سيامك كاكايي، پژوهشگر تركيه در گفتوگو با «اعتماد»:
سياست آنكارا در بغداد مبتني بر سهمخواهي و دخالت است
محمد ابراهيم ترقي نژاد
نخستين گامهاي عمليات آزادسازي موصل در حالي ديروز كليد خورد كه بغداد و آنكارا طي ماههاي گذشته، روزهاي پر تنشتري را تجربه ميكنند و اختلافات آنها روز به روز بيشتر ميشود. ماههاست كه تركها در شمال عراق حضور دارند. حضوري كه شاكي بزرگي همچون دولت حيدر العبادي دارد و او شكايتي را در اين راستا به شوراي امنيت برده است. با اين وجود، گوش دولت به هيچ چيز بدهكار نيست و ميخواهد هر طور كه شده است در شمال عراق باقي بماند. درباره حضور تركيه در شمال عراق و اهداف آنها براي حضور در عمليات آزادسازي موصل و نزديكيشان با آنكارا گفتوگويي با سيامك كاكايي، پژوهشگر تركيه داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
چرا آنكارا در مواجهه با بغداد چنين سياست خصمانهاي را در پيش گرفته است؟
در دو سال گذشته، شاهد نمايان شدن جنبه ديگري از سياستهاي تهاجمي تركيه در عرصه منطقهاي هستيم كه اين سياستها در عراق بروز يافته است. اصرار مقامات تركيه براي حضور در عراق و در ادامه آن، آزادسازي موصل به دنبال يكسري از اهداف و ملاحظاتي است كه آنكارا آنها را در عراق دنبال ميكند. البته اين مساله ميتواند منجر به افزايش اختلافات و بروز تنشهاي جديد ميان آنها با همسايگانش بشود كه شده است. در اين راستا، رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه اصرار ميكند تركها بايد در عمليات موصل حاضر باشند و نه تنها مواضع يكسويهاي را در اينباره اتخاذ كرده و نظر مقامات عراقي را در آن خصوص جويا نشده است بلكه با لحن تندي نيز درباره آنها سخن گفته و اين ميتواند نشانهاي از سياستهاي تهاجمي و ماجراجويانهشان براي عراق باشد. در حالي آنكارا اصرار بر حضور در عراق دارد و مدعي دعوت مقامات عراقي است كه بغداد تركها را مهماني ماجراجو ميداند و حضور آنها برايشان سنگين است و از حضورشان احساس خطر ميكند.
چه مسائلي موجب اين حضور و آن اصرار شده است؟
سياست خارجي تركيه درباره عراق، سياست جديدي نيست و هميشه آنها در اين كشور اهدافي را دنبال ميكنند و ملاحظات سياسي و امنيتي در عراق دارند و اين ملاحظات را از دهههاي پيش تعقيب ميكنند. اين ملاحظات ميتواند شامل وضعيت كردها و مبارزه با گروههايي مانند پ.ك.ك باشد تا ايفاي نقش در روند تحولات سياسي جاري و آتي عراق. آنها در اين راستا از برخي نيروها همانند تركمنها حمايت ميكنند. وقتي اين تكههاي پازل در كنار يكديگر چيده ميشود، رويكرد تركيه براي دولتمردان عراق بيانگر آن است كه سياست آنكارا در قبال بغداد مبتني بر يك سهمخواهي و دخالت است. اگر به گذشته نيز بازگرديم تركيه چشمداشتهايي را هم نسبت به برخي مناطق همانند استان نينوا داشته است و وقتي اين سابقه از ذهن مقامات عراقي ميگذرد، موجب ميشود تا آنها نسبت به حضور تركها در عراق ناخوشايند باشند و احساس نگراني بكنند.
تركها ميگويند ارتش عراق ناتوان از آزادسازي موصل است كه اگر توانمند بود اين شهر استراتژيك را دو سال پيش به داعش واگذار نكرده بود. با توجه به حضور نيروهاي امريكايي در اين عمليات و مهيا شدن نيروهاي داخلي عراق براي اين حمله فوايد اين حضور براي تركيه در اين مقطع چيست؟
سياست خارجي از حدود شش سال پيش تا به امروز منظر تهاجمي به خويش گرفته است. وضعيت روابط آنها با ايران و سوريه و تنشي كه با آنها پيدا كرده، در همين راستا است. شما ميدانيد پارلمان تركيه چندي پيش قانوني را به تصويب رساند كه براساس آن، به دولت و ارتش اين كشور مجوز ميدهد كه براساس منافع ملي تركيه عملياتهاي برون مرزي داشته باشند. اين مصوبه براي مداخلاتي است كه ميتواند مسائل امنيتي را براي تركيه در پي داشته باشد. اين مساله به كردها، تحركات آنها و اتصال كردهاي تركيه و سوريه با يكديگر ارتباط دارد. انجام عمليات فرات در سوريه نيز در ماههاي گذشته در همين رابطه است و اردوغان هم گفت كه اتصال كردها با يكديگر خط قرمز تركيه است. از سويي، تركيه ميخواهد از خلأ سياسي در شمال عراق استفاده كرده و حاكميت بغداد در آن مناطق را كمرنگ كند. حضور داعش در آن مناطق نيز زمينه و بهانه لازم را براي تركيه فراهم كرده و در آنجا به بهانه مبارزه با داعش حضور يافته است. تركيه با حضور در عمليات آزادسازي موصل با علم به اين مساله كه سرانجام اين عمليات با موفقيت روبهرو ميشود، ميخواهد نفوذ و سهم خود در عراق را بيش از هر زمان ديگري بكند. به عبارت ديگر، تركيه نگاهي سهمخواهانه و مبتني بر اعمال نفوذ در آينده ساختار عراق دارد و سعي ميكند به بازيگردان جدي در آينده عراق تبديل شود.
جدا از مقامات رسمي و گروههاي شيعه مانند عمار حكيم كه مخالفت خود را با حضور تركيه در عراق اعلام كردهاند، نگاه اهل سنت و اكراد به حضور تركيه چيست؟
همانطور كه اشاره كرديد مقامات تركيه ميگويند كه حضورشان با دعوت دولت عراق است. البته سندي را هم در اين باره ارايه ندادهاند. در ادامه، آنها ميگويند كردها نيز خواستار حضور تركها هستند. در برابر اين ادعا، نه از اكراد و نه از اهل سنت موضع روشني ديده نميشود. كليت دولت عراق مخالف جدي حضور تركيه است و آنها هم واكنشي نشان ندادهاند. آنها حضور تركيه را نه رد كردهاند و نه تاييد.
تا چه اندازه اصرار تركيه براي حضور در عراق و عمليات آزادسازي موصل مرتبط با ايران و توازن قوا ميان تهران و آنكارا است؟
تركيه در سالهاي اخير تلاش كرده است تا در موازنه منطقه، نقش بيشتري از گذشته ايفا كند. يكي از دلايل نزديكي آنها با رياض نيز به همين خاطر است چراكه هر دو احساس ميكنند نقش منطقهاي آنها در حال كمرنگ شدن است. نقشآفريني تركيه در سوريه و حضور آنها در عراق نيز در چارچوب ايفاي نقش منطقهاي در محيط پيراموني است و به اين اعتبار ميكوشد نفوذش را بيشتر كند.
چندي پيش شاهد سفر وزير امور خارجه تركيه به رياض و ديدار او با همتايانش در شوراي همكاري خليج فارس بوديم. در آن نشست شاهد مواضع يكسان و نزديك تركيه و اعراب بوديم. آيا ما شاهد ائتلاف رياض و آنكارا عليه محور تهران و بغداد در منطقه هستيم؟
من نشانهاي از ائتلاف ميان تركيه و عربستان مشاهده نميكنم بلكه آنها از نقاط اشتراكي برخوردار هستند كه همين مساله موجب شده تا آنها با يكديگر همراهيهايي داشته باشند. اين همكاري با دشواريهايي روبهرو است زيرا عوامل ديگر منطقهاي و بينالمللي نيز در اين باره تاثيرگذار هستند و هر مجموعه از عوامل داراي وزني است كه موجب ميشود تا درباره تاثيرگذاري يا عدم تاثيرگذاري نتوان قاطعانه نظر داد.
همزمان با نزديكي تركيه و اعضاي شوراي همكاري، شاهديم در اين مدت، اتحاديه عرب در چندين نوبت خواستار خروج تركيه از عراق است. آيا ما شاهد يك نوع چنددستگي درباره تركيه در ميان اعراب هستيم؟
اتحاديه عرب بيانيههايي را داده است ولي آن بيانيهها كارگر نبوده است. از سويي، عمده كشورهاي عربي از گرفتاريهايي برخوردار هستند كه مشغول به آن هستند. همانطور كه گفتم تركيه و عربستان ملاحظات و منافعي دارند كه بخشي از آن از نظر مقامات دو كشور خطوط مشترك براي همكاري است. البته آنها در همه موارد از خطوط مشترك برخوردار نيستند و اين را ميتوان درباره مصر مشاهده كرد. در مورد سوريه و عراق، هماينك اين دو كشور با هم تقريبا ديدگاههاي نزديكي دارند. البته پس از كودتا شاهد سردي روابط ميان رياض و آنكارا بوديم ولي در اين مدت شاهد سفر عادل الجبير و محمد بننايف به تركيه بوديم كه موجب شد تا دو كشور از سردي رها شوند.
ديگر كشورهاي عربي چه نظري دارند؟
از نظر واقعگرايي، چون عربستان و تركيه در سوريه و عراق ملاحظاتي دارند، همكاريهايي دارند. در مورد ديگر كشورهاي عربي نيز عملا آن كشورها در اين بازار نيستند و چون نيستند نظري هم ندارند. اتحاديه عرب نيز بيشتر نگاه تاريخي دارد. عراق نيز عضوي از اين اتحاديه است و همين موجب ميشود تا نتواند واكنشي نشان ندهد.
چرا تركيهاي كه گفته ميشد در پساكودتا به دنبال تصحيح برخي سياستهاي منطقهاي است باز هم با سرعت به سمت تنشآفريني با همسايگاني چون ايران و عراق گام برميدارد؟
اين مساله به تنگناهاي استراتژيكي و تصميماتي كه مبتني بر رويكردهاي سياست خارجي در قالب نگرانيها، دغدغهها و همينطور علايقي كه كشورها در منطقه دنبال ميكنند، بازميگردد. تركيه از قدرتگيري ديگر بازيگران و كاهش نفوذ خود احساس نگرانيهايي دارد كه همين موجب ميشود تا سياستهاي تهاجمياش را تداوم ببخشد و ارتباطاتش را قطع نكند.