متهم: خواستم او را به زندگي با خودم برگردانم
مرد، همسرش را آتش زد
مرد 40 ساله وقتي فهميد همسرش از او طلاق گرفته او را به آتش كشيد و كشت.
در ساعت 9 صبح روز پنجم مهرماه ماموران كلانتري 111 هفت چنار هنگام گشت زني در خيابان گلستاني به مردي حدودا 40 ساله مشكوك شدند و از او بازرسي كردند. آنها در جيبهاي مرد يك چاقو و يك رشته گردنبند دخترانه پيدا كردند. به اين ترتيب پرونده رامين (متولد 1355) در دادسراي ناحيه 34 تهران تشكيل و در اختيار پليس آگاهي تهران قرار گرفت. ماموران پليس با بررسي سوابق رامين در سيستم جامع پليس در جريان قتلي خانوادگي در اروميه قرار گرفتند كه متهم فراري آن با مشخصات ظاهري رامين برابري داشت. بعد از آن مشخص شد رامين همان متهمي است كه همسر 34 سالهاش به نام شيوا را آتش زده و از محل جنايت فرار كرده است.
رامين در بازجوييها درباره قتل همسرش گفت: «من حدود 4 ماه است كه در تهران مسافركشي ميكنم. تا اينكه يكي از روزهاي آخر شهريور ماه وقتي در حال مسافركشي بودم از طريق پيامكي كه همسرم (شيوا) فرستاده بود متوجه شدم كه او از من طلاق گرفته است. همان موقع مسافرهايم را به مقصد رساندم و راهي اروميه شدم. صبح روز پنجشنبه، يكم مهرماه جلوي در منزل پدر زنم رسيدم. پدر شيوا بعد از شنيدن صداي زنگ، در خانه را باز كرد و بعد هم شيوا در آستانه در ظاهر شد و برگه طلاق را جلويم گرفت و گفت حاضر به ادامه زندگي با من نيست. بعد از اين برخورد شيوا، دو روز را در اروميه ماندم تا شايد به واسطه صحبت كردن با او و خانوادهاش و كمك گرفتن از دوست و فاميل او را به زندگي با خودم برگردانم. اما او حاضر نبود كه نبود. صبح روز سوم مهرماه يك ظرف بنزين تهيه كردم و آن را پشت صندوق عقب ماشينم گذاشتم و به سمت خانه پدرزنم حركت كردم. نزديك ساعت 12:30 بود كه ديدم شيوا سوار بر ماشين 206 كه قبلا برايش خريده بودم جلوي در ايستاد. همين كه از ماشين پياده شد شروع كردم با او صحبت كردن كه دوباره به زندگي با من برگردد اما حرفهايمان به درگيري لفظي كشيده شد. من هم سراغ ظرف بنزين رفتم و مقداري از آن را روي دستهاي خودم ريختم. ناگهان شيوا ظرف بنزين را از من گرفت و همه را روي خودش خالي كرد. فندكم را روشن كردم تا هر دونفرمان را آتش بزنم اما لباسهاي شيوا آتش گرفت و او با همان وضعيت به داخل خيابان دويد. ترسيده بودم و دست هايم سوخته بود، به خاطر همين فرار كردم.
از ترس دستگيري به وسيله پليس و برخورد با خانواده همسرم به شهرستان سلماس رفتم. بعد از اينكه سوختگي دستهايم را درمان كردم به تهران آمدم. در اين مدت هيچ جايي براي ماندن نداشتم تا اينكه وقتي براي خريد نان جلوي نانوايي ايستاده بودم دستگير شدم.» رامين درباره زنجير طلا گفت: «اين زنجير مال دختر 8 سالهام به نام عسل است كه الان پيش خانوادهام است.» معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: «با توجه به ارتكاب جنايت در شهرستان اروميه متهم جهت ادامه تحقيقات در اختيار پليس آگاهي شهرستان اروميه قرار گرفت.»