نامهها-10
غمانگيزترين يادگاري بيتلز
بهار سرلك
مترجم
پس از منحل شدن گروه بيتلز، جان لنون در نامهاي از بدرفتاري پل و ليندا مككارتني با يوكو اُنو، همسرش گله ميكند. اين نامه ميزان رابطه تلخ بين اين دو موزيسين را پس از ازهم پاشيدن بيتلز نشان ميدهد.
اوايل دهه 1970 بيتلها سختترين دوران زندگي خود را پشت سرگذاشتند. پس از بالا گرفتن كشمكشها ميان موزيسينها، اين گروه از هم پاشيد و اعضاي گروه در سال 1970 تصميم گرفتند هر كدام راه خودشان را بروند و رسما به كار مهمترين گروه موسيقي مدرن پايان دهند. شايد پل مككارتني و جان لنون در سال 1967 ميتوانستند با كمك دوستانشان به رابطه خود رنگ تازهاي بدهند اما چهار سال بعد رابطه اين دو تلختر از پيش ميشود و نامه تند و تيز لنون به مككارتني نشاني از همين تلخي دارد. لنون نامهاي را با ماشين تحرير تايپ ميكند و بعد حاشيههايي در كنار آن مينويسد. در واقع اين نامه پاسخ به نامهاي است كه ليندا (همسر پل) آن را براي لنون نوشته بود و در نامهاش لنون را سرزنش ميكند كه چرا موضوع ترك كردن بيتلز را اعلام كرده است. لنون درباره لحن نامه ليندا مينويسد: «داشتم نامه شما را ميخواندم و مانده بودم كدام طرفدار ميانسال بدعنقِ بيتل آن را
نوشته است.»
سخت ميتوان گفت منظور لنون چيست چرا كه تاريخ نامه روي آن درج نشده ولي گفته ميشود لنون آن را سال 1971 نوشته اما كاملا مشهود است كه عضو سابق گروه از اتفاقاتي كه افتاده به ستوه آمده است: «واقعا فكر ميكني هنر غالب اين روزها از دل بيتلز بيرون آمده؟ باور نميكنم اينقدر ديوانه باشي، پل، اين را باور داري؟ وقتي دست از اين عقيدهبرداري آن وقت است كه بيدار ميشوي! ما هميشه نميگفتيم بخشي از جريان هستيم و نه تمام آن؟ البته كه ما دنيا را تغيير داديم_ اما تلاش كن و آن را دنبال كن_ از آن صفحه (موسيقي) طلاييت پايين بيا و پرواز كن!»
بيتلز سال 1970 رسما منحل شد گرچه لنون پس از برايان اپستاين، مدير برنامههاي بيتلز، دعوي حقوقي بر سر ناشر موسيقي و تجاريشان كمپاني اپل اين گروه را در سپتامبر 1969 ترك كرد اما در همان ابتدا تصميم خود را اعلام نكرد و در اين نامه دليل خود را توضيح داد: «بالاخره، درباره اينكه چرا به همه نگفتم بيتلز را ترك كردم_ پل و كلاين هر دو تمام روز من را ترغيب كردند كه بهتر است به كسي چيزي نگويم_ از من خواستند چيزي نگويم چون «بيتلز را ميآزارد»- و «بيا تمامش كنيم_ يادت هست؟ پس اين را در مغزت جا بده، خانم مككارتني، ... از من خواست در اين مورد ساكت بمانم.»
لنون با اشاره به رابطه خود با همسرش، اُنو مينويسد: «اميدوارم تو و بقيه دوستان «مهربان و متواضعم» متوجه باشيد من و اُنو را از زماني كه با همديگر هستيم، تحت چه فشاري گذاشتيد... ما هر دو چند باري «از اين فشار گذر كردهايم» و شما دو نفر را بخشيدهايم_ پس اين حداقل كاري است كه شما ميتوانيد براي ما انجام دهيد؛ شما آدمهاي شريف.»
لنون در اين نامه مينويسد از پل، عضو سابق بيتلز «بيزار» نيست اما براي او «متاسف است. » او پيشبيني ميكند ازدواج مككارتني تا دو سال آينده به جدايي ختم ميشود.
اين نامه از غمانگيزترين يادگاريهاي بيتلز به شمار ميرود.