فلاح: از طايفه كشتي زده شدهام
ميخواهيم خادم در كارش موفقتر باشد و هيچ دشمني
با او نداريم
اكبر فلاح ستاره هنوز روشن كشتي ماست به خصوص براي بچههاي پايين شهر تهران كه با درخشش او به كشتي آمدند و آسمان اين رشته را ستاره باران كردند. همه آنهايي كه روزگاري با نام فلاح با كشتي آشنا شدند و بعدها حتي به مدالهاي جهاني و المپيك رسيدند و ديگر سراغي از اسطوره خود نميگيرند، هنوز فلاح همان قهرمان بزرگ و محترمي است كه بود و تنها به دليلي كلام صريح او و كم معرفتي خودشان است كه حالي از پهلوان نميگيرند. يكي از آن نوجوانان كه در اوايل دهه 90 ميلادي به پيروزيهاي فلاح ترغيب شد تا كشتي را جديتر دنبال كند، عليرضا دبير است كه خود بارها در خاطراتش گفته موجي كه قهرماني فلاح در رقابتهاي جهاني به وجود آورد، باعث شد تا امثال او به كشتي روي آوردند و بخواهند پا جاي پاي اسطوره خود بگذارند و در ادامه هم قهرمان المپيك شدند تا به افتخاري بزرگ نايل شوند.
خيليها بعد از دوران قهرماني رنگ باختند، به دنبال پست و مقام رفتند و مدال را سكوي پرتابي كردند براي رسيدن خود به جايگاههاي مختلف؛ اما فلاح هنوز هم همان فلاحِ روزگار گذشته است، همان پهلوان دوست داشتني دهه 90 كه همواره تلاش كرده و ميكند يك رنگ باشد و يك رو. سر از سياست و حوزههاي ديگر درنياورد و به هر بهانه عكس يادگاري نگيرد و در كشتي به عنوان يك خادم تلاش كند. او هرگز نخواست وارد باند و باند بازيها شود. اگر حرفي داشته بيپروا، بيپرده و بيرودربايستي زده است، مثل همين حرفهاي آخرش. نخواسته به كسي باج داده يا از كسي باج بگيرد. حاضر نشده به هر قيمتي به پست و مقام برسد و به هيچ قيمت از جايگاهي كه براي خود متصور است، كوتاه نيامده و نميآيد. فلاح بر اين باور است كه تخصص او و امثال او در ورزش و كشتي است و اگر قرار است خدمتي به مملكت و مردم كند بايد در اين بخش باشد نه جاي ديگري. او يكي از مخالفان سرسخت حضور ورزشكاران در سياست است.
دارنده مدالهاي طلا و نقره جهان با انتقاد از اينكه چرا بايد دايره استفاده از مربيان تيم ملي فقط محدود به دو يا سه نفر باشد، گفت: همين آقايان چرا راضي نميشوند سرمربيگري جوانان را قبول كنند؟ مگر به فكر كمك به كشتي نيستند؟
اكبر فلاح درباره بلاتكليفي تيم ملي كشتي آزاد جوانان ايران و شكست مقابل روسيه در جام شهدا اظهار كرد: تيم ملي جوانان ايران طي چند سال اخير بالا و پايين زيادي داشته و هيچگاه نتوانسته با ثبات باشد. ما در اين رده دو سال عالي نتيجه گرفتيم و قهرمان جهان شديم اما در ادامه در آسيايي و جهاني و حتي جام شاهد كه خودمان ميزبانش بوديم نتايج خوبي نگرفتيم و نتوانستيم توقعات را برآورده كنيم. يكي از توقعات بسيار مهمي كه از فدراسيون كشتي وجود دارد اين است كه به اوضاع اين تيم سر و سامان دهد چرا كه اين رده نقش اصلي را در آينده كشتي ايران بازي خواهد كرد.
وي در پاسخ به اين سوال كه چرا سرمربيگري تيم ملي جوانان را قبول نكرده است، خاطرنشان كرد: اگر مدير تيمهاي ملي و سرمربيگري بزرگسالان هم به من پيشنهاد ميشد آن را قبول نميكردم. اينكه چطور رويشان شد به من پيشنهاد سرمربيگري جوانان را بدهند برايم جالب است. من اصلا از طايفه كشتي زده شدهام و دوست ندارم جزو خانواده كشتي باشم. دوست دارم كه در گوشهاي در باشگاه خودم با نونهالان كار كنم و بهدور از هياهو و حرف و حديث از كارم لذت ببرم. فلاح با اشاره به عملكرد رسول خادم رييس فدراسيون كشتي گفت: از وقتي رسول آمده كشتي ما خراب نشده اما آن طور هم كه ادعا ميكنند، نشدهايم. با آمدن او كشتي ما رو به پايين حركت نكرده و نزول نداشتهايم، اما ايراداتي هست كه او اگر كشتي را دوست دارد و پيشرفت آن را ميخواهد بايد به آنها توجه كند. چرا نبايد رييس يك هيات كشتي كه چند مدالآور المپيك دارد سرپرست تيم ملي شود؟ چرا مربيان سازندهاي كه شبانهروز و در بيتوجهي زحمت ميكشند نبايد جاي آقاياني باشند كه بدون توجه به عملكرد و سودشان براي كشتي دايم در تيم ملي حضور دارند و خدا را شكر به هيچ سفر خارجي هم نه نميگويند؟ چرا رييس فدراسيون فقط همين تعداد اندك افراد را قبول دارد و بازي ميدهد؟ اينها دردهاي كشتي است. مردم و اهالي كشتي اينها را ميفهمند. بزرگترين لطمه به كشتي همين است كه فقط چند نفر كه هيچ سازندگي نداشتهاند بايد در تيمهاي ملي باشند.
پيشكسوت كشتي ايران با تاكيد بر اينكه دوست دارد رييس فدراسيون كشتي به كارش ادامه دهد تصريح كرد: خدا را شكر امثال يزدانيخرم و ديگران در راس كار نيستند كه هيچ سابقهاي در كشتي نداشتهاند. ما ميخواهيم رسول در كارش موفقتر از اينها باشد و هيچ دشمني با او نداريم. او هم دوره من بوده و من موفقيتش را ميخواهم اما انتقاداتي نيز دارم كه فقط هدفم كمك به كشتي است وگرنه همان روز اول كه او به فدراسيون آمد، به من پيشنهاد سرمربيگري جوانان را داد اما من قبول نكردم. پس من چسبيده به كشتي نيستم كه بخواهم به خاطر منافعم مانند برخيها به هر شكل ممكن در تيم ملي حضور داشته باشم.
دارنده مدالهاي طلا و نقره جهان با انتقاد از اينكه چرا كمكمربيان سابق تيم ملي باز هم در كادر جديد تيم ملي حضور دارند و فضا براي فعاليت ديگر افراد زحمتكش در كشتي مهيا نميشود، گفت: چرا نبايد اين افراد سرمربيگري تيم ملي جوانان را قبول كنند و كار به جايي برسد كه اين تيم بلاتكليف باشد و چنين نتايجي را كسب كند؟ من ميدانم دليلش چيست به خاطر اين است كه تيم جوانان سفر آمريكا ندارد و مدام از سفرهاي رنگارنگ خبري نيست. مگر اين افراد ادعاي اين را ندارند كه فكر و ذكرشان كمك به كشتي ايران است، پس چرا فقط به تيم بزرگسالان چسبيدهاند و به فكر ردههاي ديگر نيستند؟ آيا كمك به كشتي فقط در رده بزرگسالان است؟ آيا اين افراد آنقدر بزرگ شدهاند كه سرمربيگري در رده جوانان را براي خودشان كوچك ميدانند؟ اگر بحث تجربه است كه اين آقايان اعم از مربي و سرپرست سالهاست در تيم ملي حضور دارند و همگي صاحب تجربه شدهاند پس بايد تيم جوانان را از تجربيات ارزشمندشان محروم نكنند.