استقبال علاقهمندان به سينما از «شب كيارستمي»
و نشست ابراهيم حاتميكيا و كريستف رضاعي
چارسو كفاف جشنواره
فيلم كوتاه تهران را نميدهد
الهام نداف
سي و سومين جشنواره فيلم كوتاه تهران نيز به سبك و سياق ديگر دورهميهاي سينمايي، شبي را به عباس كيارستمي اختصاص داد. اين مراسم با حضور برخي مديران سينمايي و همچنين تعدادي از هنرمندان و شاگردان زندهياد كيارستمي در پرديس چهارسو برگزار شد. در اين مراسم عليرضا كريمي صارمي، مدير جشنواره فيلم كوتاه تهران و نگار اسكندرفر، مدير موسسه كارنامه از جايگاه زندهياد كيارستمي در دنيا و تربيت شاگردان او گفتند. اسكندرفر در بخشي از صحبتهاي خود، برپايي كارگاهي با مديريت كيارستمي را در موسسه كارنامه يادآوري كرد: «پس از اعلام برگزاري كلاسهاي فيلمسازي، در سه روز اول يكهزار و 200 نفر ثبتنام كردند. كيارستمي با شيوه گزينشي جذب هنرآموزان موافق نبود و اعتقاد داشت كه همه بايد در اين كلاسها حضور داشته باشند.»
او شاگردان كيارستمي را ميراث اين فيلمساز فقيد دانست، شاگرداني كه بعد از رفتن كارگردان «خانه دوست كجاست» نميدانستند بايد چه كنند: «در اين ميان تصميم گرفتند كه فيلمهايي را براي كيارستمي بسازند. با دو سوژه «زندگي و ديگر هيچ» و «به ياد كيارستمي» 51 فيلم ساخته شد. اين فيلمها در مدت كوتاهي ساخته شد اما همه آنها با عشق كار كردند.
حالا شاگردان كيارستمي كار ميكنند و قرار است با توجه به آموزشي كه ديدهاند، انتقال آموزشها را دنبال كنند. از همين رو در شب عباس كيارستمي در اين جشنواره، 17 فيلم يك دقيقهاي ساخته شاگردان اين فيلمساز و همچنين فيلم «76 دقيقه و 15 ثانيه با عباس كيارستمي» ساخته سيفالله صمديان، براي حاضران به نمايش درآمد.
حضور ابراهيم حاتميكيا ،كارگردان سينما نيز، يكي از اتفاقات جشنواره فيلم كوتاه بود، كه علاقهمندان زيادي را براي حضور در نشست «سينما و يك ديدگاه» ترغيب كرد. حاتميكيا در اين نشست از فشارهايي كه بر روي كارگردانان مولف است، صحبت كرد. فشاري كه در نهايت فيلمساز را مجاب ميكند به سمت جشنوارهها برود و اجازه ديده شدن در آن جشنوارهها را پيدا ميكنند. او همچنين از آزادي موجود در دهه 60 گفت: «در دهه 60 فيلمسازان زيادي وجود داشتند كه خارج از ايران و در جشنوارههاي مختلف، طيفي از آنها كنار هم ميايستادند كه هر كدام زبان خود را داشتند.» حاتمي كيا در بخشي از اين نشست در مقابل علاقهمندان به فيلمسازي، به توصيف جهان خود پرداخت: «هيچوقت ادعاي فيلمسازي حرفهاي نداشتم و تنها چيزهايي را كه بلد هستم ميسازم. من جهاني را توضيح ميدهم كه براي خودم است كه شايد در اين جهان سر آنها كتك ميخورم و عدهاي را عصباني ميكنم.»
كريستف رضاعي، آهنگساز معتبر و صاحبنام سينماي ايران نيز از مهماناني بود كه به جشنواره فيلم كوتاه تهران، رونق دو چندان بخشيد و در اين جشنواره نشست تخصصي موسيقي فيلم كوتاه برگزار كرد.
او موسيقي و فيلم را از هنرهاي تجربي ميداند كه بر اساس حس هنرمند ساخته ميشود و از درون او اتفاق ميافتد، بدون اينكه يك قانون خاصي پشتش باشد. رضاعي به تاريخ موسيقي فيلم نيز، اشاره داشت: «موسيقي فيلم بين سالهاي 1895 تا 1930 در فيلم صامت وارد شده است. در واقع موسيقي از ابتدا با فيلم همراه بوده است، يعني اگر اين دو هنر را به عنوان هنر تجربي ببينيم، از اول با هم بودهاند.»
او در بخشي از اين نشست، توضيحاتي درباره آهنگسازي در فيلمهاي مستند، كوتاه و بلند، ارايه داد. به عقيده رضاعي فيلم مستند جايگاه خودش را دارد و خيلي پيچيده است و احتياج داريم دخالتهايي را براي بيشتر نشان دادن آن واقعيت اعمال كنيم. فيلم كوتاه يا تجربي نيز جزو آزادترين ابزارهاي فيلمسازي است و از طرفي جزو فقيرترينها است.
به گفته اين آهنگساز، اگر فكر كارگردان پشت اين باشد كه از موسيقيهاي ساختهشده براي فيلم كوتاه استفاده كند، ايرادي ندارد و روي كار تاثير دارد اما برخي مواقع از لحاظ كپي رايت و مفهومي درست نيست كه از ساير موسيقيها استفاده كرد. كريستف رضاعي در پايان به هنرجويان موسيقي و علاقهمندان به اين حوزه توصيه كرد هر چه بيشتر گوش بدهند، ببينند و آناليز كنند كه موسيقي استفاده شده در فيلمها چيست و چرا استفاده شده است. او معتقد است خيلي وقتها موسيقي در فيلم يك اتفاق است و نميتوان آن را توضيح داد، اما ممكن است اصل ماجرا همان لحظه اول اتفاق بيفتد، پس بايد به حسها اعتماد كرد.
با وجود برگزاري چنين برنامهها و نشستهايي، سي و سومين جشنواره فيلم كوتاه تهران سومين شب خود را در حالي پشت سر گذاشت كه تمامي سانسهاي نمايش فيلمها به ويژه فيلمهاي كوتاه داستاني در پرديس سينمايي چارسو صفهاي طويلي از علاقهمندان به سينماي كوتاه را شاهد بود. اين جمعيت كه با نزديك شدن به ساعتهاي آخر شب رفته رفته افزايش مييافت، در سانسهاي 21:30 و با نمايش فيلمهاي مسابقه سينماي ايران به اوج خود رسيد، به طوري كه بيش از نيمي از جمعيت به علت پر شدن صندليها و فضاي سالن، پشت درب ماندند. اين درحالي است كه امسال جشنواره فيلم كوتاه تهران پس از دومين تجربه برگزاري خود در پرديس سينمايي چارسو، سالن يك را كه بزرگترين سالن اين پرديس محسوب ميشود، به نمايش فيلمهاي بينالملل اختصاص داده و كوچكترين سالن يعني سالن شماره پنج، فيلمهاي كوتاه داستاني بخش مسابقه كه بيشترين مخاطبان را دارد، به نمايش ميگذارد و در نتيجه متاسفانه بسياري از جوانان مشتاق فيلمسازي و علاقهمندان به سينماي كوتاه كه از راههاي دور و شهرهاي مختلف براي كسب تجربه و برآورد فيلمهاي كوتاه سال به جشنواره فيلم كوتاه تهران ميآيند، در اين روزها با صفهاي طولاني در كاخ جشنواره روبهرو ميشوند كه گهگاه به علت پر شدن سالنهايي كه حتي روي پلههايش هم تماشاگران نشستهاند، از تماشاي فيلمهاي مورد علاقهشان محروم ميمانند.
جمعهشب در يكي از همين صفهاي عريض و طويل كه براي ديدن فيلمهاي كوتاه داستاني تشكيل شده بود، نظر تعدادي از افراد را درباره اين وضعيت جويا شديم. بيشتر آنان كه مخاطبان هر ساله اين جشنواره به حساب ميآيند، معتقدند كه امسال شاهد و درگير شلوغيهاي بيشتري براي ديدن فيلمها به ويژه در سانسهاي نمايشدهنده فيلمهاي داستاني و مسابقه ملي هستند.
نظر يك جوان 29 ساله تهراني كه خود نيز فيلم كوتاه ميسازد، اين است كه چنين سالني جوابگوي اين حجم جمعيت نيست. او ميگويد: علاقهمنداني كه به اين جشنواره ميآيند، درصددند تا خودشان هم فيلم كوتاه بسازند، پس ميخواهند سينماي روز ايران را رصد كنند. در واقع بيشتر افراد براي ديدن فيلمهاي ايراني به اينجا آمدهاند. در سانسهاي نمايش فيلمهاي مستند و خارجي به ويژه آسياي شرقي اصلا چنين مشكلي در سالنها به وجود نميآيد.
در اين صف يك جوان ديگر كه براي شركت در جشنواره از مشهد به تهران آمده است، با انتقاد از وضعيت پيش آمده ميگويد: افرادي كه براي تماشاي فيلمهاي يك سانس ميآيند، عملا از نمايش فيلمها در سانس بعدي جا ميمانند چون صف فيلمهاي سانس بعد از يك ساعت قبل بسته شده و ما كه در سالن مشغول ديدن فيلمهاي سانس قبل هستيم قاعدتا فيلمهاي سانس بعد را از دست ميدهيم. او ادامه ميدهد: سالنهاي سينمايي پرديس چارسو كفاف چنين جشنوارهاي با اين حجم از جمعيت را نميدهد مگر آنكه از تعداد فيلمهاي مستند يا بينالملل كم كنند تا سالنها جوابگوي سينماي داستاني باشند.
يك جوان ديگر در صف ميگويد: در شأن و منزلت هنرمندان و هنردوستان سينماي ايران نيست كه براي تماشاي فيلمهاي سينمايشان اينگونه در صف بايستند و همديگر را هل بدهند در نهايت هم با دربهاي بسته سالن روبهرو شوند. اميدوارم از سال آينده بازنگري در اختصاص سانسها صورت گيرد و به فيلمهاي داستاني كه مخاطب بيشتري دارند، سالنهاي بيشتري دهند يا حداقل از مجموعههاي ديگر سينمايي كه سالنهاي بزرگتري دارند، استفاده شود.
با اين اوصاف و با در نظر گرفتن اين مهم كه در ايران هيچگاه فرصتي به اكران فيلمهاي كوتاه داده نميشود و بيشتر آنها فقط يك بار آن هم در جشنواره فيلم كوتاه تهران به نمايش درميآيند و اين تنها فرصتي است تا علاقهمندان اين فيلمها را به تماشا بنشينند، و از طرفي ديگر با روند افزايش روزافزون مخاطبان سينماي كوتاه و جشنواره فيلم كوتاه تهران، بايد منتظر ماند و ديد انجمن سينماي جوان به عنوان متولي و برگزاركننده مهمترين جشنواره فيلم كوتاه ايران براي برپايي سي و چهارمين دوره خود بازهم پرديس سينمايي چارسو را انتخاب ميكند؟