يك نقطه عطف سياسي مهم
سيد علي ميرفتاح
اتفاقي كه موقع راي اعتماد به وزير پيشنهادي دولت در مجلس شوراي اسلامي افتاد جزو اتفاقات مهم تاريخي است كه بايد به عنوان يك نقطه عطف در تقويم و ضميرمان ثبتش كرد. معلوم شد كه ديگر در بر همان پاشنهاي كه در مجلس قبل ميچرخيد نميچرخد. به دو وزيري كه نمايندگان قبلي سفت ايستادند و راي ندادند حالا بعد از سه سال و اندي راي ميدهند، راي بالا هم ميدهند. چنين به نظر ميرسد كه در اين مدت برخلاف آنچه مروجين نااميدي اينطرف و آنطرف گفتهاند و ميگويند اوضاع عوض شده و خيلي از حرفها كه قبلا خريدار داشت ديگر خريدار ندارد. اين خيلي حرف زشت و بد و ناصحيحي است كه بعضيها القا ميكنند كه «هيچ چيزي فرق نكرده» و اوضاع كمافيالسابق است. در سابق اگر يكي از شش فرسخي فلان جريان سياسي رد ميشد بالكل بايد حيات سياسياش را تمامشده تلقي ميكرد و براي خودش بازنشستگي پيش از موعد دست و پا ميكرد. حالا اما كسي را كه نمايندگان مخالفش، به ضميمه روزنامههاي پر نفوذ آنطرفي، با اين شور و حرارت و هيجان به آن جريان و به آن ماجرا نسبت ميدهند، جلوي چشم ملت، در جلسه علني، راي ميآورد، راي قاطع هم ميآورد و به سر پست وزارتخانه ميرود. اين دستاورد كمي نيست و نبايد ساده از كنارش گذشت. به خصوص اگر كار تبليغي منتقدان دولت را در همين چند روز اخير ملاحظه بفرماييد ميبينيد كه اتفاقا بر سر افتادن اين سه وزير كم سرمايهگذاري نكرده بودند. اما يك نكته ديگر هم هست و آن اين است كه حقيقتا مجلس، عصاره فضايل يك ملت است. كسي نميتواند بگويد، بگويد هم حرف نابجايي زده است كه فيالمثل مجلس قبلي عصاره فضايل بوده اما اين مجلس فعلي نيست. اين مجلس هم تمام و كمال قانوني و شرعي بوده و نهادهاي مختلفي هم، تام و تمام بر شكلگيري آن نظارت داشتهاند. لذا اگر اين مجلس بعضي حرفها و اتهامات و انگها را ديگر جدي نميگيرد نشانه اين است كه «ملت» جدي نميگيرند. يعني از روي رفتار همين مجلس محترم ميشود فهميد كه ملت از چه چيزهايي عبور كردهاند، روي چه چيزهايي حساسند و... اين نكته مهمي است و اگر به آن اعتنا نشود به حيثيت مردمسالار كشور اعتنا نشده است. از روي رفتار مجلس ميشود فهميد كه ملت فرق كردهاند و خواستههاي جديدي دارند. بهتر است بگويم، مردم از يك دوراني عبور كردهاند و وارد دوران جديدي شدهاند. اگر بخواهيم در برابر اين دوران جديد مقاومت كنيم يا خواست مردم را ناديده بگيريم، طبيعي است كه از چشمشان بيفتيم و راهمان از آنها جدا شود. مردم از يكسري تنازعات سياسي عبور كردهاند و بيش از اين حاضر نيستند كه روي آنها متوقف شده و هزينه بپردازند. بحث مسائل قضايي و حقوقي و قانوني به كنار. اينكه در هر وضعيتي بايد به مر قانون عمل شود، بحثي نيست. مجرمين بايد به سزاي اعمالشان برسند و خادمين هم از خائنين تفكيك شوند. همواره بايد كه حق به حقدار برسد. روي اين قبيل بديهيات كسي چون و چرا نميكند. چون و چرايي اگر هست اينجاست كه ما به هرآنكه جز خود، يعني به هرآنكه جزو طايفه ما نباشد و رقيبمان شمرده شود انگ بزنيم و سريع چندتا «خبر» و «شايعه» و «تحليل» به او ببنديم كه در سال فلان، در جريان بهمان، بيسار حرف را زده و چنان موضعي اتخاذ كرده. همين مختصري خبر- بيآنكه حقيقتا معلوم شود راست است يا دروغ- با اندكي شايعه و تحليلهاي شبنامهاي كافي بود كه خيليها خانهنشين شوند، بلكه هزينههاي خيلي خيلي سنگينتر بپردازند و هيچكس جرات نكند سراغشان را بگيرد. اما خدا را شكر امروز مجلس نشان داد كه ورق برگشته و ديگر به همان سادگي سابق نيست كه بشود پرونده درست كرد يا عمليات تخريب راه انداخت. تا همين چند سال پيش كافي بود كه در گوشهاي از يك روزنامه بنويسند كه فلاني مروج فرهنگ بهمان است و جزو عناصر معلومالحال. همين چندكلمه كافي بود كه آن فلاني بخت برگشته از هستي ساقط شود. اما حالا ديگر توي كت ملت و توي كت نمايندگان فهيم اين ملت نميرود كه به صرف يك خبر روزنامهاي كسي را از هستي ساقط كنند يا شايسته احراز مقام وزارتش ندانند. نه فقط اينكه معدود نمايندگان اصلاحطلب مجلس چنين باشند. نه. الحمدلله به بركت كار فوقالعادهاي كه دلسوزان و هوشياران در اين چند ساله كردند بدنه اصلي مجلس اعم از اصولگرا و اصلاحطلب بر مدار اعتدال است و با دولت تدبير و اميد همكاري و همياري بيشتري دارد.