جملات طلايي
علي دايي
سرمربي نفت تهران
تنها بحث بازي كردن نيست؛ نگاه كنيد ما در اين هواي آلوده صبح و عصر تمرين ميكنيم. كسي به فكر سلامتي ما نيست. فقط بايد سرمان را پايين بيندازيم و طبق برنامه اعلام شده بازي كنيم. يكسري مسائل است كه مجبوريم و جبر بر آنها حاكم است. اين هم يكي از آنهاست
از آن طرف بيرويه برج ساختهايم و ماشين توليد ميكنيم. شركتهاي خودروسازي ما چقدر ماشين توليد كردهاند. اين ماشينها كجا ميروند؟ كيفيت بنزين را هم كه ميدانيد. با تعطيل كردن چيزي درست نميشود بايد فكري اساسي براي شرايط زندگي كرد. با مُسكن اين مشكل درمان نميشود.
در اين هواي آلوده 3 ساعت تمرين ميكنيم. البته تمرين و بازي ما 120 دقيقه يا 90 دقيقه است كه انجام ميشود و تمام ميشود اما بايد فكري به حال عموم مردم كرد. آلودگي هوا چندين سال است كه مشكلساز شده است. خيلي از مردم از اين آلودگي هوا ضرر ميكنند و صدمه ديدهاند. بايد فكري اساسي داشته باشيم. اين همه ماشين توليد و وارد تهران كردهايم. تهران تبديل به پاركينگ شده است. مسير 10 دقيقهاي را بايد يكساعت و نيم برويم.
براي من تجربه شده كه ديگر خودم را مقابل بازيكنم خراب نكنم. سال قبل در صبا از جيبم هم پول دادم اما يك نفر نميگويد از جيبت پول دادهاي. به بازيكنم پول قرض دادم. برخي را گرفتهام و برخي را هم نگرفتهام. توليدي من يكسال در اختيار صبا بوده است. همه جوره به آنها امكانات دادهايم اما پولم را ندادهاند. 40درصد از طلبم از باشگاه صبا باقي مانده است.
از مديران پرسپوليس شكايت كردهام نه باشگاه! آنها با اينكه از طلبم گذشتم و قرار بود ماليات من را پرداخت كنند اما از سال 93 ماليات من پرداخت نشده و چك آنها را هم در اختيار دارم. اگر ممنوعالخروج شوم چه كسي پاسخگو خواهد بود؟