف اجتماعي هستند كه با هدف صيانت از هويت اجتماعي، عمراني و اخلاقي شهر روي كار آمدند اما متاسفانه به مرور تبديل به شوراهاي شهرداري شدند. اين شوراها امروزه تنها وظيفه خود را نظارت بر عملكرد شهرداري تعريف كردهاند. شوراهاي شهر و روستا به جاي تعريف وظايف جديد براي شهرداريها و مجاب كردن آنها به اجراي اين وظايف كم كم نقش نهاد نظارتي پيدا كردهاند. در برخي شهرها اعضاي شوراي شهر تبديل به كساني شدهاند كه در خوشبينانهترين حالت به رفع مشكلات شخصي مردم ميپردازند و برخي مواقع هم وارد واسطهگري ميشوند. بنابراين آنچه در دورههاي اخير عملا اتفاق افتاده فلسفه وجودي شوراي شهر را زير سوال برده است. از اين رو در مرحله ابتدايي اصلاحطلبان بايد نسبت به عملكرد و رسالت اعضاي شوراي شهر باز تعريفي داشته باشند. مزيتهاي خاص كه اين روزها براي اعضاي شوراي شهرها وجود دارد بايد مورد بازنگري قرار بگيرد. همه اين موارد رسالت اصلاحي است كه به عهده اصلاحطلبان در نهادهاي مربوطه است و بايد به آن توجه كنند. همچنين در مرحله سياستگذاري براي انتخابات نيز اين موارد بايد مورد توجه اصلاحطلبان قرار بگيرد. در مرحله دوم بايد اصلاحطلبان بايد با يك مانيفست و برنامه جدي براي اداره شهر وارد شوند. اگر انجمنهاي شهرها در كشورهاي مختلف را نگاه كنيم، خواهيم ديد كه مردمي از طبقات مختلف در آنها عضو هستند و در مسائل كلان و مهم ورود ميكنند و تصميماتشان نيز مورد احترام و اجرا توسط شهرداريها قرار ميگيرد. اگر به رسالت اصلي شوراهاي شهر و روستا باز گرديم نتايج مثبت آن را در حوزه شهري و روستاها خواهيم ديد. براي انتخابات پيش رو راهبرد اصلاحطلبان اين است كه بتوانند به اجماع برسند و انتخابات شوراي شهر را در يك فضاي رقابتي مناسب به پيش ببرند. كارهايي به عنوان مقدمات بحث آغاز شده است و اميدوار هستيم كه به همين نحو ادامه پيدا كند و بتوانند با سياستگذاري بهتر از دورههاي پيشين شوراي شهر در اين انتخابات عمل كنند. بايدپذيرفت كه جناحهاي سياسي كشور بيش از اندازه شوراي شهر را درگير مسائل حاشيهاي كردهاند و همين مساله باعث شده كه اين شورا از رسالت اصلي خود دور بماند. بايد تلاش شود تا شوراي شهر به جايگاه قانوني خود باز گردد. هويت اصلاحطلبانه بايد در كنار تنوع طيفهاي فكري و اجتماعي در انتخاب افراد براي كانديداتوري شوراهاي شهر و روستا مسالهاي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. در اين راستا اصلاحطلبان بايد به نكاتي توجه كنند. اعضاي شوراي شهر بايد تنوع فكري و اجتماعي داشته باشند و از گروههاي مختلف اجتماعي انتخاب شوند. همچنين بايد كمتر چهرههاي سياسي در آن حضور داشته باشند. در عين حال هم از امتياز دادن بيش از اندازه به برخي گروههاي اجتماعي كه سوابق نشان داده كه درگير مسائل ديگري ميشوند، بايد جلوگيري شود. به خصوص تا اين حد غلظت حضور ورزشكاران در شوراهاي شهر و روستا با توجه به سوابق عملكردي آنها در شوراهاي شهر گذشته اصلا مناسب نيست. بنابراين افراد بايد عمدتا در راستاي مسائل و مشكلات شهرها و روستاها انتخاب شوند. اقتصاددانان، كساني كه در حوزه عمراني تلاش ميكنند يا در حوزه اجتماعي و مسائل پزشكي و آسيبهاي اجتماعي و محيط زيست فعال هستند بايد در تركيب شوراي شهر و روستا حضور داشته باشند. با اين حال هر جريان سياسي كه ميخواهد يك رفتار سياسي- اجتماعي از خود نشان دهد بايد كساني را انتخاب كند كه جدا از گروه اجتماعي خود باورهايي در راستاي اعتقادات و هويت آن جريان داشته باشند. درست است كه تاكيد شد كه تركيب نبايد سياسي باشد اما در عين حال افراد نميتوانند نسبت به مسائل سياسي بيگانه باشند. علت اين است كه اين خاستگاه سياسي است كه نوع نگرشها را در حوزههاي مختلف اقتصادي، عمراني و اجتماعي تعريف ميكند. نميتوان انكار كرد كه رويكرد فرهنگي در شهرها منبعث از رويكرد سياسي است. حتي رفتارهاي حوزه معماري و نگاه به محيط زيست در جناحهاي مختلف سياسي متفاوت است و از خاستگاه سياسي افراد نشات ميگيرد. مسلم است كه اعضاي شوراي شهر بايد چهرههايي معتقد به هويت اصلاحات باشند و سياست را به خوبي بشناسند اما در موضع عضويت شوراي شهر كاملا كاركردهاي اجتماعي، عمراني، اقتصادي و فرهنگي خود را داشته باشند. با توجه به اين نوع مسائل ميتوان به كاركرد مثبت اين دوره از شوراهاي شهر و روستا اميدوار بود.