121درصد افزايش نقدينگي بدون تبعات تورمي
نقدينگي كشور از سال 91 تا 94، 121 درصد رشد داشته است. يعني نقدينگي از 406 هزار ميليارد تومان در سال 91 به عدد 1017 هزار ميليارد تومان تا پايان سال 94 رسيده است. با توجه به اينكه رشد نقدينگي ميتواند منجر به رشد تورم شود؛ همواره يكي از دغدغههاي مسوولان كنترل نقدينگي بوده است. اما در سه سال اخير با وجود آنكه نقدينگي رشد حدود 30 درصد خود را در هر سال حفظ كرده است؛ با اين وجود نه تنها نرخ تورم رشد نكرده بلكه ماه به ماه كمتر نيز شده است. اين همان موضوعي است كه امروز كارشناسان نسبت به آينده آن هشدار ميدهند. به عقيده تحليلگران اقتصاد، ركود حاكم توانسته در دو، سه سال اخير با وجود رشد پايه پولي و نقدينگي، تورم را مهار كند اما اين اتفاق نميتواند تداوم زيادي داشته باشد و ممكن است فنر تورم به زودي آزاد شود. يعني با شروع رونق در اقتصاد اين حجم رشد نقدينگي تبعات تورمي خود را به نمايش خواهد گذاشت و دوباره تورم دو رقمي و بالا گريبان اقتصاد را خواهد گرفت. با اين حال رييس كل بانك مركزي در پاسخ به اين منتقدان توضيحاتي ميدهد كه اگرچه به روشني اين نظرات را رد نميكند اما تاكيد ميكند سخن از نقدينگي بدون توجه به اندازه اقتصاد ثمري ندارد.
وليالله سيف طي يادداشتي در كانال تلگرامي خود مشكل اقتصاد در شروع فعاليت دولت را ركود تورمي عنوان كرد و با بيان اينكه خروج از آن شرايط نيازمند تصميماتي ويژه بود، گفت: سخن از نقدينگي بدون توجه به اندازه اقتصاد ثمري ندارد. اين روزها نگرانيهايي در مورد نقدينگي و افزايش حجم آن مطرح ميشود. كمي پيش از آن، سياستگذار پولي و دولت از بابت تمركز افراطي بر كنترل تورم و اعمال سياست انقباضي شديد كه منجر به تشديد ركود ميشود مورد انتقاد قرار داشت. به هر حال بايد توجه داشت كه سياستگذار اقتصادي همواره با مقوله مبادله (trade off) بين اهداف و متغيرهاي اقتصادي روبهرو است و روند كليه متغيرها و نماگرهاي اقتصاد همواره مورد توجه بوده و با دقت رصد ميشود و در هر زمان متناسب با شرايط تصميمات لازم گرفته شده است. مشكل اصلي اقتصاد در شروع فعاليت دولت، ركود تورمي بود و برون رفت از آن شرايط، تصميمات ويژهاي را نياز داشت. در حال حاضر نيز انتقادها متوجه رشد نقدينگي است و بزرگي حجم آن در اقتصاد مورد انتقاد قرار گرفته و آن را معما ميدانند! اين در حالي است كه حجم نقدينگي يكي از متغيرهاي اقتصاد است كه نه تنها نميتواند همه پيچيدگيهاي اقتصاد را به تنهايي نشان دهد، بلكه سخن گفتن از بزرگي آن بدون توجه به اندازه اقتصاد ثمري ندارد. حجم نقدينگي معياري براي اندازهگيري عرضه پول است كه از مجموع اسكناس و مسكوك در گردش و سپردههاي بخش غيردولتي در شبكه بانكي به دست ميآيد. بانك مركزي بهطور دقيق و مستمر اطلاعات سپردهها را از شبكه بانكي جمعآوري ميكند و بعد از محاسبه حجم نقدينگي مطابق با استانداردهاي بينالمللي، آن را منتشر ميسازد. بايد توجه داشت كه سپردههاي بخش غيردولتي ۹۵ درصد نقدينگي را تشكيل ميدهند؛ اين سپردهها متعلق به مردم است و در بانكها نگهداري ميشوند. صاحبان اين سپردهها هر زمان كه اراده كنند بايد بتوانند به سپردههاي خود دسترسي داشته باشند. وظيفه شبكه بانكي حفظ سپردههاي مردم و استفاده از آنها در تامين مالي طرحهاي سرمايهگذاري است. شايد منظور محدود شدن قدرت وام دهي بانكها با وجود رشد نقدينگي بوده است. البته در اين خصوص بانك مركزي بارها موضوع تنگناي اعتباري و انجماد بخشي از داراييهاي بانكها بهدليل انباشت مطالبات غيرجاري، انباشت بدهيهاي دولت و رسوب داراييهاي غير مالي را تبيين و تشريح كرده است. متاسفانه، يك دهه فشار بر منابع بانكها آنها را در شرايطي قرار داده كه توانايي تامين مالي سرمايهگذاريها متناسب با ظرفيتهاي گسترده اقتصاد بانك محور ايران را ندارند. بانك مركزي با اجراي اقداماتي كوتاهمدت تا حدودي به بهبود شرايط كمك كرده؛ اما رفع كامل اين مشكلات نيازمند اصلاح نظام مالي و بخش بانكي كشور است. استفاده از ظرفيتهاي بالقوه اقتصاد نيازمند سرمايهگذاري است و نظام مالي بايد بتواند منابع لازم را تامين نمايد. دستيابي به اين هدف نيازمند اجراي سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي در خصوص اصلاح و تقويت بخش مالي كشور شامل نظام بانكي و بازار سرمايه است. كليه نهادهاي اقتصادي بايد در اجراي اقتصاد مقاومتي مشاركت كنند و اين رمز دستيابي به موفقيت است.