نگاهي به رمان «اين هيولا تو را دوست دارد»
مواجهه با واقعيت به شيوه افلاطون
سعيد كاويانپور| افلاطون معتقد بود واقعيت پيرامون ما مجازي و سايه حقيقتي است كه به ديد ما نميآيد. آنچه لمس ميكنيم روان است. همانند حباب آبي كه دوام ندارد و بر اثر گذشت زمان تغيير ميكند. بر اين اساس برداشت ما از حقيقت، ذهني است و از سلامت رواني، دانش و باورهامان تاثير ميگيرد. پس دور از انتظار نيست اگر تمام زندگي فردي تحتالشعاع يك خاطره هولناك قرار بگيرد.
روجا (شخصيت اصلي رمان اين هيولا تو را دوست دارد) در شش سالگي شاهد غرق شدن مادرش بوده، از اين بابت احساس گناه ميكند و پي مقصر ميگردد. خودش را در غار تنهايي محصور كرده، آن خاطره پس ذهنش ميتابد و روي قضاوتهاش سايه مياندازد. زندگياش مصداق مُثل افلاطون است: روجا حقيقت مرگ مادرش را نميبيند. يكجور برداشت شخصي پيش چشمش را گرفته، واقعيت چيزي نيست جز ساخته و پرداخته ذهن خودش. از مهناز (معشوقه پدرش) هيولا ساخته، آن را به پدر، طاهر (نگهبان ساختمان)، همسرش (شيرين) و حتي دريا هم تسري داده و در نهايت خودش را به چشم هيولا ميبيند.
«اين هيولا تو را دوست دارد» قصه نجات يك آدم بزرگ به دست دختر بچهاي گمشده است. روجايي كه از همه نزديكانش بريده، از دوستيها ناكام مانده و هنوز اسير اين باور است كه از كجا ميشود فهميد احساسات آدمها واقعي است؟ دوست داشتن است يا فرار از تنهايي؟ به محض ديدن دخترك، مهشيد صداش ميكند. اسم تنها دوستش را روي بچه ميگذارد و رفتهرفته از غار تنهايي بيرون ميآيد. بعدها درگير ماجراهايي ميشود كه زنجير باورهاي غلطش ازهم ميپاشد. مواجهه با واقعيت به شيوه افلاطون است. طي بحث و جدل با نزديكان پدرش به اين حقيقت پي ميبرد كه همه آنهايي كه هيولا ميديده، دل بستهاش بوده و هستند.
روجا، اسمش روش هست: گرگ و ميش دم صبح، وقتي آخرين ستاره غروب ميكند و سپيده ميزند. با مرگ پدر به خودش ميآيد. دختربچه كلامي نميگويد. روجا باش همذاتپنداري ميكند. درواقع با خودش حرف ميزند، به اين واسطه بالغ ميشود و خودش را ميشناسد. بهتدريج حقايق را ميپذيرد و با از دست رفتهها كنار ميآيد. اعتراف ميكند: «حرف از خداحافظي زدن آسان است. باوركردن خداحافظي است كه كار را سخت ميكند. اگر باور نكني رفتن آدمها را، اگر باور نكني اين خداحافظي كه ميگويند، واقعي است، هزاري هم كه بگويند خداحافظ، هستند، تمام نميشوند، با وجود جاي خاليشان كه قرار است تا هميشه بماند.»