جلسه روساي كميته المپيك و فدراسيون فوتبال
درباره مديريت تيم اميد بينتيجه ماند
شرط تاج: يا ما يا شما !
هاشمي نپذيرفت
حسين قهار
تيم ملي فوتبال ايران بهترين تيم كنوني آسيا كه همواره به عنوان يك قطب بزرگ در فوتبال قاره كهن شناخته شده است، بيش از چهار دهه است كه حسرت حضور در مسابقات فوتبال المپيك را دارد. بعد از اينكه سال گذشته تيم خاكپور هم نتوانست المپيكي شود، برنامههاي تيم ملي اميد تعطيل شد و تا به امروز نه وضع كادر فني اين تيم مشخص است و نه اينكه كدام ارگان قرار است براي چهار سال آينده براي اين تيم برنامهريزي مديريتي داشته باشد؛ فدراسيون فوتبال يا كميته ملي المپيك؟
تيم اميد در شرايط كنوني مثل بچهاي است كه يك دستش توسط فدراسيون فوتبال كشيده ميشود و دست ديگرش توسط كميته ملي المپيك. هيچ كدام از اين ارگانها نتوانستهاند براي مديريت اين تيم به تفاهم با يكديگر برسند و در اين كشمكشها فقط تيم المپيك ايران است كه مثل نيم قرن گذشته در حال آسيب ديدن است. ماجرا وقتي جالبتر ميشود كه اخيرا جلسه رييس فدراسيون فوتبال با رييس كميته ملي المپيك براي تعيينتكليف تيم اميد بدون هيچ نتيجه و با كلي ابهام برگزار شده و به پايان رسيده. تاج براي شروع برنامهريزيها براي تيم اميدشرط استقلال صددرصدي گذاشته و كيومرث هاشمي آن را قبول نكرده است و مدعي است كه تمام كارها بايدبا هماهنگي و موافقت مجموعه او انجام شود.
اينكه چرا پس از گذشت 44 سال هنوز نتوانستهايم به المپيك صعود كنيم سوالي است كه ذهن بسياري از علاقهمندان را به خود معطوف كرده است. ايران 44 سال است كه با نسل بازيكنان و كادرهاي فني مختلف نميتواند جواز حضور در المپيك را به دست بياورد. اين مساله نشان ميدهد كه ايراد اصلي جاي ديگري است. وقتي قدمت ناكامي به چيزي حدود نيم قرن ميرسد؛ وقتي در تمام اين دورهها مشكلات و عدم برنامهريزي و تصميمگيريهاي غلط، مدام در رابطه با تيم اميد تكرار شده، به خوبي مشخص ميشود كه عدم مديريت صحيح علت ناكامي فوتبال ايران در راه رسيدن به المپيك بوده است. براي رسيدن به اين واقعيت هم لازم نيست جاي دوري رفت. بايد عملكرد كشورهاي موفق فوتبال آسيا را با هم مرور كنيم. كشوري مثل ژاپن كه شش دوره متوالي است به المپيك راه پيدا ميكند، به همه نشان داد كه فوتبال در اصل نميتواند چيزي جز ساختار و نظم و اصول مديريتي و تصميمسازي براي يك تيم در راه يك هدف باشد! ساختاري كه ژاپنيها سالهاست از آن بهره ميبرند و موفقيت هميشه همراه آنهاست. در ايران اما به خاطر سوء مديريت در تصميمگيري و برنامهريزي و مسائل ساختاري، همه ساله فوتبال ايران با ناكاميهاي مختلف روبهرو ميشود. فوتبال ايران در تمام اين سالها خواسته با روش مديريتي كه هميشه ناكام بوده به موفقيت برسد و هر بار چيزي جز شكست به دست نياورده است. حالا اما شرايط نشان ميدهد كه باز هم همهچيز در حال تكرار شدن است. تيم اميد پس از حذف از مسابقات قهرماني آسيا و از دست دادن شانس حضور در المپيك ريو، مدتها است كه نه سرمربي دارد و نه كادر فني و مديريتي. اين روزها براي همه اهالي فوتبال ايران اين سوال به وجود آمده كه مسوولان بالاخره چه زماني ميخواهند براي اين تيم برنامهريزي كنند تا بلكه براي يك بار هم كه شده تيم اميد تا زمان حضور در مسابقات قهرماني آسيا و انتخابي المپيك بر اساس يك برنامهريزي اصولي و مدرن به حيات خود ادامه بدهد؟
طبق اساسنامه كميته ملي المپيك، هدايت، نظارت و ارزيابي برنامه و عملكرد فدراسيونهاي ورزشي در هنگام آمادهسازي و شركت در رويدادهاي بينالمللي تحت پوشش كميته و ارايه گزارش منظم ماهيانه از روند امور به هيات اجرايي از جمله وظايف اصلي كميته ملي المپيك به حساب ميآيد. مسوولان اين نهاد بايد همكاري نزديك و تعامل صميمانه با مسوولان فدراسيونها به ويژه كميته تيمهاي ملي آنها در جهت پيشبرد برنامه مصوب و نيز ارايه رهنمودهاي اصلاحي براي بهبود روند آمادهسازي ورزشكاران و تيمهاي ملي داشته باشند. كميته براي پرداخت بودجه به فدراسيونهاي ورزشي عضو و فراهم كردن مسائل رفاهي و بيمهاي و... ورزشكاران رشتههاي ديگر هم وظايفي دارد كه جزييات آن در اساسنامه ذكر شده است. به اين ترتيب در حوزه فوتبال هم كه يك رشته المپيكي به حساب ميآيد كميته ملي المپيك بايد ارتباط نزديكي با فدراسيون فوتبال برقرار كند تا با يك برنامهريزي مناسب ايران بتواند جواز حضوردر مسابقات فوتبال المپيك را به دست بياورد؛ اتفاقي كه تا به امروز چيزي حدود 44 سال است كه اتفاق نيفتاده و معلوم نيست كه چهار سال بعد اميدهاي ايران بتوانند اين طلسم تلخ را بشكنند. ناكاميهاي 44 سال گذشته به خوبي نشان داده كه كميته ملي المپيك و فدراسيون فوتبال نتوانستهاند تعامل و ارتباط كاري مناسبي براي حضور تيم ملي فوتبال در المپيك با هم برقرار كنند و نتيجه آن همين ناكاميهايي است كه به آن اشاره شد. وقتي 44 سال اين شيوه مديريتي در حوزه فوتبال چيزي به جز شكست به دنبال نداشته، مشخص ميشود كه براي آمادهسازي و برنامهريزي امور مربوط به تيم اميد تا المپيك 2020 توكيو، بايد تغيير روش مديريتي اتفاق بيفتد. اما تعطيلي برنامههاي تيم اميد در ماههاي گذشته و اتفاقات روزهاي اخير نشان ميدهد كه انگار قرار نيست اين سوءمديريت يك بار براي هميشه برطرف شود.
سال گذشته تيم المپيك ايران بعد از چيزي حدود سه سال بيبرنامه بودن و بلاتكليفي و اختلافات مديريتي، با تصميمي كه شخص علي كفاشيان، رييس وقت فدراسيون گرفت، مديريتش به حبيب كاشاني عضو شوراي شهر و فردي بيرون از مجموعه مديريتي ورزش كشور سپرده شد. اختلافات كميته المپيك، فدراسيون و وزارت ورزش بر سر انتخاب مربي و اعضاي كادر فني و برنامهريزي براي تيم اميد نتيجهاش تعطيلي سه ساله برنامههاي تيم بود. در نهايت كاشاني با تصميم كفاشيان، همه كاره تيم اميد شد.
در همين راستا سطح دخالت و حمايت كميته المپيك و وزارت ورزش درتيم اميد به خاطر اختلافات موجود با مديريت فدراسيون، به كمترين حد ممكن رسيد. بهطور مثال فدراسيون درنظرداشت در آن مقطع زلاتكو كرانچار، مربي موفق كروات هدايت تيم را بر عهده بگيرد، اما وزارت ورزش اعلام كرد اين مربي به خاطر پرونده اخلاقي و استفاده از مشروبات الكلي اجازه فعاليت در ايران را ندارد. اين اتفاقات و حواشي سروصداي زيادي در رسانهها و محافل ورزشي به راه انداخت و موجب بلاتكليفي چند ماهه برنامههاي تيم اميد شد. در نهايت هم پس از جنجالهاي بسيار هدايت تيم به فاصله چند ماه مانده به مسابقات مرحله نهايي مقدماتي قهرماني آسيا و انتخابي المپيك به محمد خاكپور سپرده شد. اين ماجرا پايان مشكلات نبود. چرا كه با سپرده شدن مديريت فني تيم اميد به محمد مايليكهن با توجه به اختلافاتي كه او با كارلوسكيروش داشت، حواشي بسيار زيادي اطراف اين تيم به وجود آمد. تداخل برنامههاي اين تيم با تيم ملي بزرگسالان كمترين آن بود كه حتي باعث شد كيروش يكبار تهديد كند در صورتي كه آزمون و جهانبخش را در اختيار نداشته باشد از سمت خود استعفا خواهد داد. با اين حال فدراسيون اين بازيكنان را در اختيار تيم اميد قرار داد. ماجرايي كه مدتها جنجالهاي بسيار زيادي را به دنبال خود داشت. تيم اميد در نهايت در بدترين شرايط ممكن و حواشي بسيار در شرايطي راهي مسابقات قهرماني آسيا شد كه محمد خاكپور سرمربياش هيچ قراردادي نداشت و پولي دريافت نكرده بود و قرارداد اعضاي كادر فني هم چند روز مانده به اعزام تيم به مسابقات توسط فدراسيون امضا شد كه اتفاقا همين مفاد قرارداد هم درگيريهاي شديدي را بين اعضاي فدراسيون و تيم اميد به وجود آورد. دعوا به قدري بود كه سرمربي تيم اميد، علي كفاشيان، رييس فدراسيون فوتبال را به عدم داشتن صداقت متهم كرد. با اين مشكلات زياد تيم اميد راهي مسابقات شد بدون اينكه فدراسيون و كميته المپيك بتواند مجوز حضور عليرضا جهانبخش و سردار آزمون را براي همراهي تيم از باشگاههاي اروپايي اين دو بازيكن بگيرد. بااين وجود شاگردان خاكپور تلاش داشتند با صعود به مرحله نيمهنهايي و قرار گرفتن در جمع سه تيم برتر جواز حضور در المپيك را بعد از 44 سال به دست بياورند. اما اين تيم مقابل ژاپن در مرحله يك چهارم نهايي با نتيجه سه بر صفر در وقتهاي اضافه شكست خورد و حذف شد تا جنجالها به اوج خود برسد و باز هم ناكامي به بار بيايد. تمام آن اتفاقات به خوبي نشان ميدهد كه فوتبال ايران چه هزينههاي سنگيني را براي مشكلات مديريتي متحمل شد كه كمترين آن حذف از مسابقات قهرماني آسيا و از دست رفتن شانس حضور در المپيك بود.
حالابعد از حذف از اين مسابقات تمام برنامههاي تيم اميد تعطيل شده است و كسي نميداند مسوولان قرار است چه تصميمي براي اين تيم و كادر فنياش بگيرند. كميته ملي المپيك اخيرا به هادي طباطبايي، مربي دروازهبانهاي سابق اين تيم اعلام كرده است كه در سريعترين زمان ممكن برنامهريزي براي شروع تمرينات و اردوهاي تيم اميد را در دستور كار خود قرار بدهد تا به همين بهانه براي تعيين اعضاي جديد كادر فني تيم اميد تصميمگيري با هماهنگي فدراسيون فوتبال انجام شود. اخيرا هم كيومرث هاشمي با حضور در فدراسيون فوتبال جلسه مهمي را با مهدي تاج برگزار كرده تا با همكاري دوطرفه وضعيت نابسامان و بلاتكليف تيم اميد مشخص شود و اينبار برنامهريزي بهتري براي حمايت از اين تيم صورت بگيرد. نكته قابل تامل درباره اين جلسه اين است كه رييس جديد فدراسيون فوتبال به خاطر اختلافات و مشكلاتي كه در تمام دورههاي گذشته بين كميته ملي المپيك و فدراسيون وجود داشته و اين تداخل برنامهريزي و تصميمگيريها نتيجهاي جز ناكامي به همراه نداشته، در اين نشست به كيومرث هاشمي رسما اعلام كرده كه به هيچ عنوان ديگر مثل دورههاي گذشته برنامهريزي براي تيم اميد انجام نخواهد شد. به اين ترتيب مديريت و برنامهريزي و تعيينتكليف براي اميدها يا بايد توسط فدراسيون فوتبال صورت بگيرد يا كميته ملي المپيك. تاج در طول اين نشست از ابتدا تاانتهاي جلسه پاي اين موضع خود ايستاده و تاكيد داشته كه هيچ همكاري دو طرفهاي را قبول نميكند. او به هاشمي اعلام داشته در صورتي كه كميته ملي المپيك ميخواهد در مديريت تيم اميد سهيم باشد بايد صفر تا صد كار را در اختيار خودش بگيرد و هيچ تماسي هم با فدراسيون فوتبال در رابطه با اميدها و برنامهريزيها نداشته باشد. او از طرفي ديگر اعلام كرده اگر كميته المپيك اين توانايي را ندارد پس اجازه بدهد كه فدراسيون فوتبال صفر تا صد امور تيم اميد را بر عهده بگيرد و با استقلال كامل براي اين تيم برنامهريزي داشته باشد. چرا كه فدراسيون با همين روش و بدون اينكه دخالتي از سوي كميته المپيك و وزارت ورزش صورت بگيرد در مديريت تيم ملي فوتسال و تيم ملي نوجوانان و جوانان موفق عمل كرده است و همين روش را در اداره تيم ملي فوتسال هم پياده خواهد كرد تا بالاخره طلسم 44 ساله شكسته شود. نكته قبال توجه اينجا ست كه مسوولان كميته المپيك در اين نشست به مديران فدراسيون اعلام كردهاند در امور مديريتي تيم اميد دخالتي نخواهند كرد اما تمام تصميمات و كارها تحت نظارت و با موافقت آنها انجام شود كه تاج هم اين پيشنهاد را قبول نكرده و دوباره روي موضع خود درباره اينكه يا فدراسيون يا كميته المپيك مديريت تيم را بر عهده داشته باشند تاكيد ويژه كرده است. در نهايت كيومرث هاشمي اين پيشنهاد را قبول نكرده و جلسه بدون اينكه طرفين به نتيجهاي برسند به پايان رسيده است.