دستوركارهاي ميشل عون
در لبنان چيست؟
مسعود ادريسي
سفير اسبق ايران در لبنان
ميشل عون روز گذشته رييسجمهور لبنان شد. اين انتخاب در شرايطي صورت گرفت كه ميتوان با قاطعيت گفت او محبوبترين شخصيت مسيحي ماروني در لبنان است. ميشل عون و جريان مورد حمايت او يعني جريان اصلاح و تغيير، هم در اين دوره انتخابات مجلس و هم در دورههاي پيشين، توانسته بود در ميان مسيحيان ماروني بيشترين راي را كسب كند و همين مساله نشانگر مقبوليت و محبوبيت او در ميان لبنانيها است. با توجه به آنكه براساس قانون اساسي لبنان، رييسجمهور اين كشور بايد از ميان مسيحيان ماروني انتخاب شود و از آنجايي كه او بيشترين راي را كسب كرده است، طبيعي است كه اگر بخواهيم قواعد دموكراسي را در لبنان رعايت كنيم، حق ميشل عون بوده و است كه به عنوان رييسجمهور انتخاب شود اما به دليل اختلافاتي كه او در رابطه با مسائل داخلي و خارجي لبنان با جريانهاي المستقبل و ائتلاف 14 مارس داشت، بيش از دو سال در طي كردن اين پروسه و تكميل روند رياستجمهوري وقفه ايجاد شد و لبنان با بحران روبهرو شد. با اين وجود، سرانجام هفته گذشته جريان المستقبل با رياستجمهوري ميشلعون موافقت كرد و او ديروز به اين منصب دست يافت. در اينجا بايد گفت كه دموكراسي در لبنان به حقيقت پيوست و فردي كه در جامعه لبنان محبوبتر بود و از آراي بيشتري نيز برخوردار بود، رييسجمهور شد. اين مساله را ميتوان يك گام اساسي رو به جلو براي حل مشكلات ديگر لبنان تعبير كرد زيرا اين كشور در دو سال و نيم گذشته از يك دولت قدرت برخوردار نبود و دولت موجود اين كشور نيز واقعا دولتي روزمره بود و همين مساله موجب ميشود تا كارهاي بسياري براي شكلگيري نهادهاي دولتي در لبنان انجام دهد و درصدد جبران و رفع كارهاي عقب افتاده در مسائل اقتصادي، زيرساختي، اجتماعي و سياسي باشد و انتخاب رييسجمهور ميتواند در اين باره سرعت ببخشد. البته بايد در نظر داشت كه با توافقي كه ميان ميشلعون و جريانهاي مختلف سياسي صورت گرفته است، نخستين اقدام انتخاب نخستوزير باشد. پس از اين كار، وزرا و هيات دولت انتخاب خواهند شد كه اين مساله پيچيدگيهاي خاص خود را در صحنه سياسي لبنان دارد چراكه لبنان از يك دموكراسي توافقي برخوردار است و همين مساله موجب ميشود تا انتظار داشته باشيم كه با يك پروسه طولاني و زمانبر روبهرو باشيم. هماينك نيز درباره نخستوزير و بيشتر از آن، درباره هيات دولت آينده لبنان اختلافات جدي ميان گروههاي لبناني وجود دارد و هر گروه به دنبال كسب سهم بيشتري است.
پس از حل و فصل اين مساله، ما بايد انتظار داشته باشيم دولت اين كشور به دنبال پرداختن درخصوص مسائلي همچون وضعيت جاري لبنان، اقتصاد نابهسامان اين كشور، مقاومت در لبنان، مبارزه با گروههاي تروريستي - كه اين روزها در لبنان رشد كرده و اين كشور را با خطرات جدي تهديد ميكند – و سامانبخشي به وضعيت روابط سياست خارجي لبنان با كشورهاي ديگر مانند فرانسه، امريكا، جمهوري اسلامي ايران و عربستان و همچنين بحران سوريه بپردازد. بايد به اين نكته توجه كرد رييسجمهور در لبنان از اختيارات و نقش ممتازي در سياست خارجي لبنان برخوردار است و ميتواند نقش مهمي در نوع مناسبات اين كشور و تنظيم روابط با ديگران ايفا كند. در اين راستا انتظار ميرود با توجه به نفوذ ديرينه فرانسويها در لبنان، مناسبات ميان بيروت و پاريس به سامانتر از گذشته شود و با گسترش همكاريها ميان دو كشور روبهرو باشيم. اين گسترش مناسبات البته مختص به لبنان نيست و حتي روابط ميان لبنان و امريكا هم ميتواند بعد تازهاي به خود بگيرد. در رابطه با مسائل منطقهاي نيز بايد به اين نكته اشاره داشت كه هرچند رياض از انتخاب ميشل عون ناخشنود است و علاقه داشت تا فرد نزديك به خود را به اين منصب برساند ولي به هر حال انتخاب ميشل عون يك امر واقع و يك حقيقت است و آنها چارهاي ندارند تا با او كار كنند. من فكر ميكنم روابط ايران و لبنان نيز در روزهاي آتي از گرماي بيشتري برخوردار شود. ميشل عون فرد قدرتمندي است و ميتواند نوعي توازن را ميان ايران و عربستان در صحنه داخلي لبنان برقرار كند.