جان كري در مصاحبه با فارن افيرز
مي توانم توافق ايران و روسيه با امريكا را درباره سوريه تصور كنم
گروه ديپلماسي| نشريه امريكايي فارن افيرز اخيرا گفتوگوي مفصلي را با جان كري، وزير امور خارجه ايالات متحده منتشر كرده است. گفتوگويي كه در آن مصاحبهكننده از هر دري با وزير امور خارجه سخن گفته است؛ از سوريه تا توافق هستهاي با ايران. در مقدمه اين مصاحبه آمده است كه جان كري پنج دوره متوالي در مجلس سناي امريكا حضور داشته است و از كميته سياست خارجي اين مجلس بود كه در فوريه 2013 به وزارت امور خارجه باراك اوباماي دموكرات آمد. وي بيش از هر وزير امور خارجه ديگري روزها و شبهاي خود را در خارج از امريكا گذرانده است و از اين حيث تاكنون ركورددار است. در بخشهايي از اين مصاحبه به توافق ميان امريكا و روسيه در خصوص سوريه كه به آتشبسي كمتر از سه روز منتهي شد اشاره شده است كه خوشبيني وزير امور خارجه امريكا به نتيجه آن در پاسخها به چشم ميخورد؛ خوشبينياي كه دوام نياورد و در نهايت هم آتشبس كمتر از يك هفته پس از تولدش جان داد. جان كري در بخشهايي از اين مصاحبه ادعاهاي تكراري را در خصوص فعاليتهاي منطقهاي ايران و ارتباط آن با اجراي برجام مطرح كرد كه با واكنش ايران روبهرو شد.
يكي از اصليترين گرههاي موجود در مذاكرات سوريه مساله تفكيك مخالفان ميانهرو از جريانهاي تروريستي نظير النصره است كه يكي از سوالهاي مطرح شده در اين مصاحبه نيز به همين مساله اختصاص دارد. چگونه به گروههاي اپوزيسيون ميگوييد كه خود را از النصره جدا كنند؟
جان كري: پيام خود را به مخالفان از طريق تمام كانالهاي ارتباطي رساندهايم. به همه نيروهاي زميني مورد حمايت خود به صراحت و مستقيم گفته بوديم كه بايد به توافق ميان امريكا و روسيه پايبند باشند. دلايل بسياري براي مخالفان وجود داشته كه تلاش ميكنند به پاي ميز مذاكره بيايند. بسياري ميگويند كه اين توافق نيز به درد نميخورد و شايد هم حقيقت را ميگويند اما تنها جايگزين اين است كه دستان خود را بالا بگيريد و به ليست 450 هزارنفره كه تاكنون كشته شدهاند، اضافه شويد.
در ادامه اين مصاحبه از كري سوال شد كه آيا تلاشهايي براي مذاكره امريكا و روسيه در ساير مسائل مورد اختلاف صورت گرفته يا مدلي براي آن مذاكرات وجود دارد؟
جان كري: بله. ما اين روند را هماكنون آغاز كردهايم. چندهفته پيش كه باراك اوباما با ولاديمير پوتين همتاي روس خود در حاشيه نشست گروه بيست در چين ديدار كرد به وي راه جديدي را براي حل سريعتر مساله اوكراين پيشنهاد كرد. در حال حاضر هم گروهي بر روي اين طرح جديد كار ميكنند. ما اميدوار هستيم كه بتوانيم رييسجمهور اوكراين و مقامي از روسيه را در محلي با هم روبهرو كنيم تا با هم گفتوگوهايي داشته باشند. البته به دنبال اين هستيم كه اين محل هم از منظر امنيتي مطمئن باشد و هم از منظر جايگاه سياسي ميزباني به گونهاي باشد كه به دو طرف اعتماد لازم براي حضور را بدهد.
جان كري در ادامه پاسخ به اين سوال گفت: شما در هر مذاكرهاي زماني به پاسخ مثبت ميرسيد كه طرف مقابل متقاعد شده باشد كه منافع وي هم لحاظ شده است. به ندرت اتفاق ميافتد كه مذاكرهاي به نتيجه برسد و در يك سوي آن يكي بسيار خوشحال و ديگري كاملا ناخرسند باشد. هردو طرف بايد به دستاوردي در اين مذاكره رسيده باشند كه بتوانند از آن در خانه خود دفاع كنند.
بهترين سناريو براي سوريه در يك تا دو سال آينده چيست؟
بهترين سناريو اين است كه شما به راهكاري براي انتقال سياسي قدرت دست پيدا كنيد. شرايطي كه در آن مردم بتوانند رهبر جديد خود را انتخاب كنند. شرايطي كه در آن سوريه سكولار، قانونمند و دموكراتيك داشته باشيد كه همچنان متحد و منسجم باقي بماند و در آن حقوق اقليت رعايت شود.
اما بشار اسد همين چند روز پيش گفت كه وجب به وجب سوريه را پس ميگيريم؟
مردم حرف زياد ميزنند. برخي از مخالفان نيز همچنان ميگويند كه بشار بايد همين فردا برود كه من به اين ادعا هم چندان توجه نميكنم. بايد ببينيم كه بشار اسد چه ميگويد، اگر ايران، روسيه و سايرين منافع خود را در تامين صلح و يافتن راهي به جلو بيابند، اگر ثبات را تامين كنيد، مردم به خانه بيايند و وضعيت تغيير كند، سياست مذاكرات نيز تغيير خواهد كرد. نميتوان جزء به جزء اين روند را پيشبيني كرد.
مي توانيد توافقي را متصور شويد كه در آن امريكا، ايران و روسيه با هم همراه شده باشند؟
بله. ميتوانم. اينكه آيا آنها مهياي مصالحه هستند مساله ديگري است. هيچ كس هم آخرين وجهالمصالحه خود را امروز روي ميز نميگذارد. با اينهمه بهتر است كه پشت ميز بنشينيم و راهكارهاي متفاوت را از طريق مذاكره تست بزنيم تا اينكه شاهد تخريب بيشتر حلب و سوريه باشيم.
ايا انتقادهاي روزافزون شما در خصوص روسيه به اين معنا است كه دولت اوباما دست از همكاري و رايزني مستقيم با روسيه برداشته است؟
نه. ما دست برنداشتهايم. ما گفتوگوهاي دوجانبه درباره همكاري در مبارزه با النصره و داعش را متوقف كردهايم. اما دست از تلاش همهجانبه براي رسيدن به آتشبس و اينكه آيا ميتوانيم راهكاري سياسي را پيدا كنيم، برنميداريم. جايگزين اين است كه بنشينيم و ببينيم كه شهروندان بيگناه كشته ميشوند. براي فرار از چنين سناريويي است كه در لوزان دور هم جمع شديم.
ميگوييد تنها جايگزين، نشستن و تماشاي جان دادن سوريها است اما راه ديگري هم است و آن دخالت نظامي بيشتر امريكا در سوريه است. آيا با توجه به شكست همكاريهاي روسيه و امريكا اين گزينه روي ميز است؟
اوباما ميگويد همه گزينهها روي ميز است و دستور بازبيني سياستها را هم صادر كرده است. اما پيش از اين هم گفتهام كه ما بايد ابزاري در اين مرحله و اين پروسه در اختيار داشته باشيم كه بتوانيم معادلههاي اسد را تغيير دهيم و در اين راستا بايد همه طرفها نسبت به اجراي تعهدهايي كه وعده آن را ميدهند مسووليت شناس باشند.
تنها چندماه ديگر در اين پست هستيد. آن يك موردي كه بيش از همه مشتاق به سر و سامان دادن آن هستيد، چيست؟
شايد چندان هم از اين پاسخ تعجب نكنيد اما بيش از يك مورد است. در حال حاضر بسيار تلاش ميكنيم تا توافقنامه پاريس در خصوص آب و هوا را به سرانجام برسانيم. هم من و هم رييسجمهور به دنبال به ثمر نشستن اين مساله هستيم. بسيار دوست دارم كه وضعيت پرونده سوريه را به مرحله بهتري برسانيم. در حال حاضر هم با سعوديها، عمانيها و حوثيها در حال رايزني براي حل مساله يمن هستيم. شايد هم بتوانيم در چند روز آينده به آتشبسي در يمن دست پيدا كنيم. ميخواهيم ليبي وضع بهتري پيدا كند. در اين خصوص هم با امارات، مصر و دولت ليبي در حال رايزنيهايي هستيم. پيشرفتهايي هم در اين خصوص داشتهايم. ميخواهيم مطمئن باشيم كه زماني كه دولت را ترك ميكنيم داعش و ديگر گروههاي تروريستي در ضعيفترين وضعيت ممكن باشند. در چندماه اخير ضربههاي محكمي به ظرفيت و توانايي داعش وارد كردهايم. در 18 ماه گذشته نتوانستهاند توفيقهاي زميني بيشتري را به خود اختصاص دهند. درگير مذاكرات صلح كلمبيا هم هستم و ميخواهم به نتيجه برسد.
وقتي به روزهاي حضور در دفتر نگاه ميكنيد مهمترين چيزي كه از دست داديد؟
احتمالا همه ميدانند كه مساله صلح فلسطين و اسراييل است كه همچنان به شكل يك چالش باقي مانده است.
چرا موفق نشديد؟به نظر ميرسد كه انرژي مشابهي را مثلا براي پرونده ايران هم خرج كرديد كه به نتيجه نرسيد.
به دليل برخي اتفاقهاي پيشبيني نشده و مداخلهگر كه ناگهان پيش آمدند.
اتفاقها يا افراد؟
مخلوطي از اين دو. براي تكميل يك توافقنامه بايد افرادي مشتاق دور يك ميز نشسته باشند. مردم بايد بخواهند كه به نتيجه مثبت برسند و اين در حالي است كه در خصوص مساله فلسطين و اسراييل اين سوال بزرگ وجود دارد كه آيا هيچ كدام از طرفين چنين تمايلي دارند؟
از نظر دولت، توافق هستهاي با ايران توانسته حداقليترين خواسته ما كه محدودسازي برنامه هستهاي ايران بوده را تامين كند. فكر ميكنيد ميتوان اميدوار بود كه ايران در برخي حوزههاي ديگر هم ميانه روتر رفتار كند؟
آنچه كه خيلي مهم است اين است كه ما به تعهدات خود در اين توافق پايبند باشيم.
هستيم؟
بله. ما اين كار را انجام داده و حتي فراتر از آن رفتهايم تا اطمينان كسب كنيم كه بانكهايي به دلايل متعدد كه مايل به تعامل با ايران نيستند، با اين كشور دادوستد ميكنند. ما تمام تحريمهايي كه توافق كرديم لغو كنيم را برداشتهايم اما مشكلات ديگري نيز وجود دارد. ما بايد به ايران در درك اين موضوع كمك كنيم كه چالشهايي داخلي در ارتباط با نظام بانكدارياش، رويههاي تجارياش و شفافسازي خود دارد كه بايد به آنها رسيدگي كند.
آيا واقعا براي رفع اين مشكلات ميتوانيم به ايران كمك كنيم؟
بله. ما درباره فناوري و چند چيز به خصوص ديگر توانستيم كمك كنيم اما به دليل درگيري ايران در يمن، پشتيبانياش از اسد (رييسجمهور سوريه)، حمايتش از حزبالله و شليك موشكهايي كه مردم آن را تهديدآميز ميبينند و اين قبيل موارد، اين كار بسيار دشوار است. اين مسائل تلاشها براي حركت رو به جلو را پيچيده ميكند. من فكر ميكنم رهبر معظم ايران بسيار بسيار به ما و غرب بياطمينان هستند. اما من اميدوارم كه ايران به مرور زمان به شكلي سازنده به جامعه بينالملل بازگردد و براي با ثباتتر شدن منطقه و برقراري صلح در مناطقي كه به آن نياز دارند، تلاش كند.