معناي سايهها براي پذيرش مهاجران
بحران پناهندگان در جهان، تنها به زندگي آنها كه پناهجو هستند و از جنگ فرار كردهاند مرتبط نيست. اين بحران زندگي مردمان كشورهايي را كه اين پناهجوها به آن پناه ميبرند را هم تحتتاثير قرار ميدهد و همين است كه در شش ماه گذشته، علاوه بر واكنشهايي كه درباره زندگي پناهجوها وجود دارد، واكنش و حرفهايي هم درباره مردماني شنيده ميشود كه از پذيرفتن پناهجوها و دردسرهاي آنها خسته شدهاند و مقابل اين اتفاق ميايستند. اما هرچه كه هست، پذيرش پناهجوها و زندگي با مردماني كه در سرزمين خود جايي ندارند، اتفاقي است كه در جهان مدرن با اتفاقهاي سياسي پيدرپي و بحرانهايي مثل ظهور داعش و... بايد پذيرفته شود و چهرههاي مختلف فرهنگي جهان هم براي همراهي مردم، تلاش ميكنند تا اين پذيرش را به يك فرهنگ درست تبديل كنند. چهرههايي مثل هاروكي موراكامي كه در سخنراني تازهاش در دانمارك و بعد از گرفتن جايزه معروف «هانس كريستين اندرسون»، در صحبتهايي كاملا انتزاعي به اين موضوع اشاره كرد. موراكامي نام سخنراني خود را «معناي سايهها» گذاشت و گفت: «مهم نيست ديوارهايي به چه بلندي براي بيرون نگه داشتن مزاحمها بسازيم، مهم نيست چقدر در راه ندادن غريبهها سختگيرانه عمل كنيم، مهم نيست تاريخ را چندين بار به نفع خودمان بازنويسي كنيم، سرانجام فقط به خودمان آسيب و ضرر ميرسانيم. فقط افراد نيستند كه بايد با سايههايشان روبهرو شوند. همين كار براي جوامع و ملتها هم ضروري است، ما بايد با سايههايمان روبهرو شويم، با آنها مقابله كنيم و گاهي با آنها كار كنيم و اين لازمه نوعي خرد و شجاعت است اما اگر مردم از اين كار اجتناب كنند، نميتوانند واقعا رشد كنند و پخته شوند. در بدترين حالت ممكن، آنها مثل دانشمند داستان «سايه» اندرسن، به دست سايه خودشان نابود ميشوند.» رسانههاي جهاني اين سخنراني را بهعنوان حرفهاي تازه درباره پذيرش مهاجران پوشش دادهاند و به بهانه سخنراني «معناي سايهها»ي موراكامي، دوباره بحثهاي تازه در جهان درباره مهاجران و مردمان مهاجرپذير آغاز شده است.