حج حسيني
تمامي تدبيرها و امكانات، در برابر انبوه شركتكنندگان در راهپيمايي ميليون نفري اربعين عاجز از پاسخگويي شدند
گزارشهاي خبري و تصويري «اعتماد» از نقاط مرزي ايران و عراق همراه با گفتوگويي با استاندار ايلام
حميدرضا خالدي
لازم نيست كه حتما در عراق باشي تا به عظمت بزرگترين اجتماع جهان تشيع پي ببري. تصاوير پخش شده از تلويزيونها و نشستن پاي صحبت از كربلا بازگشتهها، ميتواند تا حدودي حال و هواي اربعين را برايتان تداعي كند. ديروز به هر مسير منتهي به كربلا كه سر ميزدي با سيل خروشان جمعيت سياهپوشي مواجه ميشدي كه با پاي پياده، در راه امام حسين (ع) طي طريق ميكردند و سختي دهها كيلومتر پيادهروي را به جان خريده بودند تا به حرم سالار شهيدان برسند و سلامي بكنند و دوباره اين مسير را بازگردند. اينجا همه جور آدمي را ميتوانستيد ببينيد. از پير و جوان تا كودكاني كه دست در دست والدين خود يا در آغوش آنها راهي اين سفر عشق شده بودند؛ تا خارجيهايي كه از تمامي كشورهاي جهان همپاي ايرانيها و عراقيها، عازم اين تجمع عظيم جهاني بودند. اينجا نه خستگي و تاول پا مانع راه ميشود و نه سن و سال و حتي معلوليت. لحظه لحظه ديروز پر بود از صحنههايي كه در آن پيرمرد يا پيرزني عصازنان و آرام آرام، اما مصمم پاي در راه دوست گذاشته بودند يا ويلچرسواراني كه با مركب قديمي خود همراه شده بودند تا به هر طريق ممكن خود را به كربلا برسانند. ديروز كربلا، نقطه ثقل جهان اسلام بود. شهري كه به خاطر خيل عظيم سياهپوشان اربعيني، به تابلو فرشي با رنگ سياه تبديل شده بود. خيل عظيمي كه به گفته استاندار كربلا ركورد 20 ميليوني زايران را شكستند تا ثابت كنند كه سالار شهيدان همچنان محبوبترين مظلوم عالم است. ديروز هم حتي 3 نقطه مرزي خروجي زايران ايراني گرچه كمتر، اما باز هم محل پذيرايي از زايريني بود كه همچنان عازم كربلا بودند. ترمينالهاي مرزي سه شهر مهران، چذابه و شلمچه ديروز درگير پذيرايي از زايريني بودند كه پس از چندين روز سفري سخت و طاقتفرسا و زيارت، به كشور بازگشتهاند. بازگشتي كه هر لحظه بيشتر و بيشتر ميشود بهطوريكه به گفته وزير كشور، تا ديروز بيش از 850 هزار نفر از 2 ميليون و 100 هزار زاير ايراني به كشور بازگشتهاند. اما مرزها اين روزها رنگ وبوي غربت به خود گرفتهاند. ديگر خبري از شور و حرارت چند روز قبل ناشي از حضور زايران در آنها ديده نميشود. جواد يكي از جوانان يگان ويژهاي است كه از تهران به مرز شلمچه اعزام شده است و به گفته خودش چند شبي است كه نخوابيده است؛ سهشبي ميشود كه نخوابيدهايم. از بس كه حجم زايراني كه ميخواستند وارد عراق شوند، زياد بود. اما از شنبه شب به يكباره آمار خروج زايران كم شده است و ديگر خبري از آن همه شور و حرارت قبلي نيست و بيشتر شاهد بازگشت زايران هستيم.
در داخل محوطه حريم پايانه شلمچه نيز پر است از چادرها يا همان موكبهاي پذيرايي از زايرين كه هنوز هم در حال توزيع غذا و سرويسدهي به زايران ايراني هستند. چه آنهايي كه قصد خروج دارند و چه آنهايي كه به كشور بازگشتهاند. در بخش ديگري از شلمچه موكبهايي هم براي زايرين خارجي برپا شده است تا راحتتر باشند. زايريني از پاكستان و افغانستان كه به گفته شهردار منطقه 6 كه مسوول ستاد اربعين شهرداري در شلمچه است، به بيش از ۳۰۰ هزار نفر رسيدهاند. امنيت دغدغه نخست تمامي مسوولان در لب مرزهاست. يكي از مسوولان امنيتي در مرز شلمچه در اين زمينه ميگويد: كنترل اينهمه آدم واقعا مشكل است. هر لحظه ممكن يكي از نيروهاي تروريستي، در قالب زاير خودش را جا بزند و بخواهد عملياتي انجام دهد. براي همين بايد خيلي حواس بچههاي ما جمع باشد به هر حال مسووليت فوقالعاده سنگيني است.
در داخل محوطه پايانه مرزي شلمچه چند مامور سبزپوش با سگهاي مخصوص، مشغول گشتزني هستند تا خطر احتمالي هر گونه حمل مواد منفجره يا مواد مخدر به حداقل برسد. علاوه براين براي خروج از مرزها بايد از چندين گيت امنيتي بگذري تا بتواني وارد خاك عراق شوي. گيتهايي كه تعدادشان در مرز شلمچه به 4 گيت ميرسد. با اين وجود به جز مرز مهران، خروج يك زاير از مرزهاي شلمچه و چذابه كمتر از نيمساعت زمان ميبرد. در مسير جاده شلمچه كه به سمت مرز ميرويد، مرز پر است از موكبها – چادرهايي كه وظيفه پذيرايي از زايران را برعهده دارند. موكبهايي كه هر روز سه وعده غذاي گرم به زايران ميدهند و چندين ميان وعده متنوع. آن هم نه به شكل معمولي كه به شكل اجباري ! به اين معنا كه جلوي زايران را ميگرفتند و با اسرار غذا و خوردني به آنها ميدادند. زني 40 ساله كه همراه دختر 12 سالهاش همراه كارواني براي پيادهروي در كربلا به شلمچه آمده است، به غرفه گمشدگان مراجعه كرده است. اينطور كه خودش ميگويد، گويا دزدان با يك لحظه غفلت وي، تمام وسايلش را دزديدهاند و حالا نه پول دارد و نه حتي لباس و مدارك؛ حتي پول براي گرفتن ويزا هم ندارم. البته الان با من تماس گرفتند كه گويا مسوولان خرمشهر گفتهاند كه رايگان ويزايم را صادر كردهاند و مقداري لباس هم در اختيارم قرار دادهاند تا بتوانم به سفرم ادامه دهم.
مرد جواني كه همراه با همسر و مادر زنش از مرز عبور كرده و پس از زيارت به كشور بازگشته است درباره اين سفر ميگويد: مگر ميشود سفر براي ديدن معشوق سخت باشد؟ واقعا مسوولان زحمت كشيده بودند. البته نميتوان و نبايد انتظار داشت كه همهچيز روبراه باشد ولي در همين حد امكاناتي هم كه در يك كشور غريب فراهم شده بود واقعا عالي بود. چه از لحاظ خورد و خوراك چه از لحاظ اتوبوسهايي كه براي حمل زايران به نجف تدارك ديده شده بود و چه ازلحاظ تامين امنيت زايران. سه دختر جوان با كاورهاي سفيد و آبي، در چادرها و موكبها ميچرخند و با مسوولان آنها صحبت ميكنند. يكي از آنها در اين مورد ميگويد: ما از سوي دانشگاه علوم پزشكي خرمشهر مامور هستيم تا وضعيت بهداشتي موكبها و مسير تردد زايران را چك كنيم. براي همين از صبح تا شب بين غرفهها ميچرخيم و پس از بازديد از غرفهها و نحوه تهيه و توزيع نذري آنها، اگر لازم باشد به آنها تذكر ميدهيم و تلاش ميكنيم با آموزش دادن مشكل را حل كنيم.
اما اين پايان راه نيست. با وجود تمام شدن اربعين، باز هم موكبهاي عزاداري خودجوش و مردمي برپا هستند تا به هموطنانشان كه از مرز باز ميگردند باز هم خدمت كنند. خيليهايشان ميگويند كه تا 28 صفر يعني يك هفته ديگر همچنان در مرزها باقي ميمانند تا وقتي كه آخرين زاير هم به خانهاش بازگردد. موكب داراني كه خيليهايشان هنوز خودشان موفق به زيارت كربلا و ضريح شش گوشه مولايشان نشدهاند و تنها از لب مرز به سوي گنبد ايستاده و سلامي گفتهاند... .