رييس هيات بدوي سازمان نظام پزشكي درباره جزييات رسيدگي پرونده پزشكي
عباس كيارستمي به «اعتماد» ميگويد
پزشك معالج عباس كيارستمي
مقصر شناخته شده است
اعتماد
با گذشت حدود سه ماه از فوت عباس كيارستمي، كارگردان ايراني كه پرونده پزشكي وي به دنبال روشن شدن اذهان عمومي و دستور وزير بهداشت براي مشخص شدن قصور پزشكي در دوران بستري و معالجات در تهران، در يك هيات 30 نفره در سازمان نظام پزشكي كشور بررسي شد، واپسين روزهاي شهريور ماه، جلسه هيات بدوي نظام پزشكي با حضور وكلاي خانواده متوفي، پزشك معالج و مقامات قضايي برگزار شد. در اين جلسه، پزشك معالج به قصور پزشكي و انتظامي از بابت سفر به خارج از كشور پيش از پايان سال 94 و در ميانه روند درمان و كوتاهي از بابت نوشته نشدن شرح حال بيمار و سير روزانه بيماري مقصر شناخته شد. در حالي كه روز گذشته خبرگزاريها از صدور حكم بدوي خبر دادند، ايرج خسرونيا، رييس هيات بدوي سازمان نظام پزشكي اعلام كرد كه اين حكم صادر اما هنوز اعلام نشده و اعلام راي در نخستين روزهاي هفته آتي خواهد بود. وي همچنين در گفتوگو با «اعتماد» درباره جزييات رسيدگي به پرونده پزشكي كيارستمي طي سه ماه گذشته گفت كه به زعم وي، از سنگينترين پروندهها براي بزرگترين سازمان صنفي كشور بوده است.
روند حقوقي پرونده پزشكي آقاي كيارستمي طي دو ماه و نيم گذشته چطور پيش رفت؟ چه جلساتي تشكيل شد و بررسيهاي كارشناسي چگونه بود؟
دادسراي نظام پزشكي با دادسراي دادگاههاي معمولي كمي تفاوت دارد ولي پروندهها همان سير را طي ميكند و پرونده شكايت به دادسرا ميآيد كه در ابتدا شكايتي از طرف خانواده آقاي كيارستمي به دست سازمان نظامپزشكي نرسيد. در نتيجه سازمان نظام پزشكي به عنوان شاكي اقدام كرد.
به دليل حساسيت موضوع يا شخصيت حقيقي آقاي كيارستمي؟
خير. چون حادثهاي اتفاق افتاده بود و در چنين مواردي ما به عنوان دادستان و براي دفاع از مردم شكايت ميكنيم و پرونده تشكيل ميدهيم. سازمان نظام پزشكي در اين مورد هم پرونده شكايت تشكيل داد و جلسات كارشناسي با حضور بيش از 30 نفر از اساتيد دانشگاههاي كشور برگزار شد كه در بعضي جلسات، پسر و دوستان آقاي كيارستمي هم حضور داشتند. بعد از طي مراحل كارشناسي، دادسرا مانند ساير دادگاهها، كيفرخواستي عليه پزشك معالج صادر كرد و پرونده به هيات بدوي رسيد. در اين كيفرخواست، كارشناسان چهار مورد را ذكر كرده بودند كه بر اساس اين موارد، پزشك معالج مقصر شناخته شد. ميخواستيم در هيات بدوي بررسي پرونده را آغاز كنيم كه متوجه شديم پسر آقاي كيارستمي دو وكيل گرفته و لايحهاي روي پرونده گذاشتهاند. بعد از آن، در دو جلسه از پسر آقاي كيارستمي و وكلاي ايشان دعوت كرديم و پرونده را نشان داديم كه از پرونده عكسبرداري كردند و بعد هم درخواست رويت پرونده را داشتند كه پرونده را هم مطالعه كردند. بعد از آن، جلسه هيات بدوي در حضور وكلاي آقاي كيارستمي و دوستان ايشان، پزشكان بيمارستان محل بستري و خبرنگاران تشكيل شد و وكلاي خانواده آقاي كيارستمي صحبت كردند و پزشكان بيمارستان محل بستري هم از خودشان دفاع كردند. متاسفانه قاضي نماينده دادگستري در جلسه ما، بيمار و در CCU بستري بود و در جلسه هيات بدوي حضور نداشت. ما سه روز بعد از جلسه هيات بدوي، همان موارد اعلام شده توسط كارشناسان را بررسي كرديم و راي داديم و راي را هم ابلاغ كرديم اما راي بايد نوشته و توسط قاضي انشا ميشد كه قاضي هم در بيمارستان بود. خوشبختانه روز دوشنبه حال عمومي قاضي بهتر شد و قرار بود سهشنبه راي را انشا كند كه بعد از آن، راي امضا ميشود و ظرف دو الي سه روز آينده ابلاغ خواهد شد.
گفتيد كه سازمان نظام پزشكي با اطلاع از وقوع حادثه به عنوان مدعي العموم اقدام كرد. آقاي كيارستمي خارج از ايران فوت كرد. چه اتفاقي به عنوان حادثه تلقي ميشد؟
گفته ميشد كه به وضعيت درماني آقاي كيارستمي در مدت بستري در ايران رسيدگي نشده و كوتاهي شده است. به هر حال طي مدت بستري ايشان در ايران، وزير بهداشت و رييس سازمان نظام پزشكي چند بار از ايشان عيادت كرده بودند و اعتراضات مردمي پس از فوت آقاي كيارستمي ايجاد شده بود و ما بر حسب دستور وزير بهداشت و وظايف سازمان نظام پزشكي پرونده شكايت تشكيل داديم.
سازمان نظام پزشكي چه زماني به عنوان مدعيالعموم وارد شد؟
حدود 10 روز بعد از فوت آقاي كيارستمي.
گفتيد كه وكلاي خانواده آقاي كيارستمي هم در نخستين اقدام، لايحهاي روي پرونده گذاشتند. شكايت و اعتراض خانواده ايشان چه بود؟
شكايت داشتند كه پزشك معالج، پزشك مشاور و بيمارستان در درمان آقاي كيارستمي كوتاهي كردهاند.
در جلسه 28 شهريور هيات بدوي، يكي از اعتراضات وكلاي خانواده آقاي كيارستمي اين بود كه قصور بيمارستان و پزشك مشاور در بررسي دادگاه مورد توجه قرار نگرفته. آيا اين اعتراضات را در آينده بررسي ميكنيد؟
ما درخواست بررسي اين اعتراضات را به دادسرا فرستاديم و اين اعتراضات دوباره رسيدگي خواهد شد.
قصوري كه مورد تاييد هيات بدوي قرار گرفته مشمول چه جريمههايي است؟
كمترين جريمه، توبيخ كتبي با درج در پرونده است اما ممكن است تا محروميت كامل از طبابت هم پيش برود.
درخواست خانواده آقاي كيارستمي چيست؟
آنها شاكي هستند و ما هم برابر وظيفهمان به شكايت رسيدگي ميكنيم. تشخيص وقوع قصور در حين درمان بر عهده كارشناسان است. تشخيصها انجام شده و ما هم راي داديم.
اين راي، پايان پرونده است؟
پايان پرونده نيست مگر آنكه طرفين به حكم صادره رضايت بدهند. در غير اينصورت پرونده براي تجديد نظر ميرود. اگر در تجديد نظرهم اختلافي باشد به هيات عالي ارجاع ميشود. البته شاكيان به دادگستري هم شكايت كردهاند و اين شكايت از طريق دادسراي جرايم پزشكي هم در حال رسيدگي است.
امكان بررسي شكايت در دو مرجع قضايي وجود دارد؟
بله. ما شكايت را از نظر انتظامي بررسي ميكنيم و دادگستري اين شكايت را از نظر قصور درماني بررسي ميكند.
يادتان هست كه تا امروز چند جلسه براي بررسي پرونده پزشكي آقاي كيارستمي تشكيل شده؟
خيلي زياد بود. رسيدگي به پروندههاي سنگين در نظامپزشكي تا زمان صدور حكم معمولا 6 ماه تا يك سال طول ميكشد.
شما پرونده آقاي كيارستمي را پرونده سنگين تلقي ميكنيد؟ حجم پرونده چند صفحه است؟
بله، بيش از 1600 صفحه گزارش جمعآوري شده است.
پزشك معالج آقاي كيارستمي هم توضيحاتي در دفاع از خود ارايه كرده است. آيا ايشان قصور خود را پذيرفته؟
ايشان در مقابل پسر آقاي كيارستمي و خبرنگاران از خودش دفاع كرد و گفت كه براي اين بيمار خدمات زيادي انجام داده و تا زماني كه ايشان زنده بوده هم از پزشك معالج شكايتي مطرح نشده. ما فقط شنونده بوديم و بر اساس آنچه شنيديم از طرفين راي گرفتيم.
آقاي كيارستمي روزهاي پايان حيات را در بيمارستاني در فرانسه بستري بود. رييس سازمان نظام پزشكي به من گفت كه تا زمان ارسال نشدن پرونده پزشكي آقاي كيارستمي از فرانسه، اعلام علت فوت ايشان ممكن نيست. تا امروز پروندهاي به دست شما نرسيده؟
پرونده بستري در فرانسه هفته گذشته به دست من رسيد و براي ترجمه ارسال كرديم. البته ما به اين پرونده كاري نداريم چون شاكيان ميگويند فقط قصور انجام شده در تهران بررسي شود و به علت فوت كاري ندارند.
وضعيت درمان در فرانسه از ميزان مجرميت متشاكي در ايران كم نميكند؟
فوت آقاي كيارستمي را نميتوانيم به پرونده تهران ربط بدهيم. ما ميگوييم اين آقا در تهران بستري شده، چهار بار هم تحت عمل جراحي قرار گرفته و كارشناسان ما بايد تشخيص دهند كه در مدت بستري در تهران، آيا قصوري در سير درمان اتفاق افتاده يا خير ولو اينكه بيمار فوت كرده يا زنده باشد.
يعني اگر ايشان زنده بود هم، قصور پزشك و بيمارستان در تهران بررسي ميشد؟
بله. فرد زنده است و ميگويد من در بيمارستان بستري بودم و به من رسيدگي نشده و شكايت دارم.
شما از پرونده ارسال شده از فرانسه چه برداشتي داريد؟
در فرانسه اقدامات درماني براي ايشان انجام شده اما متاسفانه به ايشان رسيدگي نشده. شب خوابيده، فردا فوت كرده بود. بيمار در بيمارستان بوده اما هيچ پزشك و پرستاري در طول شب به ايشان سر نزده؛ در هيچ نقطهاي از ايران چنين اتفاقي نميافتد.
امكان شكايت از قصور درماني در فرانسه وجود دارد؟
ما نميتوانيم شكايت كنيم. خانواده ايشان بايد اقدام كنند. آنها ايشان را به فرانسه بردند و از روند درمان در فرانسه هم راضي هستند.
ميتوان گفت كه مرگ ايشان در فرانسه بر اثر قصور درماني بوده؟
به نظر من قصور بوده.
دادگاه تجديد نظر چه زماني تشكيل ميشود؟
بعد از ابلاغ راي 10 روز فرصت براي اعتراض است و در صورت اعتراض، بعد از اين مدت به تجديد نظر ارسال ميشود.
آيا خانواده آقاي كيارستمي يا وكلاي ايشان يا جامعه هنري نگاهي درباره عمدي بودن قصورات پزشكي داشتهاند؟
هيچ پزشكي به عمد به بيمار صدمه نميزند و قصور، تصادفي است. حتي بيسوادترين پزشك هم به عمد به بيمار ضرر نميرساند چون آبرو و حيثيت خودش را نابود خواهد كرد. امروز تعداد بيماراني كه در كانادا و امريكا بر اثر بيماري يا اعمال جراحي فوت ميكنند بسيار بيشتر از ايران است. آنها هم شكايت ميكنند، شكايات در دادگاه بررسي شده و مسير طبيعي خود را طي ميكند اما هيچگاه با يكديگر اينطور رفتار نميكنند و به يكديگر توهين نميكنند و آبرو و حيثيت يكديگر را نميبرند بلكه شكايات درمحيط آرامي رسيدگي ميشود. در ايران، اول شاكيان و معترضان با هم درگير ميشوند و خانواده بيمار قبل از آنكه كارشناسان نظر بدهند، شيشههاي بيمارستان را خرد ميكنند. اين رويه خوبي نيست.
به عنوان رييس هيات بدوي نظام پزشكي چه تحليلي از پرونده پزشكي آقاي كيارستمي داريد؟
قصوري در مسير درمان انجام شده و حرفي در اين نيست. اما اين پرونده هم بايد مثل باقي پروندهها مسير طبيعي خودش را بدون حاشيه طي ميكرد. متاسفانه بعضي دوستان ما و بعضي دوستان ايشان پرونده را به حاشيه بردند و جامعه هنري و جامعه پزشكي روبهروي هم قرار گرفتند. من پيشنهاد كرده بودم كه تعدادي از ريش سفيدان جامعه پزشكي و جامعه هنري در يك جلسه با هم صحبت كنند و به اين حرفها و اين دستهبنديها خاتمه بدهند كه ادامه آن به صلاح هيچ كس نيست چون هر دو گروه به جامعه خدمت ميكنند و اگر اين دو گروه روبهروي هم قرار بگيرند، آسيب اصلي به آن افراد ضعيف و بيمار و كهنسال جامعه خواهد رسيد كه امروز و در اين مدت با دل نگران به بيمارستانها مراجعه ميكنند. نگران از اينكه جامعه پزشكي آنها را به خوبي تحويل نگيرد. واقعا دلم ميخواست كسي پيشقدم ميشد و اين ماجرا را حل ميكرد.