قاسم محبعلي، مديركل اسبق آسياي غربي وزارت امور خارجه در گفتوگو با «اعتماد»:
گردش تركيه به سمت ايران يا عربستان، وضعيت سوريه را تغيير ميدهد
گروه ديپلماسي| وزير امور خارجه روز گذشته به آنكارا رفت و با مقامات ترك ديدار داشت. وليعهد عربستان هم امروز مهمان تركيه است. درباره سفر محمدجواد ظريف و محمد بن نايف به تركيه و رايزنيهاي آنها گفتوگويي با قاسم محبعلي، مديركل اسبق آسياي غربي وزارت امور خارجه داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
وزير امور خارجه ديروز سفر از پيش اعلام نشدهاي به تركيه داشت. اين دومين سفر ظريف به تركيه پس از كودتا در اندك زماني است. گفته ميشود سوريه اصليترين سوژه اين رايزنيها است و همزمان سوريه اصليترين اختلاف ميان طرفين در شش سال گذشته بوده است. آيا اين رايزنيها منجر به تغيير مواضع يا تعديل مواضع دو كشور نسبت به پرونده سوريه شده است؟
پس از انجام كودتا در تركيه و سفر آقاي ظريف به آنكارا، پيشبينيهايي صورت گرفته بود مبني بر اينكه تركيه سياستهايش را درباره سوريه بازنگري خواهد كرد و زمينههايي براي همكاري ميان آنكارا، مسكو و تهران درباره سوريه فراهم شده است اما تحولات بعدي در تركيه و سوريه نشان داد كه آن پيشبينيها خوشبيني بوده است. حمله تركيه به شمال سوريه و به تصرف در آوردن بخشهايي از اين كشور خوشايند تهران و مسكو نبود و به اين خوشبينيها پايان داد. از سويي، به نظر ميرسيد روند گفتوگوهاي مسكو و واشنگتن درباره سوريه در حال حركت به سمت پيدا كردن راهكاري در جهت حل بحران و برقراري آتشبسي جدي است ولي آتشبس حاصل شده، شكست خورد و همين موجب شده است تا بحران سوريه به اوج خود برسد. در اين راستا، شاهد هستيم كه مناسبات ميان روسيه و امريكا درباره سوريه به بدترين وضعيت خود رسيده و هر دو طرف حملات لفظي شديدي نسبت به يكديگر در نشست چند روز پيش شوراي امنيت داشتند. اين درگيريها در صحنه ميداني شديدتر است كه نقطه اوج آن را در حلب مشاهده ميكنيم. سفر روز گذشته آقاي ظريف به آنكارا بيش از هر چيز پيرو تحولات حلب و فعل و انفعالات پنهاني ميان طرفهاي ذينفع در جريان سوريه است. هماكنون مسكو و واشنگتن در شرايطي نيستند كه بخواهند به صحنه مذاكره با يكديگر برگردند و همين موجب شده تا نقش قدرتهاي منطقهاي اهميت بيايد و در اين جريان، تهران و رياض به عنوان دو قطب اصلي مخالف در بحران سوريه تمايل دارند با آنكارا رايزني كرده و تركيه را به سمت و سوي خود متمايل كنند. در اين چارچوب، گردش تركيه به هر كدام از اين كشورها داراي اهميت است و ميتواند وضعيت ميداني و سياسي در سوريه را تغيير دهد.
چه مسائلي ميتواند به تمايل تركها به سمت ايران منجر شود؟
روابط ايران و تركيه از جنبههاي مختلفي برخوردار است و سوريه يكي از جنبههاي اين روابط است. در اين راستا، طرفين تلاش كردهاند تا مناسبات دوجانبهشان را تقويت كنند و در مساله سوريه، چالشهايشان را بيشتر نكنند ولي بايد متوجه بود كه هم ايران و هم تركيه در سوريه از دو استراتژي مختلف برخوردار هستند. تهران از دولت بشار اسد حمايت ميكند و آنكارا از مخالفان او. با اين وجود، مساله مشتركي ميان ايران و تركيه وجود دارد. تركيه تشكيل كشور كردي را تهديد امنيت ملي خود ميداند و ايران هم با تجزيه سوريه با توجه به حمايتهايي كه از بشار اسد كرده است، مخالف است. در واقع، تهران و آنكارا با اين نقطه مشترك در مقابل يكديگر قرار دارند. ايران علاقهمند است تا تركيه با توجه به اين تهديد و همچنين حمايتهاي امريكا و حتي روسيه از كردها، از بشار اسد حمايت كند و به پاكسازي سوريه از تروريستها كمك كند. از سوي ديگر، سعودي تلاش ميكند تا تركيه همچنان كانالي براي ورود نيرو، سلاح و پول به سوريه باشد. بايد ديد سوريه به كدامين سو گرايش مييابد. اين گرايش هم در مناسبات تركيه و ايران و هم مناسبات تركيه و عربستان و همچنين مناسبات تركيه با غرب اثرگذار است.
آيا در چنين شرايطي ميتوان اميد داشت كه نزديكي در خصوص مواضع صورت بگيرد؟
اگر طرفين به اين نكته برسند كه همكاري از مناقشه موثرتر است، اين رهيافت ميتواند بر حل بحران سوريه اثر مثبت داشته باشد و موجب منافع همه شود. در صورتي كه اين رهيافت ميان دو طرف ايجاد نشود، ما شاهد تداوم روند كنوني و حتي بدتر شدن آن يعني تجزيه سوريه خواهيم بود لذا تهران و آنكارا نيازمند گفتوگو هستند. لازم است آنها بهجاي ديدن امروز، به فردا نگاه كنند. اين آينده نيازمند تحولاتي در سوريه است. لازم است همه طرفين تعديلهايي در رويكرد خود داشته باشند و از خود انعطاف نشان بدهند وگرنه جنگ در سوريه ادامه مييابد و بعيد است روسيه و امريكا هم تا قبل از انتخابات رياستجمهوري امريكا به توافق كلي برسند. پس از آن هم بستگي دارد چه كسي در امريكا رييسجمهور شود و چه سياستي را درباره سوريه دنبال كند.
آيا ايران ميتواند از تبديل شدن تركيه به متحدي منطقهاي براي سعودي جلوگيري كند؟
اين مساله به نحوه تعامل با تركيه درباره سوريه بستگي دارد. كردها مساله كليدي هستند و بايد ديد كه دو كشور چگونه ميتوانند در اين باره با يكديگر كار كنند. منافع تهران و آنكارا در سوريهاي قدرتمند و متحد است. اين تنها به نفع ايران و تركيه نيست بلكه به نفع منطقه است. پس لازم است تا ايران دولت بشار اسد را به حضور جديتر در مذاكرات سياسي تشويق كند و دولت تركيه هم معارضان را به مشاركت سياسي دعوت نمايد تا بحران سوريه از بنبست خارج شود.
آيا تركيه ظرفيت ميانجيگري ميان ايران و عربستان را دارد؟ آنها تمايلي براي تنشزدايي از رابطه تهران و رياض دارند؟
من تمايلي از تركها نديدهام. از سويي، بهبود مناسبات تهران و رياض نيازمند ميانجي نيست. مناسبات ما با تركها بايد جداگانه پيگيري شود. ما بايد با رياض به گونهاي حرف بزنيم كه آنها احساس كنند سياست ايران در منطقه، حذف عربستان در منطقه و از بين بردن منافع آنها در منطقه نيست بلكه علاقه ما در منطقهاي آرام با حفظ منافع همه است. در چنين مناقشهاي ميان ايران و عربستان، شايد علاقه تركيه در تداوم وضعيت كنوني باشد تا از ايفاي نقش ميان اين دو، منافع بيشتري را كسب كند. تركيه ميخواهد مناسبات دوجانبهاش با ايران را حفظ كند و از طرف ديگر، عربستان حاضر است با سرمايهگذاريهاي كلان آنكارا را براي بازگذاردن مرزهايش در شمال سوريه براي مخالفان بشار اسد مجاب كند.
سعوديها در جريان كودتاي تركيه بسيار ديرهنگام از اردوغان حمايت كردند. گفته ميشد اين مساله ميتواند منجر به تغيير رابطه تركيه و عربستان شود. الجبير به تركيه رفت و امروز نيز وليعهد عربستان سفري به تركيه خواهد داشت. الجبير در سفر به تركيه نيز گفت كه دو كشور در خصوص سوريه،ف يمن و عراق مواضع مشابه دارند. آيا اين ادعاي الجبير در صحنه ميداني نيز صحت دارد؟
صددرصد نه ولي در زمينههايي بله. تركيه علاقه ندارد در عراق حكومتي شيعي بر سركار باشد و در شمالش، كردها منطقهاي خودمختار و به سمت استقلال داشته باشند. در ماجراي حمله امريكا به عراق نيز تركيه مخالف بركناري صدام بود. در سوريه، با مخالفان بشار اسد پيوندهايي دارد ولي تركيه هم در سوريه و هم در عراق نگران كردها است ولي عربستان نگرانياي از جانب آنها ندارد. در يمن، تركيه علاقه دارد تا اهل سنت و نه حوثيهايي كه زيدي هستند، بر سر كار باشد.
عربستان در عراق، سوريه و يمن شكستخورده و ميزان حمايت متحدانش از او در اتحاديه عرب و شوراي همكاري در صحنه عمل نيز بسيار كم شده است. آيا رياض به دنبال ائتلاف جديد و محكمتر با تركيه در غياب همراهان جدي قديمي است؟
تركيه و مصر دو كشور كليدي در منطقه هستند و نزديكي با عربستان با آنها ميتواند تحولي جدي در خاورميانه ايجاد كند. ساير متحدان عربي سعودي نه از نيروي انساني ويژهاي برخوردارند و نه از بنيه نظامي چنداني. تركيه دومين نيروي نظامي زميني را پس از امريكا در ناتو دارد. مصر هم پرجمعيتترين كشور عربي است و ارتش قوياي دارد. رياض در تنش با تهران حاضر است براي توسعه روابطش با هر كشور و به ويژه تركيه بهاي سنگيني را پرداخت كند. در مقابل اين مساله، كارتهاي ايران از نظر مالي و مذهبي كمتر از سعودي است. اگر رياض در اين ماجرا موفق به جلب نظر آنكارا شود، وضعيت چندان به نفع ما نخواهد شد.
در مساله مصوبه كنگره در رابطه با حادثه 11 سپتامبر شاهد آن بوديم كه آنكارا به اين مساله ابراز نگراني كرد. دليل اعتراض تركيه به اين مساله چيست؟
رضا ضراب در امريكا در حال محاكمه شدن است و خبرها از ارتباط او با خانواده اردوغان حكايت ميكند كه طرح اين مساله در دادگاههاي امريكا ميتواند پاي رييسجمهور تركيه را در اين ماجرا باز كند. لذا تركيه علاقهمند نيست قوانين فراملي امريكا گسترش يابد.